شماره ۵۲۵ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۲۴ اسفند
صفحه را ببند
نگاه شهروندان به جشن نیکوکاری
راه‌های نیکوکاری گسترده‌تر از گذشته است

 طرح‌نو| سالی دوبار برپا می‌شوند. پایگاه‌هایی که کمک‌های نقدی و غیرنقدی مردم را برای کمک به نیازمندان می‌پذیرند و آنها را به‌دست نیازمندان می‌رسانند. حالا سال‌هاست روزهای پایانی ‌سال و روزهای پایانی شهریور را به این عنوان می‌شناسیم. به‌عنوان روزهایی که در آن می‌توان به فکر دیگران بود. این‌روز طی سالیان سال، در کنار ضعف جامعه مدنی و انفعال انجمن‌های مردم‌نهاد، توانسته ضعف‌های بسیاری را در این راستا جبران کند. با این حال وقتی صحبت از این روز می‌شود، همواره مخالفان و موافقان زیادی به نقد و تعریف از آن می‌پردازند. در این میان بیشترین نوع انتقادات به این روز، به‌دولتی‌بودن آن بازمی‌گردد. این‌که شاید یک دولت و ارگان‌های دولتی، نباید چنین مراسمی را هدایت کنند. با این وجود تعدادی نیز بر این عقیده‌اند که چنین روزی تأثیر بسیاری در نهادینه‌کردن فرهنگ مسئولیت‌پذیری و کمک به دیگران می‌تواند ایفا کند، هرچند امروزه راه‌های نیکوکاری بسیار گسترده‌تر از گذشته شده است. درباره این روز و تاثیرات آن در نگاه مردم، پای صحبت تعدادی از شهروندان نشستیم. مشروح نظرت شهروندان درباره «نیکوکاری و...» در ادامه آمده است.
کمک فقط مالی نیست
«میترا»، دختر جوانی است که خودش می‌گوید، بارها در جشن نیکوکاری شرکت کرده است. او از این روز (روز اول هفته نیکوکاری 14 اسفند) با عنوان خاطره‌ای خوش یاد می‌کند. خاطره‌ای که به روزهای قبل عیدش در زمان کودکی آب و رنگ دیگری می‌داده است. او در این زمینه می‌گوید: «وقتی بچه بودم بیشتر به جشن نیکوکاری کمک می‌کردیم. اصلا یکی از ذوق‌هایی که برای عید داشتم، این بود. اما حالا آن‌قدر که اطلاعات خیریه‌ها در فضای مجازی زیاد شده که ترجیح می‌دهم بیشتر به خیریه‌هایی که می‌شناسم کمک کنم تا این‌که به جشن نیکوکاری بروم. فکر کنم دیگران هم مثل من، قبلا خیلی به دولتی‌بودنش فکر نمی‌کردیم اما الان که دیگر خودمان می‌توانیم کسی که واقعا نیاز دارد را پیدا کنیم، خودمان کمک می‌کنیم. به نظرم قبلا که این‌جور ارتباط‌ها نبود، این روز، روز خوبی بود. به‌هرحال یک‌جور فراخوان است که دم عید یاد بی‌بضاعت‌ها بیفتیم. اما اگر کسی خودش چنین دغدغه‌ای نداشته باشد، فکر نکنم کمکی بکند. هرچقدر هم روز تعیین کنیم، تاثیری ندارد؛ مگر این‌که آدم‌ها واقعا خودشان، برایشان مهم باشد که به دیگران کمک کنند. یک‌چیز دیگر این‌که جشن نیکوکاری ممکن است یک‌جور مردم را محدود کند به این‌که فقط کمک مالی کنند. درحالی‌که اگر درست فرهنگسازی شود، می‌فهمند که وقتی هم توان مالی نداشتند، می‌توانند از طرق دیگر مثلا این‌که در کارها به‌کسی کمک کنند، در این زمینه مشارکت کنند و این تنها منوط به روز مشخص یا نوع مشخصی از کمک نمی‌شود.»
