شهرام امیرشریفی مدیرعامل انجمن دیدهبان حقوق حیوانات
در منش مدیریتی دولت جدید ایران که در نیمههای عمر چهارسالهاش به سر میبرد،
رفتار دموکراتیکتری در برخورد با مردم و سازمانهای مردمی شاهد هستیم. شخص رئیسجمهوري، معاونان و وابستگان دولت در این دوسال بارها از تلاش برای نقشآفرینی مردم و نهادهای مردمی در مدیریت کشور گفتهاند و در عمل نیز فعالیتهایی در این مسیر رخ داده است. این فعالیتها بنا به قراین موجود لااقل در بخش محیطزیست و در ارتباط دو سویه سازمان حفاظت محیطزیست با سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی به فعل رسیده، نگاه امنیتی به «ان جی او» ها کاهش یافته یا حذف شده و همکاریهای قابل توجهی نیز (فارغ از عدم حصول نتیجه درخور در بزرگترین کمپینهای مردمی این حیطه) رخ داده است. واضح است که مطبوعات، بهویژه مطبوعاتی که به محیطزیست بهعنوان دغدغه (و نه یک زیرشاخه برای رفتار سیاسی) مینگرند در این میان نقشی بسیار قابل توجه، تعیینکننده، هدایتگر و آموزنده داشته و دارند (و امید که داشته باشند!)
پس از سه رکن مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای اجتماعی، شفافیت کنشهای حکومت و پاسخگو بودن حاکمیت، مطبوعات بهعنوان رکن چهارم دموکراسی و مکمل سه رکن نخست شناخته میشوند. برای این رکن چهارم، وظایفی تعریف شده که شامل نقش خبری و اطلاعرسانی، آموزش، فرهنگسازی، آگاهسازی، نقش همگنسازی، حراست از محیط، احساس تعلق اجتماعی، ایجاد همبستگی میان اجزای جامعه، انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر، عرضه اندیشههای نوین و درنهایت تفریح و سرگرمی میشود. اما تیم «شهروند» و خروجی آنها در قالب روزنامه شهروند تا چه حد به چنین تعریفی نزدیک هستند و تا چه حد به فرآیند مردمی شدن رفتارهای زیستمحیطی ایرانیان کمک میکنند؟
با مروری بر رفتار کاربران هوادار محیطزیست در شبکههای اجتماعی، رسانههای مجازی آنلاین و گروههای مبتنی بر تلفنهای همراه (که بنا به فعالیت 20 سالهام در حیطه حقوق حیوانات بسیار با آنها در تماسم) به نظر میرسد روزنامه شهروند در مدتی کوتاه از بسیاری جهات رقیب ارزشمندی برای رسانههای با سابقه محسوب میشود؛ اخبار این روزنامه در قالب اینترنتی، بارها و بارها در شبکههای ذکر شده بازنشر میشوند و متخصصان، فعالان و دوستداران محیطزیست نیز اقبال خوبی به این رسانه نشان دادهاند. با اینکه کاربران اینترنتی هماهنگی بیشتری با زندگی الکترونیکی (E-Life) دارند و شبکههای مبتنی بر تلفن همراه بازه گستردهتری از کاربران را به این حیطه اضافه کردهاند، وجود و حضور روزنامه و مطبوعات مکتوب بهعنوان سند مورد وثوق جامعه با حال و هوای رسمیتر از رسانههای مجازی و با توجه به لایههای راستیآزمایی و قانونی و تخصصگرایی لازم به نظر میرسد.
روزنامهای خوشترکیب
سایتی کاربرپسند
گرافیک خوب، یکی از مولفههای جذابیت مطبوعات و رسانههای مکتوب است و کاربرپسند بودن هم از ارزشهای یک رسانه مجازی محسوب میشود. انتخاب تیم «شهروند» در هر دو مورد چنان بوده که محصول آن روزنامهای خوشترکیب و سایتی کاربرپسند بوده است. سرعت بالای سایت روزنامه، فرمتهای مختلف آن و بهخصوص زمان در دسترس قرار گرفتن مطالب آخرین شماره، برخلاف برخی روزنامههای بسیار با سابقهتر، «شهروند» را روزنامهای به روز معرفی میکند. جالب اینکه در مقام مقایسه، هنوز هم ترکیب رسانه چاپی و رسانه اینترنتی در مورد روزنامههای قدیمیتر چندان جا افتاده به نظر نمیرسد.
جوانگرا و به روز
به نظر میرسد در حیطه محیطزیست، «شهروند» بیش از تأکید بر تکرار حرفهای قدیمی، تکراری و یا بازبینی شده، با کمک جوانانی مسلط به علم این روزها، به روز بودن را با جسارت انتخاب کرده است. در حیطه محیطزیست هنوز تئوریهای قجری مردود شده در رسانههای سنتی تدریس میشوند و وجود روزنامه با برخورد عالمانه غنیمت است.
تریبون معتبر فعالان غیردولتی
محیط زیست
سابقه «شهروند» تا به امروز نشان از آن دارد که این رسانه توانسته بدون روابط ویژه با کانونهای قدرت و ثروت و تیراژساز، تریبونی منطقی و معتبر برای فعالان محیطزیست باشد. در این حیطه میتوان حجم قابل توجه مطالب و مقالات محیط زیستی، داشتن صفحه اختصاصی محیط زیست، خبرنگاران مورد وثوق و روابط قوی با گروههای مردمی، سردبیری صحیح مطالب این حیطه و تنظیم پروندههای ویژه برای ملاحظات خاص زیستمحیطی را بهعنوان برخی از دلایلی دانست که این روزنامه را به تریبون معتبری برای فعالان محیطزیست تبدیل کرده است.
شیشه را پاک نمیکند!
برخلاف «برخی روزنامهها»، تا کنون ندیدهام کسی «شهروند» را برای پاک کردن شیشه تجویز کند؛ شرح مسأله با خودتان!
با تمام این وصفها اما «شهروند» هم مواردی برای اصلاح دارد. در «شهروند»، انتخاب برخی از عکسها مناسب یا مرتبط با مطالب چاپی نیست.
گاه آنجا که مطلبی در مورد حیوانات ذکر شده، دیدهام که معدودی از تئوریها یا عملکردها، با اصول عالمانه رفتار با حیوانات و اصول حقوق حیوانات در تضاد بوده یا تئوریهای منتشر شده با نام نظر تخصصی فقط یک نظر شخصی بوده. در یک مورد هم شاهد استناد به (و نه صرفا ارایه خبر از) شبکههای اجتماعی بودهام که فی نفسه قابلیت استناد علمی ندارند.
شاید اگر خیلی ریزبین باشیم، با مشی این روزنامه، جای خالی خبرهای زیستمحیطی در نیم صفحه اول اندکی خالی به نظر برسد.
در حیطه حقوق حیوانات نیز مثل بسیاری رسانهها راه نرفته بسیار است...