شماره ۳۳۷۲ | چهارشنبه 21 خرداد 1404
صفحه را ببند
گفت و گوی «شهروند» با هادی غروی، پرستار نمونه جهان مردی که 62 سال در تمام بحران های کشور امدادگر بود
62 سال داوطلبی در تمام بحران های کشور

 [ مریم رضاخواه]  گاهی، تاریخ را نه در کتاب‌ها، که در چشم‌های مردی باید خواند که ۶۲ سال از عمرش را داوطلبانه پای یک عهد قدیمی گذاشته: نجات جان انسان‌ها. مردی که  اگر فانوس به دست گرفت، نه برای دیدن راه خودش، که برای روشن کردن مسیر دیگران بود.
او نه قهرمان قصه‌هاست و نه نامش تیتر هر روزنامه‌ای؛ اما هرکجا خانه‌ای ویران شده، نوزادی در دل آوار گریسته، مادری نالیده یا انسانی جان به لب رسانده، رد پایش را می‌شود دید. هادی غروری،اداوطلب امدادگر هلال احمری از جنس حماسه و سکوت، از نسلی که با چفیه و فانوس، بزرگ‌ترین طوفان‌های تاریخ این سرزمین را با دل و دستِ خالی پشت سر گذاشت. از زلزله‌های خاموش دهه ۴۰ تا انفجار بمب در دل جنگ، از زایمان زیر نور فانوس تا غسلی بی‌صدا در دل خاک... غروری فقط امدادگر نبود، خودش اردوگاه بود، خودش نجات بود، خودش زندگی بود.

این روایت، روایتِ مردی است که ایستاد، حتی وقتی زمین لرزید. دوید، حتی وقتی خونریزی داشت. خواب را فراموش کرد، فقط برای آنکه جان دیگری بماند. و امروز، نه فقط خیابانی در همدان، که تاریخ، نامش را به احترام زمزمه می‌کند.
متولد ۱۳۲۲، عضو سازمان جوانان شیر و خورشید سرخ از مهر ۱۳۴۲ و فارغ‌التحصیل مکتب مهرورزی، هادی غروری از همان روزهای نخست، امدادگری را نه یک حرفه، که یک رسالت می‌دید. از دوره نوجوانی تا جوانی، پله‌پله از آموزش‌های مقدماتی تا مرحله‌«مددکاران» پیش رفت و سال ۱۳۴۹ دوره تربیت امدادگران را با موفقیت پشت سر گذاشت. از سال بعدش، ۱۳۵۰، مربی برگزیده شهر همدان، استان و کشور شد و از آن روز تا امروز، حتی یک هفته هم همکاری داوطلبانه‌اش با هلال‌احمر و صلیب‌سرخ قطع نشده است.اما این فقط یک مقدمه است بر کتابی قطور از خاطراتی که گاه بوی باروت دارد، گاه بوی نان گرم، گاه بوی خاک خیس‌خورده از زلزله و گاه صدای گریه نوزادی که در دل جنگ، با نور فانوس متولد می‌شود.

 

غروری  به «شهروند»می‌گوید: «اولین درس‌های واقعی را در زلزله‌های فردوس، گناباد، کاخک و قائم آموختم. جایی که زمین می‌لرزید، سقف‌ها فرو می‌ریخت، اما اراده‌ ما  استوار می‌ماند.» این تجربیات اولیه، الفبای واقعی امداد را برایش شکل داد؛ امدادی که دیگر فقط تئوری نبود، بلکه زندگی بود، عمل بود  و بی‌خوابی و دل‌شکستگی.


سال ۱۳۵۲، هادی غروری در طوفان ویرانگر پاکستان همراه تیم امدادی شیر و خورشید سرخ اعزام شد. می‌گوید: «درد، زبان نمی‌خواست. اشک‌ها همه‌جا یکی بود. فقط باید کنارشان بود، باید بی‌صدا دردشان را می‌فهمیدی.»

 

وقتی زلزله طبس در سال ۵۷ رخ داد، چند هفته بی‌وقفه در دل آوارها، در جست‌وجوی جان‌های بازمانده تلاش کرد. در سال بعد، سیل خوزستان آمد و تا اردیبهشت ۵۹ در آنجا ماند. اما همه اینها، پیش‌درآمدی بود برای سنگین‌ترین فصل زندگی‌اش: جنگ تحمیلی.او می‌گوید: «وقتی جنگ شروع شد، از دومین روز آن، وظیفه‌من مشخص شد: آموزش امدادگران، نظامیان، مردان، زنان و حتی کودکان. باید همه می‌دانستند چطور نجات دهند، چطور بمانند، چطور نگذارند جان‌ها از دست بروند.»

 

اما شاید یکی از درخشان‌ترین صفحات کتاب زندگی هادی غروری، مربوط به مهر ۱۳۵۹ است؛ جایی که مأمور شد همراه با ۱۴ امدادگر دیگر، صدها زن، کودک و پیرمرد آواره در دشت‌های خوزستان را سامان دهد. در نزدیکی شوشتر، اردوگاهی با استانداردهای بین‌المللی برای اسکان آنان برپا کرد؛ ۱۰۰۴ چادر سفید برزنتی، زندگی از نو شکل گرفت.
یکی از شب‌ها، در دل تاریکی، فانوسش را روشن کرده بود تا خاطراتش را بنویسد که صدای ناله‌ای آمد. زنی در شرف زایمان. بیمارستان‌ها یا ویران بودند یا در تیررس بمباران. خودش دست به کار شد. روی همان تشک، در چادر خودش، در نور کم‌سوی فانوس، جان تازه‌ای به دنیا آمد. نوزادی که شاید هنوز نمی‌داند تولدش در دل جنگ، چگونه خستگی یک امدادگر را ربود.

