شماره ۳۳۴۵ | پنج‌شنبه 18 ارديبهشت 1404
صفحه را ببند
«شهروند» از اصلی‌ترین عوامل آسیب روانی در دانش‌آموزان ایرانی گزارش می‌دهد
«تعارضات» مهمترین چالش دانش‌آموزان

  [ حمید رضا خالدی]  سلامت روان دانش‌آموزان یکی از چالش‌های جدی آموزش و پرورش در کشور‌های مختلف است چرا که سیستم آموزشی، زمانی می‌تواند مفید و کارآمد باشد که دانش‌آموزان آن امنیت روحی و روانی خوبی داشته باشند. به همین دلیل از سال‌ها قبل طرح پایش روان دانش‌آموزان در دستور کار آموزش وپرورش کشورما قرار گرفته است. در یکی از جدیدترین اخباری که در مورد این پایش‌ها منتشر شده است، مدیرکل امور تربیتی، مشاوره و مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی وزارت آموزش و پرورش گفته که ۹۹. ۸ درصد مدارس زیر چتر پایش سلامت روان و اجتماعی هستند و در همین راستا تاکنون حدود ۵۰ درصد دانش‌آموزان نیز پایش سلامت روان شده‌اند. با این حال روانشناسان و جامعه‌شناسان براین باورند که گرچه تعارضات خانوادگی یکی از چالش‌های اصلی دانش‌آموزان محسوب می‌شود اما، در واکاوی آسیب‌های اجتماعی که دانش‌آموزان را تهدید می‌کند، نباید فقط به بررسی این نوع از تبعیض‌ها بسنده کرد بلکه باید انواع تبعیض‌ها راکه جامعه دانش‌آموزی را نشانه رفته‌اند در کنار هم در نظر گرفت.

برای غربالگری دانش‌آموزان در معرض خطر و پیشگیری از آسیب‌های روحی و روانی، هرساله اداره‌آموزش‌و‌پرورش اقدام به برگزاری آزمون سلامت روان می‌کند.. دوره طوفان‌وفشار نوجوانی از حدود ۱۱-۱۲سالگی شروع می‌شود و در این بازه سنی، احتمال بروز مشکلات روان‌شناختی و اجتماعی افزایش پیدا می‌کند. بنابراین، بسیار مهم است که از همان اوایل نوجوانی، مراقب سلامت روان آن‌ها باشیم. این بازه‌ سنی، برای شناسایی و برطرف‌کردن مشکلات احتمالی بهترین موقعیت ممکن است. آزمون سلامت روان با هدف ارائه خدمات مشاوره‌ای به دانش‌آموزان، خانواده‌ها و مسئولان مدرسه و همین طور انجام اقدامی مناسب در راستای پیشگیری از آسیب‌های روانی دانش‌آموزان در پایه‌های هفتم، هشتم و نهم برگزار می‌شود. در حقیقت هدف از برگزاری آزمون سلامت روان، ارزیابی رفتار دانش‌آموزان و شناخت تفاوت‌های فردی و اجتماعی آن‌ها می‌باشد.

 

سمیه سادات ابراهیمی، مدیرکل امور تربیتی، مشاوره و مراقبت در برابر آسیب‌های اجتماعی آموزش و پرورش با اشاره به آخرین نتایج اجرای طرح نماد در کاهش آسیب‌های اجتماعی در مدارس و در بین دانش‌آموزان گفت: نماد نظام مراقبت از دانش‌آموزان است که در آذرماه سال ۹۴ کار فراقوه‌ای در حوزه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی انجام شد و آن شکل‌گیری برنامه نماد بود.
وی با بیان اینکه در این برنامه ملی ۱۴ نهاد حضور دارند و آموزش و پرورش یکی از اعضای این ائتلاف است افزود: در آن زمان احساس شد حوزه پیشگیری از آسیب‌ها تنها کار آموزش و پرورش نیست و کار فراقوه‌ای است؛ نماد دارای ۵ برنامه است بخش اول نماد به عنوان یک برنامه ملی، موضوع آموزش مهارت‌های ارتقایی است.
اما بیشترین چالشی که دانش‌آموزان در این حوزه با آن مواجه‌اند چیست؟ سؤالی که ابراهیمی در پاسخ به آن گفت: تعارضات خانوادگی از جمله مهم‌ترین موارد و آسیب‌ها در بین دانش‌آموزان است.

