شماره ۳۳۴۵ | پنج‌شنبه 18 ارديبهشت 1404
صفحه را ببند
رهبر معظم انقلاب: مهم‌ترین وظیفه حوزه زمینه‌سازی برای تمدن نوین اسلامی است

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در پیامی به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه‌ قم، تأکید کردند: مهم‌ترین وظیفه حوزه، بلاغ مبین و زمینه‌سازی برای تمدن نوین اسلامی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به همایش «یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه علمیه قم»، ضمن تبیین عناصر و کارکردهای گوناگون حوزه به بیان الزامات تحقق یک «حوزه پیشرو و سرآمد» که نوآور، بالنده، به‌روز، پاسخگوی مسائل نوپدید، مهذّب، دارای روحیه پیشرفت و مجاهدت و هویت انقلابی و همچنین مستعد برای طراحی نظامات اداره جامعه است، پرداختند و تأکید کردند: مهم‌ترین وظیفه حوزه «بلاغ مبین» است که از برترین مصادیق آن ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی و تبیین و ترویج و فرهنگسازی آن در جامعه است.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای پیام خود به بیان تاریخچه شکل‌گیری حوزه مبارک قم در میانه‌‌ حوادث بزرگ و سهمگینِ طلیعه‌ قرن چهاردهم هجری شمسی و نقش آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری در بنیان‌گذاری و ماندگاری و رشد حوزه پرداختند و افزودند: یکی از افتخارات حوزه علمیه قم این است که از آن خورشیدی چون حضرت روح‌الله سر برآورد و این حوزه در کمتر از شش ‌دهه، قدرت معنوی و وجهه‌‌ مردمی خود را به آنجا رساند که توانست رژیم خائن و فاسد و فاسق پادشاهی را به‌دست مردم ریشه‌کن کند و پس از قرن‌ها، اسلام را در جایگاه حاکمیت سیاسی کشور بنشاند.

راه رسیدن به حوزه‌ای «پیشرو و سرآمد»
در قسمتی از این پیام آمده است: لازم است درباره چند موضوع که گمان می‌رود به‌کار امروز و فردای حوزه علمیه خواهد آمد، سخنانی گفته شود، به امید آنکه حوزه موفّق کنونی را در راه رسیدن به حوزه‌ای «پیشرو و سرآمد» کمک کند.
نخستین موضوع، عنوان «حوزه علمیه» و محتوای عمیق آن است.
ادبیات رایج در این باره، کوته و نارسا است. حوزه برخلاف آنچه این ادبیات نشان می‌دهد، صرفاً یک مؤسّسه تدریس و تدرّس نیست، بلکه مجموعه‌ای از علم، و تربیت، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی است. ابعاد گوناگون این واژه پرمعنا را عمدتاً می‌توان اینگونه فهرست کرد:
۱- یک مرکز علمی با تخصّص‌های معین؛
۲- مرکز تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقی جامعه؛
۳- خطّ مقدّم جبهه تقابل با تهدیدهای دشمنان در عرصه‌های گوناگون؛
۴- مرکز تولید و تبیین اندیشه اسلام در باب نظامات اجتماعی؛ از نظام سیاسی و شکل و محتوای آن، تا نظامات مربوط به اداره کشور، و تا نظام خانواده و روابط شخصی، براساس فقه و فلسفه و منظومه ارزشی اسلام؛
۵- مرکز و شاید قلّه نوآوری‌های تمدّنی و آینده‌نگری‌های لازم در چارچوب پیام جهانی اسلام.
این سرفصل‌ها است که واژه «حوزه علمیه» را معنی می‌کند و عناصر تشکیل‌دهنده آن و به تعبیری «انتظارات» از آن را نشان می‌دهد؛ و همین‌ها است که تلاش برای تقویت و پیشرفت آنها، می‌تواند حوزه را به معنی واقعی «پیشرو و سرآمد» نماید و چالش‌ها و تهدیدهای محتمل پیش رو را علاج کند.

