اختلاف سن در ازدواج نکته مهمی است. اما وقتی آدم عاشق می شود به این چیزها کار ندارد. اما چطور می شود که بعدا می تواند کار داشته باشد؟ شاید بعدها دیگر عاشق نباشد! عشق وقتی می آید آمده است و وقتی می رود، رفته است؟ آیا این یک گزاره منطقی است؟
چندی پیش مردی میانسال با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد.وی در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی ۶ سال پیش با همسر دومم ازدواج کردم. آن زمان همسر اولم فوت کرده بود و من هم با این زن ازدواج کردم. همسرم ۵ سال از من بزرگتر بود ولی این موضوع برایم اهمیتی نداشت. اما حالا که ۶ سال از ازدواجمان میگذرد تازه متوجه این اختلاف سنی شدم و تصمیم به جدایی گرفتم.مرد میانسال ادامه داد:همسرم از من خیلی پیرتر است و من نمیتوانم این اختلاف سنی را تحمل کنم. اوایل ازدواجمان تصور میکردم که موضوع
با اهمیتی نیست و میتوانم با آن کنار بیایم. ولی کم کم باعث شد که از این ازدواج پشیمان شوم. تا جاییکه تصمیم به جدایی گرفتم. به نظر من خیلی از معیارها باید هنگام ازدواج مورد توجه قرار گیرد. اما این معیارها نسبی است. چه بسا افرادی که با اختلاف سنی زیادتر از اینها هم با هم ازدواج کرده اند و عشقشان زبانزد و ماندگار شده است!