امير حاجرضايي كارشناس فوتبال
باز هم مثل سالهاي قبل جواب «نه» است. دوباره به ما اعلام كردند كه شما چند جاي كارتان ميلنگد و نميتوانيد مسابقات موردنظر را در كشورتان برگزار كنيد. افسوس! البته عيبي ندارد چند روزي ميگذرد و همه يادشان ميرود اما تا كي! جامملتهايآسيا شايد از آن دسته مسابقاتي باشد كه داغش بر دل همه فوتبالدوستان مانده باشد. دليل ندادن ميزباني به كشورمان واضح است و همه با خبريم كه چرا به ما ميزباني اين بازيها را ندادهاند. اما تا كي برايمان دليل روشن و كافي بياورند كه شما نميتوانيد ميزبان اين مسابقات باشيد و بعد ما هم چند روزي تاسف بخوريم و برويم دنبال كارهايمان؟!
اگر از بيرون به اين موضوع نگاه كنيد تا حدودي حق را به كساني كه قصد برگزاري اين مسابقات را دارند خواهيد داد. يكي از مهمترين مسائل در برگزاري مسابقات و بهخصوص مسابقات بينالمللي، بحث اسپانسر است كه گردش مالي قابلتوجهی را در بازيهاي موردنظر بهوجود ميآورد. گردش مالي يا سرمايهگذاري در كشور ما، سازوكار مناسبي ندارد و قطعا كساني كه قصد اسپانسرينگ اين بازيها را داشته باشند، پشيمان خواهند شد و دست از اين كار خواهند كشيد، درست مثل همين بازيهاي جامملتهايآسياي پيشرو كه يكي از مشكلات، همين بحث سرمايهگذاري است. اما موضوع ديگري كه اين ميان باعث ندادن مجوز بازيهاي آسيايي به ايران شد، بحث ورود بانوان به ورزشگاههاي كشور است كه اين مسأله نيز به فدراسيونهاي ورزشي و وزارت ورزش مربوط نميشود و جاي حلوفصل اين موضوع در ارگانهاي تصميمگيرنده كشور است كه به آنها مربوط ميشود. در اين ميان شايد بحثی که از همه مسائل مهمتر باشد، موضوع تاثير اين مسابقات در روحيه مردم و بحث اعتماد عمومي در جامعه است. در كشور ما مقوله ورزش يكي از آن مسائلي است كه در زندگي روزمره مردم و جوانان تاثير بسزايي دارد، بهنحوي كه بارها ديدهايم، در زمان برگزاري بازيهاي تيمملي چه شور و هيجاني در جامعه بهراه ميافتد و به همان ميزان نيز برد و باخت تيمملي در مناسبات يكروز مردم چه تاثير عظيمي را ميگذارد. اما اين ميان دوست دارم به جواناني اشاره كنم كه اميدوار بودند يا اين آرزو را داشتند كه بهعنوان يك ميزبان بزرگ از كشورهاي ديگر و تيمهاي آسيايي ديگر پذيرايي مناسبي را در سرزمينشان داشته باشند. اما اين امكان به وجود نيامد. به بازيهاي ديگر نگاهي بيندازيد براي مثال بارها در كشور ما جامجهاني كشتي فرنگي و آزاد برگزار شده است. ديدهايم كه در زمان برگزاري اين مسابقات چه شور و هيجاني بين مردم و بهخصوص دوستداران اين رشته صورت گرفته است. اما قطعا پتانسيل فوتبال در كشور ما با ورزشهايي مانند واليبال و بسكتبال متفاوت است، به همان ميزاني كه در برگزاري اين رشتهها شور و هيجان بهوجود ميآيد در مقايسه با فوتبال هيچ بهحساب ميآيد. زيرا مردم ما عاشق فوتبال هستند و با برگزاري چنين بازيهايي قطعا شور و هيجانشان چند برابر خواهد شد. پس باید با انديشهاي نو تحولي در ورزش كشور ايجاد كرد و شور و نشاط را به جامعه و جوانان عزيز اين كشور هديه كنيم.