نوآوری‌های تمدّنی در چارچوب پیام جهانی اسلام
در قسمتی دیگر از پیام ایشان آمده است: در آن شب تاریخی پس از حمله به فیضیه در سال ۴۲ که امام راحل در خانه خود پس از نماز عشاء، برای جمع محدود و مرعوب طلّاب سخن می‌گفت، شاید این تعبیر بلند که «اینها می‌روند و شما می‌مانید»، به‌نظر بعضی از ما بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی می‌شد، امّا گذر زمان نشان داد که ایمان و صبر و توکل، کوه موانع را از جا می‌کند و کید دشمنان در برابر سنّت الهی ناکارآمد است.
«استقرار تمدّن اسلامی» برترین هدف دنیایی انقلاب است، یعنی تمدّنی که در آن، علم و فنّاوری و منابع انسانی و منابع طبیعی و همه توانایی‌ها و همه پیشرفت‌های بشری، و حکومت و سیاست و نیروی نظامی و هر آنچه در اختیار بشر است، در خدمت عدالت اجتماعی و رفاه عمومی و کاستن از فواصل طبقاتی و افزودن بر پرورش معنوی و ارتقاء علمی و شناخت روزافزون طبیعت و استحکام ایمان به‌کار می‌رود.
تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و قومیت و جغرافیا ــ است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصه‌های گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همه میدان‌هایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.
تمدّن اسلامی در نقطه مقابل تمدّن مادّی کنونی است. تمدّن مادّی از آغاز با استعمار، با تصرّف سرزمین‌ها و تحقیر ملّت‌های ضعیف، با کشتارهای دسته‌جمعی بومیان، با استفاده از علم برای سرکوب دیگران، با ظلم، با دروغ، با ایجاد درّه‌های طبقاتی، با زورگویی شروع شد و به‌تدریج فساد و انحراف از مبانی اخلاقی و تحفّظ‌های جنسی نیز در آن راه یافت و رشد کرد.
امروز نمونه‌های آشکار و کامل‌شده این بنای کج‌نهاد را در کشورهای غربی و دنباله‌روان آنها می‌بینیم: قلّه‌های ثروت در کنار درّه‌های فقر و گرسنگی؛ زورگویی شیفتگان قدرت به هر آن کس که بتوان به او زور گفت؛ به‌کارگیری علم برای کشتارهای عمومی؛ کشاندن فساد جنسی به داخل خانواده‌ها و تا کودکان و نونهالان؛ ظلم و قساوت بی‌نظیر در نمونه‌هایی همچون غزّه و فلسطین؛ تهدید به جنگ به‌خاطر دخالت در امور دیگران در نمونه‌هایی مانند رفتار دولتمردان آمریکا در دوران‌های اخیر.

تمدّنِ باطل رفتنی است
بدیهی است که این تمدّنِ باطل رفتنی است و ازاله خواهد شد؛ این، سنّت حتمی آفرینش است: «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً»؛(۷) «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیذهَبُ جُفاءً».(۸) وظیفه امروز ما اوّلاً کمک به ابطال این باطل و ثانیاً تدارک تمدّن جایگزین درنظر و عمل به قدر توانایی است. اینکه بگویند: «دیگران نتوانستند، پس ما هم نمی‌توانیم»، مغالطه است. دیگران هر جا با ایمان و با محاسبه و با استقامت حرکت کردند، توانستند و پیروز شدند. نمونه واضح و پیش چشم ما: انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی.
در این مبارزه آسیب‌ها و ضربه‌ها و دردها و فقدان‌هایی هست که باید تحمّل شود. در این صورت پیروزی حتمی است. پیامبر اعظم (صلّی‌الله علیه و آله‌ و ‌سلّم) شبانه و مخفیانه از مکه و از میان حلقه بت‌پرستان بیرون آمد و در غار پنهان شد، ولی پس از هشت سال با شکوه و اقتدار به مکه قدم نهاد و کعبه را از بت‌ها و مکه را از بت‌پرستان پیراست. در این هشت سال رنج بی‌حساب برد و یارانی چون حمزه را از دست داد، ولی پیروز شد.

ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی
دفاع‌مقدس هشت‌ساله ما هم در برابر ائتلاف جهانی قدرتمندان ظالم و دروغگو نمونه‌ای دیگر است. حوزه بزرگ و کارآمد امروز قم هم که در آغاز با آن محنت‌ها روبه‌رو بود، نمونه جلوی چشم ما است؛ و از این نمونه‌ها فراوان می‌توان یافت.
حوزه علمیه در این بخش وظیفه‌ای ارزشمند بر دوش دارد، و آن در درجه اوّل، ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی است، و سپس تبیین و ترویج و فرهنگسازی آن در جامعه است. این ازجمله برترین مصادیق «بلاغ مبین» است.
در باب ترسیم شاکله تمدّن اسلامی، فقه به نوعی، و علوم عقلی به نوعی نقش دارند. فلسفه اسلامی ما باید برای مسائل اصلی خود، امتداد اجتماعی ترسیم کند. فقه ما هم با گسترش میدان دید و نوآوری در استنباط، مسائل نوپدید چنین تمدّنی را احصاء و احکام آن را معین نماید.
بیان روشن امام بزرگوار درباره فقاهت و روش آن در حوزه علمیه راه‌گشا است. در این بیان، شیوه استنباط همان روش فقه سنّتی و به تعبیر ایشان، اجتهاد جواهری است؛ با این حال، «زمان» و «مکان» دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند. ممکن است موضوعی در گذشته حکمی داشته ولی با تغییر روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد، اکنون حکم جدیدی یافته باشد. این تغییر حکم ناشی از آن است که موضوع هر چند در ظاهر همان موضوع قبلی است ولی با توجّه به تغییر روابط سیاسی و اجتماعی و غیره، در واقع تغییر کرده و موضوع جدیدی شده است، پس حکم جدیدی می‌طلبد.
افزون بر این، حوادث پی‌درپی جهانی و پیشرفت‌های علمی و غیره در مواردی می‌تواند فقیه ماهر را در یک مدرک از کتاب و سنّت، به فهم تازه‌ای برساند و حجّت شرعی برای تغییر حکم شود؛ همچنان که در تبدّل رأی مجتهدان غالباً اتّفاق می‌افتد. درهرحال، فقه باید فقه بماند و نوفهمی تبدیل به ناخالص‌سازی شریعت نشود.

