حسام خراسانی روزنامه نگار
«زنان» و «داوطلبی» 2 ملاک معتبر توسعهیافتگی در دنیای امروز به شمار میآیند. گزارشهای مختلف مربوط به توسعه انسانی نشان میدهد که هر چقدر نقش زنان در فعالیت و مشارکت اجتماعی در جامعه بیشتر باشد، شیب و روند توسعه در آن جامعه صعودیتر از جوامع دیگر خواهد بود. زنان نقش مهمی در زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه دارند؛ بنابراین، توسعه ملی، بدون پیشرفت این بخش پراهمیت جامعه، امکانپذیر نیست. نکته دیگر آنکه، در حوادث و بلایای مختلف، زنان و دختران بیشتر از دیگر افراد در معرض آسیبهای پس از وقوع بحران هستند؛ از این روست که آگاهی آنها نسبت به نحوه رفتار در مواقع بحران میتواند نقش مهمی در کاهش معضلات اجتماعی داشته باشد. جمعیت هلالاحمر بهعنوان یک ارگان مردمنهاد، هم بستری است برای افزایش مشارکت اجتماعی زنان در فعالیتهای داوطلبانه و هم کانونی است برای آموزش و ارتقای سطح دانش زنان در نحوه رفتار در حوادث و بلایا؛ به همین منظور و برای بررسی نقش زنان در این حوزه با «مریم نخساز»، معاون جذب نیروی انسانی و کمکهای مردمی سازمان داوطلبان جمعیت هلالاحمر گفتوگو کردهایم. نخساز در این گفتوگو به بررسی ضرورت ورود زنان در فعالیت داوطلبانه و نقش ویژه زنان در شرایط اضطرار پرداخته است. سطرهای پیش رو، شرح این گفتوگو است.
با توانمندیهای زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی شروع کنیم.
بررسیهای مختلف در زمانهای اضطراری نشان داده که زنان بهگونهای عمل میکنند که استفاده معقولانه از محیطزیست و ارتباطات و نهادهای مساواتطلبانه را ارتقا میبخشند. در این راستا، زنان و توانمندیهای آنها در شکلگیری یک جنبش یکپارچه اجتماعی و جهانی با هدف دستیابی به توسعه پایدار و کاهش بلایای طبیعی نقش کلیدی و مرکزی را ایفا میکند. زنان همواره با پشتکار به کاهش مخاطرات زیستمحیطی میپردازند، در راستای ارزیابی آسیبپذیری نسبت به بلایا و قابلیتهای رویارویی با آنها اقدامات محلی اتخاذ میکنند، آگاهی درباره بلایا و آمادگی جهت مقابله با آنها را ارتقا میدهند و به نیازهای فوری واکنش نشان میدهند. این نقشآفرینیها مخصوصاً مرتبط با نقش اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی زنان بوده که بایستی هنگام برنامهریزی جنسیتمحور برای پیشگیری و کاهش بلایا مدنظر قرار گرفته و به نحو کارآمدی بهکار گرفته شوند.
از نقش زنان در فعالیتهای مختلف اجتماعی گفتید؛ اگر موافق هستید برای نمونه به نقش زنان در حوزه محیطزیست بپردازیم.
بله؛ من به برخی از راهبردهای زنان جهت مقابله با انحطاط محیطزیست اشاره میکنم. زنان زمان و انرژی بیشتری صرف این کار میکنند. زنان فعالیتهای مشخصی را با هدف ارایه منابع طبیعی بیشتر و افزایش عرضه منابع آغاز میکنند؛ مثالهایی در این رابطه عبارتند از: فعالیتهای مرتبط با کاشت درخت، احیای جنگل و حفظ جنگل. زنان باغچههای کوچکی نزدیک خانههای خود ایجاد میکنند، حوضهای کوچکی نصب میکنند و زمینهای از بین رفته را احیا میکنند. زنان در مصرف منابع صرفهجویی میکنند؛ برای مثال یک راهبرد معمول در این ارتباط عبارت است از: استفاده از آن دسته از مواد غذایی که سریعتر طبخ میشوند، کاهش موارد پخت و پز یا جوشاندن آب، استفاده از ابزارهای دارای مصرف پایین انرژی یک روش ممکن دیگر در این ارتباط است. بازیافت مواد مسأله دیگری است که توجه گروههای متشکل از زنان را جلب کرده است؛ برای مثال، زنان هنگام کمیاب بودن آب به بازیافت و استفاده از آن برای اهداف مختلف مبادرت میورزند. زنان همچنین به استفاده از انرژیهای جایگزین همچون انرژی خورشیدی و بادی برای پختوپز، کاشت محصولات جایگزین یا تغییر الگوها یا فناوریهای کاشت توجه میکنند. زنان در راستای پیشگیری از آلودگی یا نظافت محلهای تجمع زباله سازماندهی میشوند. زنان در بسیاری از موقعیتها ابتکار عمل را در دست گرفته و به شناسایی و رفع مشکلات بهداشتی موجود در جامعه که از آلودگیهای زیستمحیطی نشات گرفتهاند، میپردازند و به این صورت سلامت جامعه را ارتقا میدهند.
