[ امین فرجپور ] وقتی در روزهای جشنواره گذشته فجر نشستیم پای صحبتهای محمدابراهیم عزیزی، کارگردان فیلم سینمایی «بازی را بکش»؛ بیشترین صحبتهایی که در آن گفتگو مطرح شد جسارت آشکار و نهان این فیلم بود که کهنالگوی همیشه جذاب «یک مرد در مقابل یک شهر» را در بستر فوتبال و فساد حاکم بر تمامی سطوحش روایت میکرد. فیلمی که در عین اینکه درباره پشت پرده فوتبال بود، از دغدغههای اجتماعی و انسانی نیز بیبهره نبود- و همزمان، بهواسطه هیجانی که در لحظهلحظه روایت به چشم میخورد، یکی از شانسهای اصلی جدول فروش امسال نیز قلمداد میشد. این روزها، اما چند ماه بعد از آن روزها «بازی را بکش» به کارگردانی محمدابراهیم عزیزی روی پرده- و بعد هم به پلتفرمهای میزبان اکران آنلاین- آمده. فیلمی درباره کشته شدن یک بازیکن در آستانه بازنشستگی فوتبال در یک سانحه ورزشی- که برادر داغدارش را که یکی از پیشکسوتان خوشنام فوتبال است، در هزارتویی بیپایان از رازها و دروغها و حقایق عجیب و باورنکردنی گرفتار میکند. فیلمی در عین حال جسورانه، جذاب، منتقدانه و واقعنما که بهرغم استفاده از بازیگرانی محبوب چون محسن کیایی، هدی زینالعابدین، محمد بحرانی، متین حیدرینیا و پوریا رحیمی سام، اما، در گیشه به موفقیت چشمگیری نرسیده و پس از حدود یک ماه اکران کمتر از نیم میلیارد تومان فروخته است. در مطلبی که در پی میآید؛ صحبتهای محمدابراهیم عزیزی را درباره این فیلم و بیتوجهی نسبی مخاطبان به آن مروری گذرا میکنیم- که حکایت از حذف سیستماتیک فیلمهای مستقل و اجتماعی توسط سازوکار حاکم بر اکران میکند...
کارگردان فیلم «بازی را بکش» درباره دلایل استقبال کمرنگ مخاطبان سینما از این فیلم بعد از اشاره به چالشهای عمومی پیشروی اکران فیلمهای مستقل و اجتماعی؛ از وضعیت اکران این نوع فیلم در سینماها نیز سخن میگوید: «درباره تقسیم سالنها و سانسهای فیلمهای اجتماعی پیش از من هزاران نفر دیگر نیز اعتراض کردهاند- که اتفاقا سینماگران بزرگی هم هستند و از من هم بیشتر کار کردهاند؛ ولی باز میبینیم که دوباره روال اکران بر همان منوال گذشته است و چیزی عوض نشده است. وقتی فیلمی قرار میشود که ساعت ۱۱ صبح اکران شود، دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند. در مورد فیلم ما هم این اتفاق رخ داده و تقریبا بیشتر سانسهای ما یا ساعت ۱۱ صبح بوده یا ۲۳ شب. در واقع دقیقا خنثیترین سانسها به فیلم «بازی را بکش» اختصاص پیدا کرده است. از این نظر اکران فیلم ما بیشتر به نوعی شبهاکران بوده است».
اما آیا این اتفاق باعث شده که سازندگان و مالکان «بازی را بکش» به این زودی، حتی قبل از پایان موعد اکران فیلم، اکران آنلاین آن را آغاز کنند؟ محمدابراهیم عزیزی میگوید: «همیشه در مورد یک فیلم تولید و توزیع مهمترین اتفاقات است. در این میان در امر تولید این من کارگردان هستم که میتوانم نظراتم را اعمال کنم، اما در حوزه توزیع این تهیهکننده است که باید تصمیم بگیرد فیلم به چه صورتی اکران شود. از این نظر در پاسخ به این پرسش میتوانم بگویم که قطعا مصطفی کیایی دلایل منطقی داشته که تصمیم گرفته فیلم را در کمتر از یک ماه بعد از آغاز اکران سینمایی به اکران آنلاین ببرد. البته از این نظر که در اکران سینمایی اتفاق خوبی برای فیلم نیفتاده، دلیل اتخاذ این تصمیم را توضیح میدهد. به هر حال شاید در اکران آنلاین اتفاق بهتری برای فیلم میافتاد».