 

این پایش را اما می‌توان از دو منظر بررسی کرد. از بعد جامعه‌شناسی و روانشناختی. فروغ تیموریان، به عنوان یک جامعه‌شناس و کارشناس آموزشی در این خصوص معتقد است که چالش‌ها و تعارضات موجود در جامعه نیز باید درکنار تعارضات خانوادگی مد نظر قرار گیرد. وی در گفت و گو با «شهروند» در این خصوص می‌گوید: البته مسلم است که نمی‌توان نقش پدر و مادر و خانواده را در مشکلات روحی و روانی دانش‌آموزان نادیده گرفت. اما در عین حال معتقدم که تعارضاتی که در جامعه وجود دارد، دانش‌آموزان را بیشتر تهدید می‌کند تا تعارضاتی که در خانواده‌ها وجود دارد.
تیموریان در این زمینه می‌گوید: اصولاً اساسی‌ترین محلی که جامعه‌پذیری دانش‌آموز در آن شکل می‌گیرد در وهله اول،خانواده و بعد از آن جامعه است. اما تعارضات موجود در جامعه آنقدر پررنگ شده که تعارضات موجود در خانواده‌ها را تحت الشعاع قرار می‌دهد.
وی با ذکر دلایلی برای این استدلال خود می‌گوید: امروز استفاده از گوشی‌های همراه و آشنا شدن دانش‌آموزان با انواع سبک‌های زندگی‌های لاکچری، در کنار مشاهده اینکه زندگی گروهی از دوستان آن‌ها چقدر با سبک زندگی آن‌ها تفاوت دارد. الان در شهر‌های بزرگ فرهنگ
کافه نشینی بین دانش‌آموزان به شدت رواج پیدا کرده است. اما این کافه رفتنها جیب‌های پر از پول می‌خواهد. اما وقتی دانش‌آموز نمی‌تواند این پول را داشته باشد، دچار استرس و چالش‌های روحی و روانی شدیدی می‌شود. نتیجه این می‌شود که دانش‌آموز امروزی ما مثل بزرگسال‌ها در همه چیز دخالت می‌کند. در سیاست، در اقتصاد و.... مثلاً همین چند روز قبل بود که یکی از دانش‌آموزان مقطع دوازدهم که دو هفته دیگر امتحان کنکور دارد، به جای آنکه دغدغه‌اش این امتحان سرنوشت ساز باشد، به دوست همکلاسی‌اش می‌گفت؛ اگر نمی‌توانی «طلا» بخری، برو «نقره» بخر!
این جامعه‌شناس می‌افزاید: در واقع دانش‌آموز نمی‌تواند تشخیص دهد که از بین آنچه که والدین به وی می‌گویند با آنچه که در جامعه یا فضای مجازی می‌بیند، کدامیک صحیح و درست است. به بیانی از آنجاییکه بیشتر وقت دانش‌آموزان چه از طریق فضای مجازی و چه از طریق تحصیل در مدارس، در خارج از خانه سپری می‌شود، قطعاً نقش جامعه و عوامل بیرون از خانه بسیار پررنگ‌تر از تعارضات خانوادگی است.
تیموریان در پاسخ به این سؤال که تعارضات مختلفی که دانش‌آموز در خانواده یا جامعه با آن دست به گریبان است، چه تأثیری روی زندگی و تحصیل وی دارد می‌گوید: مهمترین نقشی که این تعارضات دارد، ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در بین دانش‌آموزان است. مثلاً در یک کلاس ۲۳ نفری سال آخر مدرسه‌ای در منطقه یک، همه ۲۳ نفر رسما اعلام می‌کنند که نه تنها نمی‌خواهند در کنکور شرکت کنند که تصمیم دارند به کشور‌های چین ،ژاپن و کره مهاجرت نمایند.
اما برای کاهش این تعارضات چه باید کرد؟ سؤالی که تیموریان در پاسخ به آن می‌گوید: ازآنجاییکه این یک چالش چند وجهی است برای مواجهه با آن باید تمامی عوامل مؤثر پای کار بیایند. مثلاً دولت باید برای بهبود وضعیت معیشت خانواده‌ها تلاش کند و از سویی آموزش و پرورش نیز برای آشنایی معلم‌ها با این تعارض‌ها و شیوه برخورد با آن‌ها دوره‌های آموزشی بگذارد. حتی باید والدین دانش‌آموزان هم در این زمینه دوره‌های آموزشی ببینند. چون اگر این کار را نکنیم، این تعارضات همانطور که گفتم نسلی را تحویل آینده جامعه می‌دهد که آمادگی پذیرش مسئولیت و مواجهه با چالش‌های مهم زندگی و در نهایت اداره کشور را نخواهند داشت.