 

از آن شب به بعد، مأموریت ۱۴ روزه‌اش به یک سال تبدیل شد. خودش می‌گوید: «پزشک بودم، ماما بودم، راننده آمبولانس بودم، امام جماعت بودم، غسال بودم، نانوا بودم، همه‌چیز بودم.»
بیش از ۵۰۰ زایمان، ده‌ها غسل و کفن و تدفین، نصب نانوایی، ساخت حمام، تانکر آب، سردخانه، تأمین برق و حتی جهیزیه برای زوج‌های اردوگاه، بخشی از خدمات او بود. تا جایی که در یک مورد، چادر شماره ۸۱۲، خانه‌ دختری بود که برایش ۱۱۹ خواستگار آمده بودند و او خودش شرایط ازدواج را مدیریت کرد.

 

در سال‌های ۶۰ و ۶۱، علاوه بر امداد در زلزله شهدا و زلزله سیرچ کرمان، در عملیات بزرگ فتح‌المبین هم حضور داشت. احداث بیمارستان صحرایی شهید کلانتری در دزفول و نجات جان بیش از ۲۵۰ نفر از مجروحان جنگی، تنها بخشی از فعالیت‌های پرشمار اوست.یکی از این خاطرات بی‌نظیر، مربوط به نجات یک خلبان عراقی است که با هواپیمایش سقوط کرده و مجروح شده بود. هادی غروری با اهدای خون خود، او را از مرگ نجات داد و این اقدام در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب یافت.

 

در ۲۱ می ۲۰۰۱، صلیب سرخ جهانی او را به عنوان پرستار نمونه جهان برگزید و مدال جهانی «فلورانس نایتینگل» را به او اهدا کرد؛ نخستین ایرانی دریافت‌کننده این مدال. مدال ژان‌هنری دونان و لوح‌های سپاس بی‌شمار از نهادها دریافت کرد، اما برای او، شیرین‌ترین پاداش، نگاه پرامید کودکی بود که در دل جنگ زنده ماند.در سال ۱۳۸۶، شورای شهر همدان او را به عنوان شهروند نمونه برگزید و در سال ۱۳۸۷ خیابانی به نامش شد. با همه این افتخارات، هنوز هم در کلاس‌های آموزشی، پشت دوربین یا کنار تخت مصدوم، پیدایش می‌کنی. خستگی در او معنا ندارد.

 

هادی غروری، مردی از جنس ایمان و فداکاری، نماد یک نسل از امدادگران عاشق است. فانوس او هنوز روشن است؛ نه فقط برای نوشتن خاطره، که برای راهنمایی نسل‌های بعد. برای اینکه بیاموزند، چگونه می‌شود در تاریکی، امید به دنیا آورد.

با هلال‌احمر، دنیا را به جای بهتری تبدیل کنید
آیا تاکنون به این اندیشیده‌اید که چگونه می‌توان تغییری مثبت در جامعه ایجاد کرد؟ آیا علاقه‌مند هستید در کنار افرادی باشید که در سخت‌ترین لحظات زندگی، همواره آماده یاری‌رسانی به دیگران‌اند؟ اگر چنین است، اکنون زمان آن فرا رسیده که به خانواده بزرگ داوطلبان جمعیت هلال‌احمر بپیوندید.

چگونه داوطلب جمعیت هلال‌احمر شویم؟
فرآیند عضویت در جمع داوطلبان بسیار ساده و قابل دسترس است. برای ثبت‌نام به عنوان داوطلب در جمعیت هلال احمر، می‌توانید از طریق سامانه هلال من (helaleman.rcs.ir) نسبت به تکمیل فرم ثبت‌نام اقدام کرده  و مسیر خود را برای مشارکت در فعالیت‌های بشردوستانه آغاز کنید.
پس از عضویت، می‌توانید با توجه به علاقه و توانمندی‌های خود در حوزه‌های مختلفی همچون آموزش کمک‌های اولیه، اجرای طرح‌های داوطلبانه در مناطق محروم، مشارکت در امدادرسانی‌های اضطراری، حمایت‌های اجتماعی، محیط زیست و فعالیت‌های فرهنگی و ترویجی مشارکت داشته باشید.
چرا داوطلب شویم؟
پیوستن به جمع داوطلبان هلال‌احمر، مزایای ارزشمندی را برای فرد و جامعه به همراه دارد، از جمله‌تجربه‌ای ماندگار از خدمت به همنوعان کسب مهارت‌های کاربردی در حوزه امداد و کمک‌های اولیه تقویت روحیه مسئولیت‌پذیری و مشارکت اجتماعی حضور مؤثر در رویدادها و برنامه‌های ملی و بین‌المللی؛ طرح‌هایی که منتظر حضور شما هستند.  جمعیت هلال‌احمر، به عنوان نهادی مردمی و انسان‌دوستانه، همواره بر پایه مشارکت داوطلبانه فعالیت می‌کند. شما نیز می‌توانید در طرح‌هایی مانند:نذر خدمت (ارائه خدمات پزشکی، آموزشی و معیشتی به مناطق کم‌برخوردار)مرهم مهر (حمایت از بیماران خاص و خانواده‌های آسیب‌پذیر)هلال رحمت (ارائه کمک‌های معیشتی و فرهنگی در مناسبت‌های مذهبی)و بسیاری از برنامه‌های دیگر، نقش‌آفرینی کرده و به هم‌نوعان خود یاری رسانید.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  42