«فرنوش» 27ساله، معتقد است که امروزه شاید کمک‌کردن و طرق آن بسیار گسترده‌تر از سابق شده است و از این‌رو دیگر مردم دستشان برای کمک‌کردن بسیار بازتر است. او می‌گوید: «شاید تا 5‌سال گذشته تصور غالب درباره این‌که چه زمانی می‌توان به اقشار نیازمند کمک کرد، تنها به هفته نیکوکاری آخر ‌سال یا مهرماه ختم می‌شد و مردم در این ماه بیشتر به تکاپو می‌افتادند تا به همنوعان خود کمک کنند، اما با گذشت زمان و فشارهای اقتصادی زیادی که رفته‌رفته بیشتر شد و جامعه را با خودش درگیر کرد، نیکوکاری و انجام کار خیر شدت بیشتری گرفت و در تمام طول‌سال به هر نحوی مردم را با خودش درگیر کرد. اگر به اخبار سرک بکشید، حتما متوجه این موضوع شده‌اید که کنسرت‌های خیریه زیادی به نفع نیازمندان برگزار شده و فیلم‌های زیادی به اکران درآمد که عوایدش به نیازمندان رسید. نیازمندانی که بیماران سرطانی را شامل می‌شد تا کسانی که به‌دلیل دیه در زندان بودند یا نیازمندانی که در خرج زندگی خود مانده بودند. به همین دلیل معتقدم که اشکال نیکوکاری در این سال‌ها تغییر کرده است. دیگر تنها پول نیست که به کمک نیازمندان می‌آید. هرکس به هر طریقی سعی می‌کند تا گره‌ای از مشکلات باز کند. البته این اتفاق از جهتی خوشایند است و از جهتی ناراحت کننده. خوشایند است چون نزدیک‌تر شدن افراد جامعه را در پی دارد. درواقع نشان می‌دهد مسئولیت اجتماعی، به‌خصوص آن‌جایی که هر شهروند در مقابل شهروند دیگر مسئول است، به واقعیت تبدیل شده اما ناراحت‌کننده است چون نشان می‌دهد در این سال‌ها ما هر روز نیازمندان بیشتری داشته‌ایم. این‌که یک جامعه به‌جای غنی‌تر کردن مردمش به‌سمت فقر حرکت کند درد بزرگی است که لذت کار خیر را کم می‌کند و به‌دردهایمان اضافه می‌کند.»
تبلیغات موثر
«سعید» نیز این مراسم را مراسمی قدیمی می‌داند و می‌گوید:  «جشن نیکوکاری سال‌های زیادی است که با ما همراه شده است. از سال‌ها پیش نزدیکی‌های عید تلویزیون شروع می‌کرد به تبلیغ‌کردن برای این‌که بتوانیم خوشی‌های روزهای آخر سالمان را با دیگران شریک شویم. شاید تأثیر همین تکرار و تبلیغات بود که باعث شد همیشه به روزهای آخر اسفند نگاه دیگری داشته باشم. از بین تمام اتفاقات‌ سال، این هفته برایم خاص و ویژه است و سعی می‌کنم حتی با مبلغ ناچیز، نشان دهم که به فکر نیازمندان هستم. تنها تفاوتی که هفته نیکوکاری این سال‌ها با 10‌سال گذشته کرده، این است که غیر از کمیته امداد، نهادهای دیگری هم وارد عمل شده‌اند تا در روزهای آخر‌ سال کاری برای نیازمندان کنند. بازارچه‌های خیریه‌ای که برگزار می‌شود، تنوع زیادی به‌وجود آورده و باعث شده تا زمینه‌های کمک‌کردن متفاوت باشد. من فکر می‌کنم تبلیغات درباره انجام دادن کار خیر باعث شده تا هرکسی نتواند به‌راحتی از کنار این هفته عبور کند و سعی می‌کند در حد توان خود به نیازمندان کمکی کرده باشد.
سمبلیک نه مسئول ساز
«رسول» نگاهش به برگزاری جشن‌هایی چون جشن نیکوکاری مثبت است. او در این زمینه می‌گوید: «حداقل قابلیت این روز این است، آدم‌هایی که در طول‌سال به صورت مداوم درگیر زندگی خود هستند و گاهی به‌دلیل این‌که وقت ندارند یا دارای مشغله ذهنی هستند و نمی‌توانند کمک کنند، به این کار نمی‌پردازند، در این روز به فکر کمک به همنوعان خود می‌افتند و درحقیقت این روز دوباره به مردم معرفی می‌شود. نکته مثبت دیگر این روز نیز در این است که کمک‌کردن سهل‌الوصول می‌شود و بهانه‌ها برای ندانستن مکان کمک‌ها و سایر چیزها نیز برداشته می‌شود. از طرف دیگر چنین روزی، به‌صورت خواسته یا ناخواسته قابلیت فرهنگ‌سازی بالایی دارد و می‌تواند بر بچه‌ها اثرگذار باشد. برای مثال، من خود از این روز در دوران کودکی‌ام خاطرات بسیار زیادی دارم. وقتی بچه بودم، مادرم هدایایی را که می‌خواستیم اهدا کنیم، به خودمان می‌داد تا بپیچیمش و این خود توانست به‌نوعی احساس مسئولیت اجتماعی را در من به وجود آورد. اما از طرفی، مشکل دیگری که چنین روزهایی دارند این است که هنوز از قواره مناسبت دولتی خارج نشده و همچنان می‌توان به‌عنوان یک کار سمبلیک از آن نام برد نه روزی برای قبول مسئولیت‌اجتماعی. درحقیقت این‌روز زمانی است که می‌گوییم کمک کردیم و تمام شد و درواقع نتوانسته آن‌طور که باید و شاید درون‌زا
باشد.


تعداد بازدید :  392