بهروز مهدیزاده
این نیز بگذرد. سال 93 هم گذشت. سالی که برای دوستداران محیطزیست پر از خبرهای خوب و بد بود. اگرچه اتفاقهای ناخوشایندش وزن بیشتری از جنبههای مثبتش داشت اما امیدها هم به بهبود شرایط قویتر شد. بهخصوص در روزهای پایانی سال که نگرانی در مورد محیطزیست و منابع طبیعی از زبان شخص اول مملکت بیان شد که میتواند نویدی تازه برای روزهای خوب زیستمحیطی باشد. محیطزیستی که این روزها جان ندارد از بس که جان داد. میتوان همیشه از روزهای بد گفت؛ از دفن شدن اهواز روی تلی از غبار، آلودگی بیش از حد هوا در شهرهای بزرگ ایران، آلودگی صوتی آزاردهنده شهرهای بزرگ، دریای خزر و رودخانههای آلوده و ماهیهای کشته شده، کوهخواری و ویلاسازیهای نابودکننده جنگل، خشک شدن بیش از پیش تالابهای این سرزمین، از خشکسالی و کمبود شدید آب، تمام شدن سفرههای آب زیرزمینی، خشکیدگی درختان بلوط زاگرس، آفت درختان جنگلهای هیرکانی البرز، معضل زبالههای شمال، ادامه سدسازیهای غیرمنطبق با محیطزیست، قتلعام پرندگان مهاجر، به یغما رفتن آشوراده و ادامه داشتن شکار غیرقانونی اما امسال روزهای خوب هم داشت مثل استراحت دادن به جنگل، ممنوعکردن هرگونه شکار، افزایش آگاهی مردم نسبت به محیطزیست، افزایش حرکتهای مردمی، کاهش فضای امنیتی بر سازمانهای مردمنهاد، احیای چند تالاب و وارد کردن بنزینهای یورو4 از اتفاقات خوبی بودند که اندکی تن رنجور این بیمار را تیمار کردند. به هر حال بهتر است بیشتر این اتفاقات از کارشناسان این عرصه پرسیده شود و اینکه چه چیزی را در سال 94 برای محیطزیست ایران پیشبینی میکنند.