| آریو صدر | روزنامه نگار |
فصل بهار که نزدیک میشود و بوی ایام عید میآید، جنبش حرکتهای ناخودآگاه اوج میگیرد. ناگهان همه هجوم میبرند به سوی خرید. اگر از تک تک آنهایی که از خانه میزنند بیرون تا پولهایشان را خرج کنند، بپرسیم که چرا در این ایام باید خرید کرد؟ نمیدانند. اگر بپرسی چرا باید این ماهیهای کوچک قرمز را بخرید تا یکی دو هفته بعد بمیرند؟ نمیدانند. اگر بپرسید چرا باید این همه حرص خرید داشته باشیم؟ نمیدانند. دست بالایش میگویند اینها سنت این روزهاست. البته به قول دوستی، خرید آجیل گرانقیمت و هجوم برای خرید سنت نیست، بیشتر همان بیماری معروفی است که ویروسش هیچ وقت از ذهن و زبان ما بیرون نمیرود: بیماری چشم و هم چشمی. وقتی در این ایام میبینی خیابان جای سوزن انداختن ندارد فوراً به خاطرت میرسد که بیشتر مردم هر وقت به هم میرسند از اولین چیزی که گله میکنند «نداری» است اما موقع خرید عید چیز دیگری نشان میدهند!
البته یادمان نمیرود که در این میان یک جوالدوز هم به خودمان بزنیم و اشاره کنیم به دوستان خودمان در عرصة مطبوعات که هر سال در نزدیکی ایام نوروز، یادشان میافتد که باید حتماً یک ویژهنامه به مناسبت این ایام منتشر کنند. در بیشتر موارد فرقی نمیکند که محتواها چیست. آنچه اهمیت دارد این است که ویژه نامهای منتشر شده و همان جملة معروف بر پیشانی نشریه درج شود که: «قیمت استثنائا...» بله! قیمت نشریههایی که ویژهنامه عید منتشر میکنند، ناگهان تصاعدی بالا میرود. خیال میکنید در این شمارهها اتفاق مهمی قرار است رخ دهد؟ نگاهی به رویدادهای سیاسی سالی که گذشت، نگاهی به رویدادهای سینمایی سالی که گذشت؛ نگاهی به رویدادهای ورزشی سالی که گذشت و به قول قدما قس علیهذا... تعدادی عکس گل و بلبل (البته رنگی). عکسهایی از بازیگران سینما، بازیکنان ورزشی ترجیحاً فوتبال، عکس دختربچهها روی جلد نشریهها و خلاصه چیزهایی شبیه به برنامههای تلویزیون خودمان! درواقع هیچ خلاقیتی در این «شمارههای نوروزی» وجود ندارد. احتمالاً اگر از صاحبان این نشریهها بپرسید که چرا ویژهنامه چاپ میکنید؟ پاسخ میشنویم که این یک سنت هر ساله است. اما کسی دوست ندارد به این فکر کند که این سنت هر ساله به چه درد خوانندگان میخورد؟
اگردر روزهای پایانی تعطیلات که همة آبهای خرید و دید و بازدید از آسیاب افتاده است از خیابان عبور کنید و دست بر قضا چشمتان به کیوسکهای روزنامهفروشی بیفتد با منظرة غمانگیزی رو بهرو میشوید. بسیاری از این ویژهنامههای نوروزی فروش نرفتهاند و برخیشان بر اثر بارانهای بهاری آبخورده و چروک شدهاند اما صاحب کیوسک به هر حال آنها را هر روز بیرون میگذارد تا بلکه مشتری پیدا شود و یکی را بخرد. ایام نوروز تمام شده، نشریههای رنگارنگ به معنای واقعی کلمه باد کردهاند و کسی نمیداند چرا این همه نشریه شمارة ویژه چاپ میکنند. پیش از این و در سالهای بسیار دور نشریة اختصاصی تلویزیون ویژهنامهای چاپ میکرد که در آن برنامههای مخصوص ایام نوروز تلویزیون و فیلمهای سینمایی چاپ میشدند. پیش از انقلاب «اطلاعات هفتگی» و «جوانان» به عنوان ۲ رقیب مطبوعاتی (یا همان چشم و هم چشمی) ویژهنامههای نوروزی در صفحاتی بیش از شمارههای عادی منتشر میکردند که یکی حوادثش بیشتر بود و دیگری داستانها و شایعاتش پیرامون زندگی بازیگران سینمای آن روزگار. اما آنها هم ظاهراً هیچ یک نمیدانستند چرا نشریة نوروزی منتشر میکنند.