[ ملیحه محمودخواه ] ازدواج، پیوند میان دو قلب است؛ اما وقتی این پیوند با عشق به خدمت و انساندوستی آمیخته شود، به الگویی الهامبخش برای دیگران تبدیل میگردد. سازمان جوانان جمعیت هلالاحمر، با هدف برجسته کردن ارزشهای نوعدوستی و تقویت اصول اخلاقی در میان اعضای خود، زوجهای جوان منتخب هلالاحمری را به سفر زیارتی مشهد مقدس اعزام میکند. این اقدام نه تنها تجلیل از تلاشهای این زوجها در عرصه فعالیتهای امدادی و بشردوستانه است، بلکه فرصتی برای ترویج عشق و مهربانی در مسیر زندگی مشترکشان فراهم میکند.
در این میان، بهاره میرزایی و همسرش، یکی از زوجهای منتخب این طرح، نمونهای درخشان از این تلفیق زیبا هستند. آنها نه تنها زندگی مشترک خود را بر پایه عشق و تفاهم آغاز کردهاند، بلکه با تصمیمی متفاوت، بخش اعظم هزینه مراسم ازدواجشان را به کودکان بیسرپرست اختصاص دادند. این زوج معتقدند که لبخند این کودکان، ارزشمندتر از هر مجلس پر زرق و برقی است و برکت این اقدام در زندگیشان مشهود است.
بهاره میرزایی، نجاتگر جمعیت هلالاحمر استان آذربایجان شرقی، از سالهای ۱۳۹۵-۱۳۹۶ فعالیت خود را در این سازمان آغاز کرد و با گذراندن دورههای تخصصی متعدد، به یکی از نجاتگران جوان این جمعیت تبدیل شد. در طول این سالها، او و همسرش توانستهاند مسیر انساندوستی را نه فقط در فعالیتهای سازمانی، بلکه در زندگی شخصیشان هم دنبال کنند. از اختصاص هزینه ازدواجشان به کودکان بیسرپرست گرفته تا سرپرستی مالی یک کودک توسط همسرش، این زوج الگویی از ارزشهای بشردوستانه هلالاحمر هستند.
سفر زیارتی به مشهد مقدس نیز برای این زوج فرصتی بود تا در کنار یکدیگر، با حال و هوایی متفاوت، عشق و آرامش را تجربه کنند. این نخستین سفر همسر خانم میرزایی به حرم مقدس امام رضا (ع) بود و تأثیری عمیق بر خاطرات مشترک آنها گذاشت.
چگونه فعالیت خود در جمعیت هلالاحمر را آغاز کردید؟
فعالیت من در جمعیت هلالاحمر از سالهای ۱۳۹۵ یا ۱۳۹۶ آغاز شد. ابتدا بهعنوان عضو بخش جوانان وارد شدم و به تدریج، دورههای تخصصی را گذراندم و به نجاتگری رسیدم. علاقه به خدمترسانی و حس انساندوستی باعث شد وارد این مسیر شوم و خوشبختانه توانستم در حوزههای مختلف مربوط به امداد و نجات فعالیت کنم.
دورههایی که گذراندید و تجربیات شما در مسیر نجاتگری چیست؟
فعالیت در جمعیت هلالاحمر مستلزم گذراندن دورههای مختلف بود؛ از جمله امداد و نجات عمومی، پیشبیمارستانی، دورههای طناب و کوهستان، و کلاسهای مخابرات. هر کدام از این دورهها مهارتهای تخصصی لازم را به ما آموزش دادند. فعالیتهای زیادی داشتم، از طرحهای نوروزی گرفته تا واکسیناسیون در دوران کرونا. یکی از نقشهای مهم واکسیناتور فرودگاه بود که در آن دوران روزهای دشواری را پشت سر گذاشتیم. این آموزشها و تجربیات کمک کردند تا بتوانم در موقعیتهای مختلف به مردم کمک کنم و تأثیر مثبتی بگذارم.
نقش هلالاحمر در زندگی شما چقدر تأثیرگذار بوده است؟ آیا فکر میکنید فعالیت در این سازمان به رشد شخصیتی یا نگرش شما نسبت به زندگی کمک کرده است؟
فعالیت در هلالاحمر، زندگی من را کاملاً تحت تأثیر قرار داده است. این سازمان نه تنها به من مسئولیتپذیری و حس نوعدوستی را آموخت، بلکه باعث شد نگرش جدیدی نسبت به زندگی پیدا کنم. در هلالاحمر یاد گرفتم که کمک به دیگران و ارزش قائل شدن برای انسانیت، میتواند معنای واقعی زندگی باشد و باعث رشد شخصیتی و آرامش عمیق درونی شود.
