اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
سختگیری به بچه نااهل
صبح شرفیاب شدم. شاهنشاه فرامینی امضاء فرمودند. در این حین عرض کردم آخر چه طور ممکن است قیمت آب را ۷۰درصد بالا ببرند و باز اعلیحضرت همایونی در فرمایشات خودتان بفرمایید قیمت زندگی یک درصد در سال بیشتر بالا نمیرود؟ به علاوه چه لزومی دارد به مردم این اندازه فشار بیاورند؟ برخلاف دیروز، امروز عرایض من را پذیرفتند. فرمودند: «دستور خواهم داد تجدید نظر کنند.» در خصوص شهناز صحبت شد. فرمودند: «به محض آن که از سفر برگشت، سخت به او اخطار کن که اگر دست از رویهاش برندارد دختر من نخواهد بود.» عرض کردم هرگز چنین کاری نمیکنم. بچه شماست، به راه نامطلوب و نامطبوعی افتاده است، که شبیه مالیخولیاست. آن هم در اثر تربیت غیر کافی است (زیرا سرپرستی مادرش را نداشت). بچه تقصیری ندارد. حالا جز مدارا کردن با او راه دیگری نیست و من این راه را خواهم گرفت. 47.12.28
خنده از حماقت آمریکاییها
با آن که روز آخر سال بود و بعد از ظهر سال تحویل میشد، باز شاهنشاه صبح کار کردند و طبعاً من شرفیاب شدم. سکههای یادگاری جشن را تقدیم کردم، پسند فرمودند. عرض کردم صبح سفیر اسرائیل را پذیرفتم و او گزارش داد گزارش میسیون آمریکایی (که از طرف سناتورها برای مطالعه صدور اسلحه به ایران یا جلوگیری از آن آمده بودند) بسیار به نفع ایران تنظیم شده بود. البته یک نکته را تأمل داشتهاند، آن این که به ایران بیشتر باید داده شود یا به عربستان سعودی. شاهنشاه قاهقاه خندیدند، البته از حُمق آمریکاییها. عرض کردم برای پول آن است نه اثر آن در وزنه جهانی.54.12.30
ترجیح سلاح به گرسنگی
امروز شاهنشاه صبح کار کردند (به رغم تعطیلات نوروزی). اول فرمایش شاهنشاه این بود که شنیدی نیکسون ۲۵ هواپیمای فانتوم مورد تقاضای اسرائیل را نخواهد داد؟ عرض کردم شنیدم، ولی خیلی شرطها گذاشته است که بعدها بتواند بدهد. از جمله این که اگر روسها کمک بیشتری به اعراب بکنند در این کار تأمل نخواهد کرد. پس از آن مذاکرات با سفیر آمریکا را به من فرمودند، به اضافه این که فرمودند: «به او گفتم برای شما در فروش اسلحه مسئله پول مطرح است که چه جور تهیه شود و در اختیار ما قرار گیرد، ولی برای ما مسئله حیات و ممات است. بنابراین صحبت پول مطرح نیست. من از هر کجا باشد ولو به قیمت گرسنگی خودمان پول را تهیه خواهم کرد.»49.1.2