زنان چگونه آگاهی درباره بلایا را افزایش داده و آماده رویارویی با آنها میشوند؟
ارزیابی مخاطرات مبنای برنامهریزی محلی برای رویارویی با شرایط اضطراری و پروژههای آمادهسازی است. مشارکت زنان در این فرآیندها نقش حیاتی ایفا میکند، زیرا دانش، موقعیت اجتماعی و نقش زنان، اتخاذ یک رویکرد جامعتر نسبت به آمادهسازی برای مقابله با بلایا را تضمین میکند.
اگر بخواهیم دانش تخصصی و میزان مشارکت زنان را در گذشته و حال مقایسه کنیم، به چه نتیجهای میرسیم؟
زنان در مقایسه با گذشته از دانش تخصصی بیشتری در زمینه محیطزیست و همچنین مهارتهای مدیریتی برخوردار شدهاند. هر چند میزان مشارکت آنان در مدیریت شرایط اضطراری سازمانهای فعال در زمینه محیطزیست در هر سازمان و منطقهای به شدت متفاوت است.
زنان بیشتر در اقداماتِ قبل از وقوع بلایا مشارکت میکنند یا بعد از وقوع آن؟
زنان بیشتر برای مشارکت در پروژههای آمادهسازی قبل از وقوع بلایا، داوطلب میشوند تا پروژههای بعد از وقوع بلایا، زیرا در این صورت بعد از وقوع بلایا مردان آزادانهتر میتوانند خانواده را ترک کرده و به یاری دیگران بشتابند.
زنان در شریط اضطراری چه واکنشی از خود نشان میدهند؟
بسیاری از فعالیتهای زنان در جریان وقوع بلایا از لحاظ اجتماعی دیده نمیشوند، ارج نهاده نمیشوند و مورد قدردانی قرار نمیگیرند. با این حال، واکنشهای زنان به شرایط اضطراری از لحاظ تشخیص فعالیتهای امدادی سریع و موثر هنگام وقوع بلایا نشاندهنده تفاوتهایی واقعی هستند. اقداماتی مانند اعلام آمادگی جهت مراقبت از کودکان، ارزیابی نیازهای امدادی و کمک به توزیع برابر سهم زنان از کمکها، کمک به مصدومان، ارایه حمایتهای روانی، پخت و پز و ... نمایانگر واکنش زنان به نیازهای فوری است.
مهمترین اقدامات زنان بهعنوان «عوامل کلیدی پیشگیری» چه مواردی را شامل میشود؟
موارد مختلفی را شامل میشود که برای نمونه میتوان گفت: نقشهای خانوادگی که زنان را به خبررسانان و آموزشدهندگان مسائل مربوط به مخاطرات تبدیل میکنند. مدیریت منابع محیطی با هدف استفاده پایدار از آنها و حمایت از خانواده. شبکهها و منابع مراقبتی گسترده؛ زنان نقش یک التیامدهنده را ایفا میکنند. نقشهای رهبری در شبکهها و سازمانهای محلی. مهارتهای بقا و مواجهه با شرایط اضطراری، ازجمله ذخیره غذا. مهارتها و تجارب غیررسمی مراقبت از سلامت جسم و روح. تخصص حرفهای در مشاغلی که در ارتباط با آمادگی در برابر بلایا و بهبود وضع نقش مرکزی ایفا میکنند، مانند معلمی، مشاوره و ارایه مراقبتهای بهداشتی. دانش محلی درباره محلات خود، ازجمله شرایط زندگی، موقعیت مکانی و نیازهای کسانی که بیش از دیگران در هنگام وقوع بحران به کمک نیاز دارند. ایجاد شبکههای اجتماعی مردمی و پیوندهای نزدیک با دیگران. دانش فرهنگی، تاریخنگاری شفاهی.
ما در بسیاری از عرصهها شاهد برجستگی اختلاف جنسیتی هستیم و آنچنان که شایسته است به حقوق زنان توجه نمیشود؛ آیا این مسأله در صورت بروز بلایا هم صدق میکند؟
بلایا برخلاف انسانها، تبعیض قایل نمیشوند؛ وضع اجتماعی اقتصادی موجود به این معنی است که بلایا میتوانند حتی برای جوامعی با شاخصهای آماری مشابه، نتایج متفاوتی به بار آورند؛ یعنی گروههای آسیبپذیر به شکل اجتنابناپذیری، نسبت به دیگران بیشتر در معرض آسیب هستند. تحقیقات نشان دادهاند که بلایا، نابرابریهای جنسیتی را تقویت کرده و افزایش میدهند و وضع بسیار بدتری را برای زنان ایجاد میکنند.
به عنوان سوال آخر بفرمایید که مشارکت زنان چه تاثیری میتواند بر میزان مخاطرات بلایا و سوانح داشته باشد؟
مشارکت بالقوه زنان میتواند مخاطرات بلایا را در سراسر جهان کاهش دهد. جوامع در برابر تأثیرات بحران، نمیتوانند کاملاً دموکراتیک، مقاوم و انعطافپذیر باشند، مگر اینکه به زنان و مردان بهعنوان عوامل تغییر و فعالان اجتماعی، اختیارات مساوی داده شود؛ با وجود نهادینه شدن این تصور که تنها زنان از توجه فزاینده به برابری جنسیتی سود میبرند، حقیقت این است که مردان و خانوادهها نیز از شکلگیری سبک زندگی دموکراتیکتر، آرامتر و پایدارتر بهرهمند خواهند شد.