ازدواج شما یک داستان خاص و متفاوت دارد. لطفاً از زندگی مشترک خود و دلایل انتخاب به عنوان زوج منتخب برایمان بگویید.
واقعیت این است که من و همسرم نزدیک به هفت سال قبل از ازدواج یکدیگر را می شناختیم. این دوره آشنایی به ما کمک کرد تا یکدیگر را بهتر بفهمیم و برای ساختن زندگی مشترک آماده شویم. تاریخ عقد ما روز ۱۳ دیماه، مصادف با میلاد حضرت زهرا (س) و روز زن بود. در همان روز تصمیم گرفتیم مراسم سادهای برگزار کنیم و بهجای هزینههای سنگین، بخش اعظم هزینههای عقدمان را به کودکان بیسرپرست اختصاص دادیم.
همسرم نیز از همان روز سرپرستی مالی یک کودک بیسرپرست را برعهده گرفت و امیدواریم این انتخابها بتوانند الگویی برای سایر زوجها باشند تا در ازدواجهایشان به مسائل انسانی و ارزشهای واقعی زندگی توجه کنند.
چه عاملی باعث شد تصمیم بگیرید هزینه مراسم عقدتان را به کودکان بیسرپرست اختصاص دهید؟ آیا دلیل خاصی داشت؟
همیشه عشق خاصی به کودکان داشتم، مخصوصاً بچههای بیسرپرست یا کمسرپرست. وقتی به چشمهای این کودکان نگاه میکنید، کمبود محبت و احساس محرومیت در نگاهشان کاملاً نمایان است. این حس، دلیلی شد که تصمیم بگیریم در روز عقدمان کار متفاوتی انجام دهیم.
ما دختر بچهها را بسیار دوست داریم؛ چرا که آسیبپذیری آنها زیاد است و کوچکترین بیتوجهی میتواند تأثیر بزرگی در زندگیشان داشته باشد. تصمیم گرفتیم مراسم سادهای بگیریم و عمده هزینهها را به این کودکان اختصاص دهیم. هر بار که به لبخند این کودکان فکر میکنیم، متوجه میشویم که این کار بهترین انتخاب زندگیمان بوده است.
آیا خاطرهای از فعالیت نجاتگری دارید که در ذهنتان ماندگار شده باشد؟ عملیاتی که حضور شما در آن مؤثر بوده باشد؟
یکی از خاطرههای ماندگارم مربوط به یک تصادف جادهای بود. ماشینها شاخ به شاخ شده بودند و وضعیت آسیبدیدهها بسیار وحشتناک بود. من و یکی از دوستانم در آنجا حضور داشتیم. متأسفانه دوستم نتوانست صحنه را تحمل کند، اما تلاش کردم مدیریت لازم را انجام دهم و خونریزی مصدومان را بند بیاورم تا رسیدن نیروهای امدادی و آمبولانس. هرچند این عملیات رسمی نبود، ولی حس کردم که حضورم در لحظه بحرانی تأثیر مثبت داشت و این احساس آرامش همواره با من است.
چه عاملی باعث شد همسرتان به جمعیت هلالاحمر علاقهمند شود و بهعنوان داوطلب فعالیت کند؟
فکر میکنم فعالیتهای من و نقش مثبت هلالاحمر در زندگیمان، تأثیر زیادی بر تصمیم همسرم داشت. البته او پیش از آشنایی با من نیز ارتباطاتی با جمعیت هلالاحمر داشت و میدانست که این جمعیت چه تلاشهایی برای کمک به مردم انجام میدهد. پس از ازدواج، این علاقه بیشتر شد و در طول یک سال و نیم اخیر بهطور رسمی به جمعیت هلالاحمر پیوست.
به نظر شما، چگونه میتوان ارزشهای نوعدوستی و فعالیتهای داوطلبانه را میان جوانان گسترش داد؟ آیا پیشنهاد خاصی برای جذب بیشتر جوانان به هلالاحمر دارید؟
برای گسترش این ارزشها، باید فرهنگسازی گستردهتری انجام شود. پیشنهاد میکنم از ظرفیتهای شبکههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن داستانهای موفقیتآمیز اعضای هلالاحمر استفاده شود. همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی و جشنوارههایی که در آن مشارکت اجتماعی به عنوان یک ارزش معرفی میشود، میتواند انگیزه بیشتری برای جوانان ایجاد کند. جذب جوانان باید بر اساس علاقهمندیها و استعدادهای آنها باشد تا حس مفید بودن را در طول فعالیتهایشان تجربه کنند.