 

فاطمه منصور‌زاده، مشاور آموزشی و خانواده اما معتقد است که نباید آسیب‌های اجتماعی را به صورت مجزا از هم بررسی کرد. وی در گفت و گو با «شهروند» می‌گوید: هر کارشناس و فردی به زعم خودش برداشت خاصی از آسیب‌های اجتماعی دارد درحالیکه باید همه آسیب‌های اجتماعی و عوامل بروز آن‌ها به صورت جامع بررسی شوند. در واقع اینکه بگوییم بیشترین آسیبی که دانش‌آموزان ما با آن درگیر هستند، تعارضات خانوادگی است مثل کوه یخی می‌ماند که فقط بخشی از آن روی آب است و مابقی به دلیل اینکه در زیر آب قرار دارد مورد توجه قرار نمی‌گیرد.
وی تصریح می‌کند: اصولاً هر آسیب و چالشی به عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و جامعه و مدرسه و همسالان و.... بستگی دارد. برای همین، درست است که امروز «تعارضات» شاید اصلی‌ترین آسیب اجتماعی دانش‌آموزان باشد اما، اینکه بگوییم تعارضات خانوادگی در بین تعارضات از همه بیشتر است اصلاً نمی‌تواند درست باشد. اصولاً دانش‌آموزان با تعارضات مختلفی مواجه هستند. تعارضاتی مانند تعارضات جامعه مدرسه، تعارضات دانش‌آموزان با مربیان و معلم‌های خود، تعارضات بین خانواده و جامعه و.... با این حال به نظر من، مهمترین تعارضی که برای دانش‌آموزان وجود دارد، تعارض بین خانواده و مدرسه و خانواده و جامعه است.
وی در توضیح استدلال خود می‌گوید: یعنی دانش‌آموز در منزل و خانواده با ارزش‌ها و هنجار‌هایی آشنا می‌شود که ممکن است در بیرون از خانه و مدرسه، این ارزش‌ها و هنجار‌ها به گونه دیگری باشد. یعنی چند گانگی باور‌ها و اصول تربیتی باعث می‌شود که دانش‌آموز دچار آسیب شود. اینجاست که درک دانش‌آموز دچار مشکل می‌شود. یعنی نمی‌تواند درک درستی از پیشرفت‌ها و تغییرهنجار‌ها و ارزش‌ها داشته باشد. درحقیقت خانواده و سیستم آموزشی ما نتوانسته ارتباطی بین هنجار‌های موجود و نیاز‌های بچه‌ها برقرار کند.

 

منصور‌زاده با ذکر اینکه این شرایط باعث به وجود آمدن شکاف بین نسل‌ها می‌شود می‌گوید: برای همین است که الان والدین نمی‌دانند نسل آلفا یا z چه خواسته‌ها و نیاز‌هایی دارند و از آن مهمتر اینکه بلد نیستند چگونه این نیاز‌ها را برطرف کنند. نتیجه چنین رویه‌ای نیز مشخص است. شکاف بین خانواده‌ها و نسل آلفا و z دستاورد چنین رویه‌ای است. درحالیکه باید با درک شرایط و نیاز‌های دانش‌آموزان، به گونه‌ای رفتار کنیم که نگذاریم شکافی بین نسل‌ها به وجود آید و دچار گسستگی نسلی نشویم.
این مشاور آموزشی و خانواده می‌افزاید: کوتاه سخن آنکه باید والدین و مربیان و معلم‌ها، هنجار‌های واقعی را تشخیص دهند و در عین حال با هنجار‌های مورد نیاز دانش‌آموزان و سیستم آموزشی نیز آشنا شوند تا بتوانند براساس همین هنجار‌ها، تغییرات لازم را برای رشد و تعالی دانش‌آموزان و سیستم آموزشی ما، ایجاد کنند.
اما این تعارضات، چه تبعاتی را برای دانش‌آموزان به دنبال دارد. منصورزاده در این خصوص می‌گوید: اولین تبعات چنین تعارضاتی، گریزان شدن دانش‌آموزان از مدارس است. از سویی وقتی خانواده‌ها شاهد تعارضات اجتماعی و مدرسه و خانواده هستند، علاقه‌شان را برای اینکه فرزندشان را به مدرسه بفرستند از دست می‌دهند. درست مثل سال‌های اخیر که بسیاری از والدین ترجیح می‌دهند که فرزندشان در خانه و به کمک معلم خصوصی یا با کمک خود آن‌ها درس بخواند تا اینکه بخواهند وی را به مدرسه بفرستند!وی ادامه می‌دهد: چنین رویه‌ای باعث ایجاد چند گانگی بین دانش‌آموزان و عدم دستیابی وی به یک فهم مشترک از خانواده ، مدرسه و جامعه می‌شود. برای همین حتی ممکن است به تدریج تصمیم‌هایی را در زندگی بگیرد که اصلاً به صلاحش نباشد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  47