کتاب «علم و دین» نوشته جی. سی. پوکینگهورن، فیزیکدان و الاهیدان برجسته است. او در کتاب خود به بررسی تقاطع بین علم و الهیات میپردازد. این کتاب که در سال 2009 منتشر شده، تلاش میکند تا گفتوگویی میان این دو حوزه ایجاد کند و بر این نکته تأکید دارد که هر دو علم و الهیات برای درک جامعتری از جهان و جایگاه انسان در آن ضروری هستند. پوکینگهورن برای برقراری رابطهای ظریف بین علم و مذهب استدلال میکند و از الهیاتی حمایت میکند که بر اساس بینشهای علمی شکل میگیرد؛ بدون اینکه به اصول اساسی اعتقادی دینی آسیب برساند. در ادامه چند مؤلفه کتاب را آوردهایم.
یگانگی دانش: پوکینگهورن با تأکید بر اینکه علم و الهیات هر دو به دنبال حقیقت هستند، هرچند با روشها و زاویههای مختلف، آغاز میکند. او استدلال میکند که جستوجوی دانش یکپارچه است و بینشهای به دست آمده از کاوشهای علمی میتواند غنای بیشتری به درک الهیاتی بیفزاید. این کتاب تأکید میکند که هر دو حوزه به سوالات عمیقی درباره وجود، هدف و ماهیت واقعیت میپردازند.
خدا و جهان کوانتومی: یکی از زمینههای مرکزی در کار پوکینگهورن انطباق فیزیک مدرن، به ویژه مکانیک کوانتومی، با مفاهیم الهیاتی است. او پیشنهاد میکند که عدم قطعیت ذاتی در مکانیک کوانتومی میتواند چارچوبی برای درک عمل الهی در جهان فراهم کند؛ برخلاف فیزیک کلاسیک که جهانی شفاف و قطعی را فرض میکند، فیزیک کوانتومی امکان وجود اراده آزاد و عمل الاهی را فراهم میآورد و میگوید خداوند به طور مستقیم و غیرمستقیم با آفرینش ارتباط برقرار میکند.
آفرینش و تکامل: پوکینگهورن با مباحثی که در مورد آفرینش و تکامل مطرح است، ارتباط برقرار میکند و استدلال میکند که فرآیند تکامل با اعتقاد به خداوند خالق تناقضی ندارد. او مدل «تکامل کاملاً شکلگرفته» را پیشنهاد میکند که در آن خدا منبع فرآیند تکامل است و آن را به سمت ظهور موجودات زنده پیچیده، از جمله انسان، هدایت میکند. این دیدگاه به باورمندان این امکان را میدهد که یافتههای علمی در مورد منشأ زندگی را بپذیرند و در عین حال ایمان به آفرینش هدفمند را حفظ کنند.
ماهیت خدا: نویسنده همچنین به بررسی ماهیت خدا میپردازد و پیشنهاد میکند که درک عمل الاهی باید با دیدگاههای علمی سازگار باشد. پوکینگهورن بر ویژگیهای ارتباطی خدا تأکید کرده و اهمیت عشق در ذات الاهی را برجسته میکند. او میگوید که ارتباط خدا با جهان پویا و تعاملی است و این امکان را فراهم میآورد که رابطهای واقعی با آفرینش برقرار شود. این نکته نشان میدهد که خدا میتواند در چارچوب قوانین طبیعی عمل کند و همچنان در معرض وجود خود با آفرینش درگیر باشد.
ملاحظات شناختشناسی: در بحث خود درباره معرفتشناسی علم و الهیات، پوکینگهورن به بررسی چگونگی دستیابی به دانش در هر دو حوزه میپردازد. او بر محدودیتهای فهم انسانی تأکید کرده و اهمیت استعاره و تشبیه را در گفتوگوهای علمی و الهیاتی برجسته میکند. هر دو حوزه در چارچوبهای خود کار میکنند، اما اغلب همپوشانیهایی وجود دارد که در آن یافتههای علمی میتواند به بررسیهای الهیاتی و بالعکس کمک کند.
تجربه انسانی و تأملات الهیاتی: پوکینگهورن به تجربه انسانی به عنوان یک جزء حیاتی از الهیات میپردازد. او استدلال میکند که مواجهههای شخصی با رنج، عشق و معنا برای یک چارچوب الهیاتی قوی ضروری هستند. تجربیات انسانی میتوانند به بینشهای الهیاتی عمیقی منجر شوند که با درکهای علمی از روانشناسی و جامعهشناسی همراستا میشوند و هر دو حوزه را غنی میسازند.
مسئله شر: این کتاب از پرداختن به مشکل شر و رنج در جهان هراسی ندارد. پوکینگهورن به این معضل قدیمی میپردازد و پیشنهاد میدهد که رنج و بینظمی جزو جنبههای ذاتی یک جهان پویا و در حال تکامل هستند. او میگوید که عشق خدا به رنج پایان نمیدهد، بلکه در کنار آن وجود دارد و در میان هرجومرج، راحتی و هدف را فراهم میکند. این دیدگاه، نگاهی آشتیجویانه را ارائه میدهد که خیرخواهی الاهی را در مواجهه با تراژدی انسانی تضعیف نمیکند. کتاب الهیات در متن علم، چارچوبی جالب برای درک رابطه بین علم و الهیات ارائه میدهد. با دفاع از گفتوگوی میان این دو حوزه، او پتانسیل درک عمیقتر و متنوعتری از واقعیت را مورد تأکید قرار میدهد. ادغام کشفیات علمی با تأملات الهیاتی دیدگاهی جامع را فراهم میآورد که بر اصالت هر دو حوزه احترام میگذارد. انتشارات «حکمت» با ترجمه میلاد نوری و رسول رسولیپور این اثر را راهی بازار کرده است.