حوزه‌ قم امروز حوزه‌ای زنده و بالنده است
حوزه قم امروز حوزه‌ای زنده و بالنده است. حضور هزاران مدرّس و مؤلّف و محقّق و نویسنده و گوینده و متفکر در معارف اسلامی و انتشار مجلّات علمی و تحقیقی و نگارش مقالات تخصّصی و عمومی، مجموعاً ثروت بزرگی برای امروز جامعه و ظرفیت عظیمی برای فردای کشور و امّت به شمار می‌رود. رواج درس‌های تفسیر و اخلاق و افزایش مراکز و دروس علوم عقلی، نقطه قوّت برجسته‌ای است که حوزه پیش از انقلاب به آن دسترسی نداشت. حوزه قم هرگز این تعداد طلّاب و فضلای صاحب فکر به‌خود ندیده بود. حضور فعّال در همه میدان‌های انقلاب و حتّی در میدان نظامی و تقدیم شهدای گرانقدر در دوران دفاع‌مقدس و پیش و پس از آن، از افتخارات بزرگ حوزه و در شمار حسنات بی‌شمار امام راحل است. گشودن راه به عرصه تبلیغات جهانی و تربیت هزاران طالب علم از ملّت‌های گوناگون و حضور دانش‌آموختگان آن در بسیاری از کشورها کار بزرگ و بی‌سابقه دیگری است که باید از آن تقدیر کرد. توجّه فقهای تازه‌نفَس به مباحث مبتلابه معاصر و دروس فقهی مربوط به آنها نیز آینده مطلوبی را در پیشرفت و تحوّل علمی نوید می‌دهد. اقبال فضلای جوان به دقّت در نکات معرفتی متون معتبر اسلامی به‌ویژه کلام‌الله مجید نیز مبشّر ‌مطرح شدن بیشتر قرآن در حوزه علمیه است. تشکیل حوزه‌های علمیه بانوان هم ابتکار مهم و اثرگذاری است که پاداش دائمی آن به روح مطهّر امام راحل واصل می‌شود. حوزه قم با این نگاه، مجموعه‌ای زنده و پویا است و امیدهایی را زنده می‌کند.
با این حال، این انتظار منطقی که حوزه قم حوزه‌ای پیشرو و سرآمد باشد، فاصله قابل توجّهی با وضعیت کنونی دارد. توجّه به نکات زیر می‌تواند این فاصله را کاهش دهد:
ــ حوزه باید به‌روز باشد؛ به‌طور دائم با زمان پیش برود، بلکه حتّی جلوتر از زمان حرکت کند.
ــ به تربیت نیرو در همه بخش‌ها اهمّیت داده شود. مسیر حرکت این ملّت و آینده انقلاب را نیروهایی ترسیم خواهند کرد که امروز در حوزه علمیه تربیت می‌شوند.
ــ حوزویان رابطه خود را با مردم افزایش دهند. برای حضور فضلای حوزه در میان مردم و رابطه صمیمی میان آنان برنامه‌ریزی شود.
ــ مدیران حوزه با تدبیر مناسب، القائات مغرضانه‌ای را که طلّاب جوان را از آینده ناامید می‌کند، خنثی کنند. امروز اسلام و ایران و شیعه در جهان از عزّت و حرمتی برخوردار است که هرگز در گذشته دارا نبوده است. طلبه جوان با این احساس درس بخواند و رشد کند.
ــ به نسل جوان جامعه با چشم خوش‌بینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود. بخش مهمّی از جوانان امروز با ضریب هوشی بالا، با وجود همه القائات مخرّبِ فکر و احساس دینی، وفادار به دین و مدافع آنند و بسیاری دیگر هم به‌هیچ‌رو با دین و انقلاب بر سر عناد نیستند. اقلّیت بسیار اندک مُعرض از ظواهر دینی، حوزه را دچار تحلیل غیرواقع‌بینانه نکند.
ــ برنامه‌های درسی حوزه به‌گونه‌ای نوشته شود که فقه روشن‌بین و پاسخگو و به‌روز، و البتّه فنّی و متّکی به شیوه اجتهادی، همراه با فلسفه روشن و دارای امتداد اجتماعی و صاحب‌نظر در شاکله زندگی جامعه، در کنار دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع، به وسیله استادان ماهر تدریس شود و این هر سه در پرتو فهم قرآن و درس‌های تفسیر، جلا و نورانیت و عمق یابد.
ــ زهد، تقوا، قناعت، استغناء از غیرخدا، توکل، روحیه پیشرفت، آمادگی برای مجاهدت، توصیه‌های همیشگی امام بزرگوار و بزرگان اخلاق و معرفت به طلّاب جوان بوده و اکنون نیز شما جوانان عزیز حوزه علمیه مخاطبِ همین توصیه‌هایید.
ــ درباره مدارک تحصیلی حوزه، سفارش همیشگی و کنونی اینجانب آن است که مدرک را خود حوزه ــ و نه مرکزی بیرون از آن ــ ‌باید به دانش‌آموخته‌ها بدهد. البتّه می‌توان رتبه‌های حوزوی را به جای ۱ و ۲ و ۳ و ۴، نامگذاری‌های شناخته‌شده در مراکز علمی کشور و دنیا قرار داد، مثلاً: کارشناسی، کارشناسی ارشد، کارشناسی تحقیقی (دکتری) و امثال آن.

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  35