آیا برنامه یا آرزویی برای آینده دارید؟ چه رؤیاهایی در ذهن شما نقش بسته است؟
رؤیای قلبی من این است که روزی بتوانم مجموعهای برای کودکان بیسرپرست راهاندازی کنم. آرزو دارم این کودکان را در محیطی امن و سرشار از محبت پرورش دهم و جلوی آسیبهایی که ممکن است ببینند را بگیرم. برنامه من این است که به زوجهای دیگر نیز نشان دهیم که ارزشهای انسانی در زندگی از همه چیز مهمتر است. ازدواج فقط یک جشن نیست؛ بلکه تعهدی به زندگی مشترک و ساختن آینده است. امیدوارم زوجهای دیگر با تصمیمات درست به جای هزینه های زیاد برای مراسم ازدواج تصمیماتی در مسیر انساندوستی بگیرند.
آیا پیامی برای زوجهای جوان دارید؟
توصیه من به زوجهای جوان این است که با قلبی آرام و دیدی درست زندگی مشترکشان را آغاز کنند. متأسفانه برخی زوجها به مسائل سطحی اهمیت زیادی میدهند و همین باعث شده که آمار طلاق بالا برود. ازدواج، تحمل تفاوتها و احترام به تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی است. اگر زن و شوهر با صبر و آرامش، بر تفاوتها غلبه کنند و به جای ظاهر به اخلاق و ارزشهای انسانی توجه کنند، زندگی مشترک موفقتری خواهند داشت.
از سفر به مشهد و تجربهتان لطفاً بگویید.
سفر مشهد برای ما یکی از خاطرهانگیزترین سفرها بود. همسرم برای اولین بار به مشهد مشرف میشد و این سفر برای او ماندگار شد. وقتی به حرم امام رضا (ع) وارد شدیم، او را کاملاً تحت تأثیر حال و هوای آنجا قرار گرفته بود. دلش نمیخواست برگردد و بارها میگفت که امام رضا (ع) در قلبش جای دارد.
این سفر از برنامههای جمعیت هلالاحمر بود و جا دارد از مسئولین عزیز جمعیت، بهویژه جناب آقای دکترکولیوند و تیم اجرایی تشکر کنم که چنین شرایطی را برای اعضای هلالاحمر به وجود میآورند.
آیا فکر میکنید برنامههای تشویقی مانند طرح اعزام زوجهای منتخب هلالاحمری به مشهد، میتواند تأثیر مثبتی در ترویج فعالیتهای بشردوستانه داشته باشد؟
قطعاً! این برنامهها نه تنها نوعی قدردانی از اعضای هلالاحمر است، بلکه انگیزه بیشتری برای فعالیتهای بشردوستانه ایجاد میکند. وقتی اعضای هلالاحمر احساس کنند که تلاشهایشان دیده میشود و در برنامههای فرهنگی و معنوی مشارکت دارند، همبستگیشان با ارزشهای سازمان بیشتر میشود و فعالیتهایشان تداوم بیشتری پیدا میکند.
یکی از برنامه هایی که هلال احمر آن را دنبال می کند ، ترویج فرهنگ ازدواج آسان و توجه به معنویات در زندگی است. به نظر شما چگونه میتوان این فرهنگ را در میان جوانان بیشتر تبلیغ کرد؟
برای ترویج این فرهنگ باید ابتدا با ابزارهای فرهنگی مانند فیلم، مستند، و حتی تبلیغات در شبکههای اجتماعی، داستانهایی واقعی از زوجهایی که ازدواج ساده و موفق داشتهاند، به اشتراک گذاشت. همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی برای زوجهای جوان در ارتباط با مدیریت زندگی مشترک، ارزشهای معنوی و تمرکز بر خوشبختی واقعی (که ربطی به مادیات ندارد) مؤثر خواهد بود.
اگر قرار باشد یک پیام از طرف خودتان به مسئولان هلالاحمر برسانید، چه خواستهای خواهید داشت تا اهداف این سازمان بیش از پیش محقق شود؟
پیام من این است که هلالاحمر همچنان به آموزش و توانمندسازی اعضای خود ادامه دهد و زیرساختهای تخصصی و آموزشی را بیش از پیش تقویت کند. همچنین خواستهام این است که به تلاشها و فداکاریهای اعضای داوطلب در سطح محلی و ملی بیشتر توجه شود و برنامههای حفظ انگیزه و توان ذهنی برای امدادگران نیز در اولویت قرار گیرد. حمایت روانی و عاطفی از اعضا در شرایط بحرانی نقشی کلیدی در حفظ نیروهای داوطلب دارد.