موضوع بحث، كودكان بي سرپرست و آسيبهاي متوجه آنان است. به گفته فاطمه شوشتری، روانشناس حوزه کودک و نوجوان در بیمارستان امام خمینی(ره) کودکان رها شده در معرض خطر مشکلات ارتباطی اجتماعی و اوتیسم هستند، بسیاری از کودکان شانس زندگی و ازحمایت خانواده های خود برخوردارند و بهطور مناسب بسیاری دیگر از کودکان در موسسات و مراکز نگهداری بیسرپرستان مشغول زندگی هستند، این کودکان در معرض خطر ابتلا به علایم رفتاری شبیه علایم رفتاری کودکان مبتلا به اوتیسم هستند.
دانشمندان در آخرین تحقیقات خود دریافتند افرادی که به اوتیسم مبتلا هستند از مزیت هوش بیشتر برخوردارند. تحقیقات اخیر نشان داد که ژن مرتبط این اختلال، ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار میسازد. در بعضی موارد رفتارهای خودآزارانه و پرخاشگری نیز دیده میشود.لازم است بدانید که در افراد مبتلا به اوتیسم حرکات تکراری (دست زدن و پریدن) پاسخهای غیرمعمول به افراد، دلبستگی به اشیا یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود و ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیر معمول دیده شود. هسته مرکزی اختلال در درخودماندگی، اختلال در ارتباط است.
اوتیسم در واقع نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی کلامی غیر طبیعی مشخص می شود و در سال های اول عمر بروز می کند، علت اصلی آن ناشناخته و این اختلال در پسران شایع تر از دختران است. وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اوتیسم ندارد. این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی تأثیر داشته و کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم در ارتباطات کلامی و غیر کلامی تعاملات اجتماعی و فعالیت های مربوط به بازی مشکل دارند.
شوشتری ميگويد: کودکانی که در موسسات زندگی کرده و رشد یافته اند احتمال بیشتری به اختلالات ارتباطات اجتماعی و علایم اوتیسم دارند. این علایم هنگامی که این کودکان به خانواده هایی برای سرپرستی سپرده شده اند بهبود نسبی داشته است.
طبق آمار سازمان بهزیستی کشور، این کودکان به طور تصادفی به دو شیوه مراقبت تحت نظارت موسسه و مراقبت تحت نظارت حمایتی خانواده ای که سرپرستی آنها را به عهده داشتند قرار گرفتند و مشاهده شد در زمان اختصاص داده شده کودکانی که تحت حمایت خانواده قرار گرفته اند روحیه و روان سالمتری نسبت به کودکانی که تحت حمایت و نظارت موسسه قرار گرفته اند دارند، کودکانی که تحت حمایت موسسه بزرگ شده اند بیشتر علایمی شبیه علایم اوتیسم دیده شد و به طرز محسوسی از ارتباطات کلامی مناسبی برخوردار نبودند و اغلب به پرخاشگری روی آورده بودند.
یک روش غربالگری برای اختلالات طیف اوتیسم ارزیابی رفتارها و مهارت های ارتباطی کودکان تکمیل پرسشنامه بود و تشخیص داده شد مراقبت های نهادی حتی در کودکانی که در موسسات بزرگ شده و رشد یافته اند کمتر مبتلا به علایم اوتیسم بوده اند.
اما کودکانی که در معرض نگهداری خانواده قرار گرفته بودند در هرحال رفتارهای اجتماعی معمولتر از کودکانی داشتند که در معرض مراقبتهای نهادی قرار گرفته بودند و این نشان داد که مداخله زود هنگام در نگهداری فرزند توسط خانواده ها می تواند رفتارهای مرتبط با اوتیسم را بهبود بخشد.
محرومیت روانی میتواند یکی از علل دیگر ابتلا به اوتیسم در کودکان باشد و ما باور داریم که هر دو گروه از محرومیت رنج می برند اما از انواع مختلف : در کودکان نهادینه محرومیت از محیط زیست خود در حالی که در جمعیت عمومی اوتیسم خود باعث نوعی محرومیت شده و آن را برای کودکان به درک و فهم نشانه های اجتماعی سخت تر کرده است.