فوتبال علیه فیلم
فیلم «بازی را بکش» به دلیل موضوع فوتبالیاش این امکان را داشت که از سوی چهرهها و مجامع فوتبالی با اقبال روبرو شده و فضای تبلیغاتی مثبتی پیرامون خود به وجود آورد. محمدابراهیم عزیزی اما میگوید که به دلیل پرداختن این فیلم به موضوع تبانی، ورزشکاران و چهرههای ورزشی با برخوردی محافظهکارانه سعی کردند درباره این فیلم واکنشی نشان ندهند: «بعد از اکران فیلم ما هیچ واکنشی از مسئولانی که مخاطب این فیلم بودند دریافت نکردیم؛ نه تشویقی و نه انتقادی، یک سکوت و بیتفاوتی عجیبی نسبت به این فیلم حکمفرما شد، گویی ما با دیوار حرف زدیم. این سکوت و بیتفاوتی برای من بسیار تعجببرانگیز بود. اهالی فوتبال نیز هیچ واکنشی نسبت به این فیلم نداشتند».
البته کارگردان فیلم «بازی را بکش» گفته که «زمانی که قصد ساخت این فیلم را داشتیم، فکرش را میکردیم با چنین رویکردی مواجه خواهیم شد». در مواجهه با این پیشآگاهی؛ این پرسش را میتوان مطرح کرد که چرا و بنا بر چه دغدغههایی ساخت چنین فیلمی در دستور کار قرار گرفته است؟
محمدابراهیم عزیزی میگوید: «شاید کمتر کسی باشد که به سراغ موضوعاتی مانند تبانی در فوتبال برود- و در این میان من و همسرم تنها به خاطر دغدغههای اجتماعی این موضوع را پیگیری کردیم. البته نمیخواهم اغراق کنم که ما در این فیلم رازهای پنهان را افشا کردیم. اما در این حد را میتوانم بگویم که به عقیده خود من «بازی را بکش» یک فیلم اجتماعی خوب است».
چرا فوتبال؟
اما اینکه چرا محمدابراهیم عزیزی به موضوع تبانی در فوتبال پرداخته- و مردی را به تصویر کشیده که در پیگیری مرگ برادرش گام به گام بیشتر در هزارتوی فساد حاکم بر فوتبال گرفتار میشود؛ از زبان خود کارگردان میتواند خواندنی باشد: «همه ما افراد زیادی را میشناسیم که عاشق فوتبال هستند و اهمیت فوتبال گاه آنها را تا مرز سکته نیز میرساند. بیشتر این افراد، اما، نمیدانند که در پشت پرده فوتبال چه میگذرد. یکی از اهداف من در این فیلم نمایش این پشت پرده برای آنها بود- تا شاید اهمیت و چالشهای این بازی در زندگی آنها کمتر شده و آن را صرفا به عنوان یک سرگرمی نگاه کنند. در کل در مورد فوتبال من و همسرم خانم شیرمرد یک احساس دغدغهمندی داشتیم که با نمایش دستهای پشت پرده فوتبال به مسئولین گوشزد کنیم که چه اتفاقاتی در حال رقم خوردن است؛ چرا که در کشور ما پس از اینکه یک موضوع به یک چالش و بحران بزرگ تبدیل میشود تازه مسئولین یادشان میافتد به سراغ حل مساله بروند».
اما آیا کارگردان فیلم «بازی را بکش» با توجه به بازخوردی که از اکران فیلم گرفته، به اهدافش دست یافته است؟
محمدابراهیم عزیزی میگوید: «با این که این فیلم مستند نیست، ولی به هر حال تصویری از جامعه و واقعیتهای پیرامون ما- به خصوص درباره فساد در فوتبال- را نمایش میدهد. واقعیات و مستنداتی که زمانی که در مرحله پژوهش به فوتبالدوستان میگفتیم، کسی آنها را باور نمیکرد- که به عنوان مثال برادر خودم هم یکی از این افراد بود. بعد از نمایش فیلم، اما همین افراد جنبههای دیگر فوتبال را هم دیدند به فکر فرو رفتند و این نشاندهنده آن است که ما تا حدودی به اهداف خود دست یافتهایم».
سینما در مسیر کمدی
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که وضعیت عمومی و شرایط اکران در سینمای ایران همگی در راستای خدمت به نوعی سینمای کمدی چیده شده- و همین هم ادامه فعالیت در سینمای اجتماعی را برای بسیاری از فیلمسازان دشوار میکند. محمدابراهیم عزیزی اما میگوید که تلخیهایی که در زمان اکران این فیلم دیده، او را از ادامه فعالیت در عرصه سینمای اجتماعی ناامید نکرده است: «اینکه با این تجربه تلخ بازهم سراغ فیلم اجتماعی خواهم رفت یا نه؛ باید بگویم که من از «بازی را بکش» عبور کردهام- و اصولا از ماندن در یک موضوع هراس دارم. بنابراین تمام تلاشم را خواهم کرد که یک فیلم اجتماعی دیگر بسازم. ولی با این حال یک جاهایی مسیر به گونهای چیده میشود که شاید یک فیلمساز مجبور شود سراغ ساختن فیلم کمدی برود. البته کمدی بد نیست و فیلمهای خوبی هم در این ژانر میتوان ساخت- که امیدوارم این اتفاق برای من هم بیفتد و یک کمدی خیلی خوب مانند «مهمان مامان»، «اجارهنشینها» یا «دایره زنگی» بسازم».