سال نو و سالگرد استمرار نشر روزنامه شهروند بر شما و دست‌اندركاران گرامي آن مبارك باد و اميدوارم براي عموم هموطنان گرامي، سالي خجسته و فرخنده و سرشار از سعادت و پيروزي باشد و محيط‌زيست و تشكيلات اداري و اجتماعي آنان، به پاكي و روح‌افزايي و بري از ناهنجاري‌ها و درهم‌ريختگي‌هاي سخيف مفتخر شود و مطبوعات، در راهنمايي مردم به سوي نيكبختي و كمال انساني و ابزاري براي رشد و بالندگي و توسعه اجتماعي و اقتصادي و در طرح مسائل تربيتي و اجتماعي، جايگاه ويژه بيابد و بتواند در جهت تأمين روابط سالم اجتماعي افراد و كاهش رنج‌ها و رفع مصائب و ابتلائات اجتماعي و مديريتي، تأثيرگذار و سازنده باشد.
در فاصله قريب به يك‌سالي كه خواننده مرتب روزنامه شهروند شده‌ام، بي‌تعارف، نام جمعي از اهالي فرهنگ و ادب و هنر ايران و استادان و خدمتگزاراني را در متن صفحات اين روزنامه مشاهده مي‌كنم كه فارغ از خودنمايي و جلوه‌افشاني و تكلفات، دليرانه و واقع‌بينانه و كاوشگرانه ضمن توسل به اسناد و شواهد مسلم و متقن، به نگارش مسائل مبتلابه اجتماعي ايران، مناسب مطالعه روز مي‌پردازند و به طريق نقد عالمانه و انتقاد سازنده، پيشنهادهاي كاربردي در حل مشكلات جامعه ارايه مي دهند كه بسيار بجا و سودمند است.
شرط انصاف است كه بگويم مطالب خواندني مندرج در آن روزنامه زياد است و با طرح مقاله‌ها، گزارش‌ها و تحليل‌هاي متين و معتبر كمابيش سكاندار پيشگامان برقراري دوستي و همبستگي مابين اقشار مختلف جامعه است و اگر در مطالب آن در مسير هدفي كه دارد به دقت نگريسته شود، ملاحظه مي‌شود كه گام‌هاي ارزنده و ماندني در راه پيشبرد جامعه به سوي محيط‌‌زيستي امن و سالم و فضاي پاك و مهذب در عرصه‌هاي مختلف ايفا مي‌كند و به شدت از ضايعه‌‌هاي جبران‌ناپذير انحرافات اجتماعي و اقتصادي در نظام ديني مي‌نالد و تصوير آماري و تحليل جامعه‌شناسانه دقيق از ديدگاه‌هاي افراد خبير براي آگاهي خانواده‌ها و هوشياري مسئولان منعكس مي‌سازد و گاه سوگوارانه در جهت حراست از منافع ملي، همدرد و همنوا مي‌طلبد و اين از همت روزنامه‌نگاران و نويسندگان است كه بايد در طريق ارشاد و صلاح استمداد كرد.
كوتاه سخن آن‌كه مجموعه نوشته‌هاي اين روزنامه مي‌تواند در تأليف تاريخ اجتماعي عصر حاضر، مرجع مستند و پاسخگوي نياز زمانه قرار گيرد و هم سرمشق و راهنماي كار سياستمداران و دولتمردان، روساي جمهوري و زمامداران امور و بالارفتن سطح اطلاعات اولياي خانواده‌ها واقع شود. استفاده كاربردي از آن بي‌شبهه، راهكاري براي رفع روند نابساماني‌ها، تبهكاري‌ها و قمع مفسدان مزور و جاهل خواهد بود. و بايد انتظار داشت كه با اين همه تذكر و يادآوري صميمانه و بي‌پيرايه برخي از منتقدان و ناظران صالح در مطبوعات، گوش شنوا و چشمان تيزبين در بهره‌برداري نمايان باشد. آفاتي كه ملت ايران به‌ويژه شهروندان تهران از ناحيه مديريت شهري و نهادهاي خارج از نظارت و محاسبات مالياتي و گماردن افراد غيرمتخصص كم‌تقوا به اركان مديريتي، متوجهش شده و مي‌شود، بي‌حد و حصر است و نتيجه آن، همين نقدها و پيشنهادهاي خيرخواهانه‌اي است كه پيوسته امثال روزنامه‌نگاران و سردبيران معزز نوشته‌اند و مي‌نويسند و اوقات گرانبهاي آنان كه بايد وقف ارايه طرح‌هاي پيشرو باشد، گاه معطوف تحرير نابساماني گذشته تلخ مي‌شود كه اميدوارم از اين پس چنين مباد. و به هر روي اين موفقيت شما و اعضاي تحريريه و ساير همكاران شهروند، روزبه‌روز غني‌تر و پرثمرتر شود و مساعي جميل دست‌اندركاران آن در ارايه مطالب فخيم و سودمند و به‌عنوان پيشتوانه آرمان‌ها و خواسته‌هاي ملت عدالتخواه و ستم‌ستيز و آزاده ايران، دلپذير توصيف شود و هم مايه تحول در امر بهينه‌سازي محيط زندگي و موجب نشاط و طرب در كار تعليم و تربيت و امنيت شهروندان و فيض‌بخش طالبان و مشتاقان واقع شود و آشنايان راه و دلسوختگان بيشتري مجال يابند كه واقع‌بينانه به مسائل و دردهاي جامعه بپردازند، زيرا جامعه امروز ما بيش از هر زمان ديگر به انفاس مسيحادم نياز دارد كه در ارشاد و افاده و رمق بخشيدن و حركت دادن و هدايت كردن و پيش راندن جامعه به سوي مدينه فاضله پايدار باشد.