سعید اصغرزاده
پروژه عزت نفس کبوتر. نگاه خوبي داشت به اينكه ما از كي داوطلب ميشويم كه از خودمان و قيافهمان بدمان بيايد و بهواسطه آن داوطلب ميشويم كه كارهايي انجام دهيم كه به خودمان و ديگران لطمه وارد ميكند، اما در عوض از قيافهمان خوشمان ميآيد! مجبورم بخشهايي از صحبت مگان را بياورم و بعد حرف خودم رو بزنم. براي همين شايد اين يادداشتهاي آخر سالم ادامهدار بشود. گاهي اوقات، آدم وقتي ميبيند كه يكي ديگر دارد حرف حساب ميزند و او ميتواند جاي خود را در روزنامه به او بدهد، اگر اين كار را نكند خيانت كرده است!
مگان رمزي با يك مثال از برادرزادهاش، استلا شروع به صحبت ميكند و ميگويد: تازه یه سالش تموم شده و شروع کرده به راه رفتن و یکی از کارهایی که همزمان دوست داره بکنه اینه که تو آینه به خودش زل بزنه. عکس خودشو خیلی دوست داره. میخنده و جیغ میکشه، ظاهرا همه دوستاش این کارو میکنن و مادرم میگه منم این کارو میکردم و این منو به فکر برد: کی این کارو متوقف کردم؟ کی یهو به نظرمون میرسه دیگه قیافه خودمونو دوست نداریم؟
چون دوست داشتنی به نظر نمیرسیم. هر ماه 10هزار نفر توی گوگل مینویسن، «آیا من زشتم؟» این فی که ۱۳ سالشه و در دنور زندگی میکنه و مثل هر نوجوان دیگهای، فقط میخواد دوستش داشته باشن و تأییدش کنن. الان یکشنبه شبه. داره واسه هفته بعد و مدرسه آماده میشه و کمی ترسیده و یه ذره گیج شده چون با اینکه مامانش مرتب بهش میگه که اون خوشگله، هر روز توی مدرسه، یکی بهش میگه اون زشته. به خاطر تفاوت بین چیزی که مامانش میگه و چیزی که دوستاش یا هم سن و سالاش توی مدرسه میگن، نمیدونه حرف کی رو باور کنه. پس از خودش فیلم میگیره. اونو میفرسته یوتیوب و از مردم میخواد لطفا نظر بذارین: «من خوشگلم یا زشتم؟» خوب، تا حالا، فی بیشتر از ۱۳هزار نظر گرفته. بعضی از اونا خیلی زننده هستن، ارزش فکر کردن رو ندارن. این یه دختر نوجوان معمولیه که این جواب رو در یکی از آسیب پذیرترین دورههای زندگیاش میگیره. هزاران نفر از اینطور ویدئوها میفرستن. ولی چی باعث میشه این کارو بکنن؟ خب، نوجوونا این روزا کمتر تنها هستن. مجبورن آنلاین و همیشه در دسترس باشن، درحال صحبت، رد و بدل پیام، نظر دادن، به اشتراک گذاشتن، ارسال مطلب این هرگز تموم نمیشه. قبل از این هرگز اینطوری در ارتباط نبودیم، اینطور مداوم، اینطور لحظهای، اینطور در سن پایین. همونطور که مادری به من گفت، مثل اینه که هر شب تو اتاقشون یه مهمونیه. به سادگی هیچ حریم خصوصیای در کار نیست و کنارش فشار بیامانی از طرف جامعه هست. این محیط همیشه حاضر، به بچههای ما یاد میده به خودشون نمره بدن براساس تعداد لایکهایی که میگیرن و نوع نظراتی که دریافت میکنن. هیچ تفکیکی بین زندگی آنلاین و آفلاین نیست. چه چیزی واقعیه و چه چیزی نیست، سخت بشه تفاوت بین اونا رو گفت. همچنین خیلی سخت بشه تفاوت چیزی که معتبره و چیزی که دستکاری دیجیتال شده رو گفت.
چیزی که تو زندگی یه نفر برجسته است در مقابل چیزی که تو زندگی روزمره عادیه. اونا برای خلاقیت به کجا نگاه میکنن؟ خب، امروز میتونین انواع عکسها رو تو خبرخوانهای دخترا ببینین. بیشتر شوهای لباس پر از مدلهای لاغر هستن. ایربراش (آرایش با قلم بادی) عادی شده و گرایشهایی مثل هشتگ عکسهای لاغری(thinspiration)، پاهای فاصلهدار (thighgap)، بریج (شکم لاغر و بیرون زدن استخوان لگن) و پروآنا (لاغری مفرط). اونایی که نمیدونن، پروآنا یعنی شکل خفیف آنورکسی (بیاشتهایی). این گرایشها با رفتارهای کلیشهای و ظاهر وقیح زنان در فرهنگ عامه امروزی همراهه. دیدن چیزی که دخترا خودشونو با اون مقیاس میسنجن سخت نیست. ولی پسرا هم مقابل این قضیه مصون نیستن. علاقه به خطوط برجسته چانه و شکم ورزشکاری شبیه قهرمانهای بدنسازی و ستارههای موسیقی. ولی همه این چیزا چه مشکلی داره؟ خب، مطمئنا ما میخوایم بچههامون افراد سالم و متعادلی بشن. ولی در فرهنگی که به شکل و قیافه وسواس داره، ما بچههامونو طوری بار میاریم که وقت و فکر بیشتری صرف ظاهر خودشون میکنن و بقیه جنبههای هویت خودشونرو فدا میکنن. خب، چیزهایی مثل روابطشون، تواناییهای جسمی و درسشون و بقیه چیزها لطمه میبینن. حالا 6 تا از هر ۱۰ دختر ترجیح میدن کاری نکنن چون فکر میکنن ظاهرشون به اندازه کافی خوبه. این فعالیتها بیاهمیت نیستن. این فعالیتها برای رشد اونها بهعنوان انسان و بهعنوان اعضای جامعه و نیروی کار ضروری هستن. سی و یک درصد، تقریبا یکی از هر 3 نوجوان، در بحثهای کلاس شرکت نمیکنن. اونا در بحث کلاس شرکت نمیکنن چون نمیخوان با ظاهر خودشون جلب توجه کنن. یکی از هر 5 نوجوان تو روزایی که حس خوبی به کلاس ندارن، کلا کلاس نمیان. و وقت امتحانات، اگه فکر کنی به حد کافی خوب به نظر نمیرسی، بهخصوص اگه فکر کنی به حد کافی لاغر نیستی، بهطور متوسط نمره پایینتری میاری در مقایسه با همکلاسیهایی که نگران این موضوع نیستن. و این همه جا یه جوره، فنلاند، آمریکا و چین و هیچ ربطی به وزن نداره. خب، بذارین واضحتر بگم، منظور من اون ظاهریه که فکر میکنیم داریم، نه اونی که واقعا داریم.