خدمت مرد جوان به فامیلهای همسرش برایش دردسرساز شد و پای او را به دادگاه خانواده باز کرد. شايد بگوييد عجب مردي. اما بايد از زاويهديد زن، هم به موضوع نگاه كنيد.
چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و درخصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم خیلی به اقوام من کمک میکند. شاید برای شما عجیب باشد ولی من دوست ندارم که شوهرم مرتب به فامیلهای من کمک کند و هرچه آنها میخواهند دراختیارشان بگذارد. زن جوان ادامه داد: اقوام من دارند از شوهرم سوءاستفاده میکنند و این موضوع واقعا مرا عذاب میدهد. آنها هرچه میخواهند به شوهر من زنگ میزنند تا او برایشان انجام دهد. هرچه به شوهرم میگویم که دست از اینکارهایش بردارد و کمتر به آنها خدمت کند، فایده ندارد و او با من لج میکند و تمام وقتش را صرف خدمت به فامیلهای من میکند. وی افزود: حتی اگر کاری از دستش هم برنیاید بازهم وقت میگذارد و تمام سعی خود را میکند تا انجام دهد. برای همین واقعا خسته شدم و تصمیم بهجدایی گرفتم. كمككردن خوب است، اما تا چه حد و ميزاني؟ شما اگر جاي قاضي بوديد، چه حكم مي كرديد؟