[ شهروند ] بیراه نیست اگر بگوییم انیمیشن موفقترین گونه سینمای ایران در سالهای اخیر بوده است. یکی از پرفروشترین گونههای سینمایی که هم در اکران خارج از کشور روی پرده رفته و موفق بوده و هم در داخل سینمای ایران در فهرست بیست فیلم اول جدول پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران، در میان هجده فیلم کمدی دو نماینده- به نامهای «ببعی قهرمان» و «بچه زرنگ»- دارد، بگذریم از اینکه در جدول فروش اکران نوروزی نیز «پسر دلفینی 2» با بیش از بیست میلیارد تومان فروش، یکی از موفقترین فیلمهای گیشه نوروزی امسال بوده است. روندی حاکی از موفقیتی کتمانناپذیر که از نوروز سال 1992 با اکران و موفقیت گیشهای فیلم «تهران 1500» آغاز شده و در دوازده سال بعدی با اکران بیستودو فیلم دیگر- از جمله «پسر دلفینی»، «شاهزاده روم »، «آخرین داستان»، «فیلشاه»، «رستم و سهراب»، «قلب سیمرغ»، «لوپتو»، «شنگول و منگول»، «ساعت جادویی»، «بنیامین»، «جمشید و خورشید» و در نهایت «ببعی قهرمان» و «بچه زرنگ» و «رویاشهر»- شکل گرفته و تثبیت شده است.
این مطلب میکوشد توضیح دهد که فیلمهای انیمیشن در ادامه روند موفقیت خود چگونه میتوانند پتانسیل خود را ارتقا بخشیده و نقشی پررنگتر در متن سینمای کشور ایفا کنند. به این منظور مرور صحبتهای شماری از فعالان و تهیهکنندگان سینمای انیمیشن میتواند جالب و آموزنده باشد.
انیمیشن در بوته نقد
محمدمهدی مشکوری، تهیهکنندهای که زمستان سال گذشته با انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» در جشنواره فجر حاضر بود، دیدگاهی منفی نسبت به آینده سینمای انیمیشن ایران دارد. او در این زمینه به خبرگزاری ایلنا میگوید که «سینمای انیمیشن امروز با یک معضل مهم روبرو است و بسیاری از فعالان این عرصه این روزها به مهاجرت فکر میکنند؛ چون معتقدند که در خارج از ایران فضای کار بهتری برایشان فراهم است».
عماد رحمانی، کارگردان انیمیشن «افسانه سپهر» نیز در
گفت گو با خبرگزاری دانشجو بر این باور است که «انیمیشنسازها دشوارترین شرایط را در قیاس با بقیه سینماگران دارند و این امر ناشی از بیتوجهی مدیران فرهنگی به پتانسیلهای عظیمی است که سینمای انیمیشن و سینمای کودک ایران از آنها بهرهمند است. به هر حال کتمان نمیتوان کرد که این سینما چه از لحاظ ساخت، چه از نظر سرگرمی و چه تأثیرگذاری بر مخاطب سینما تأثیرگذاری است و اگر مورد حمایت قرار گیرد، بازدهی به مراتب بیشتری خواهد داشت. به هر حال همیشه انیمیشنها در لیست فیلمهای پرفروش سال، جایگاه خوبی داشتهاند و بهعنوان مثال، همین «بچه زرنگ» سال گذشته رکورد خوبی به ثبت رساند و جزو ۱۰ فیلم برتر بود. در همین ماههای گذشته نیز «ببعی قهرمان» و «پسر دلفینی» موفقیتهای خوبی داشتند».
در این میان محمدامین همدانی، تهیهکننده «پسر دلفینی 1» نیز دیدگاه خاص خود را درباره مسایل و مصائب سینمای انیمیشن دارد: «مشکل اصلی سینمای انیمیشن ما این است که انیمیشنها سالها تلاش کردهاند مسئولان فرهنگی متوجه ظرفیتهای آنها شوند و در این مسیر بارها و بارها اثبات کردهاند که انیمیشن میتواند پرچمدار گیشه باشد و سینما را رونق دهد، آن هم بدون سیاهنمایی و موضوعات خط قرمزی. این نکته قابل توجهی است؛ اما متأسفانه، همان مسیر تکراری ادامه دارد و سینمای انیمیشن هر بار باید از نقطه صفر شروع کند و به مسئولان بباوراند که چه ظرفیتهای بالایی دارد». این همان نکتهای است که مصطفی حسنآبادی ،تهیهکننده انیمیشن سینمایی «رویاشهر» نیز به گونهای دیگر مورد اشاره قرار میدهد و با ذکر اینکه «انیمیشن تنها سینمایی است که در کشورمان به راحتی اکران بینالمللی میشود و پخش جهانیاش با استقبال بسیار خوبی همراه است و این در حالی است که این اتفاق در سینمای داستانی برای فیلمهای معدودی رخ میدهد»؛ دلیل بیتوجهی مدیران و حتی رسانهها به انیمیشن را این موضوع میداند که «این سینما برخلاف سینمای داستانی سوپراستار ندارد و متأسفانه فضای رسانهای ما معمولاً فقط به سوپراستارها توجه دارد».
چه باید کرد؟!
در شرایطی که تقریبا تمام فعالان سینمای انیمیشن در وجود مسایل و مصائب بسیار در این سینما متفقالقولند؛ اما طبیعی است که هر کس راههای متفاوتی برای بهبود وضعیت این سینما در ذهن داشته باشد.
محمدامین همدانی با اشاره به اینکه «انیمیشن «پسر دلفینی ۱» در بیش از ۳۰ کشور مختلف حتی عربستان سعودی به طور وسیعی اکران شده و در پلتفرمهای معتبری چون نتفلیکس، اپل تیوی و آمازون به نمایش درآمده و در مجموع میلیونها دلار ارزآوری داشته است»؛ به خبرگزاری مهر میگوید که «انیمیشن باید بهعنوان یک ابزار استراتژیک دیده شود. این حوزه نهتنها میتواند ارزشهای فرهنگی و هویتی را تقویت کند، بلکه میتواند نقشی کلیدی در بهبود اقتصاد فرهنگی کشور ایفا کند. با این حال، در ایران رویکردهای کوتاهمدت و غیر استراتژیک باعث شده است که از این ظرفیتها به خوبی استفاده نشود».
به گفته محمدمهدی مشکوری که زمستان سال گذشته با انیمیشن سینمایی «ببعی قهرمان» در جشنواره فجر حاضر بود؛ «یکی از عواملی که میتواند وضعیت سینمای انیمیشن را بهبود بخشد، برگزاری رویدادهایی مثل جشنواره فجر است که میتواند- حداقل در جلوگیری از مهاجرت عوامل پویانمایی- نقش داشته باشد. بسیاری از فعالان سینمای انیمیشن اگر احساس کنند که هنرشان در ایران دیده میشود قطعاً ممکن است نظرشان نسبت به مهاجرت تغییر کند و به همین دلیل توجه جشنواره فجر به آثار انیمیشن مسئلهای حیاتی میتواند باشد».
توجه ناقص جشنوارهها
با این حال شماری از فعالان سینمای انیمیشن بر این باورند که توجه سینمای ایران- و به خصوص جشنواره فیلم فجر- به انیمیشن ناقص و سطحی است و به عنوان مثال با یک تکجایزه نمیتوان سینمایی به وسعت و عظمت پویانمایی را ترقی داد. خود محمدمهدی مشکوری- که یکی از راههای بهبود وضعیت انیمیشن را توجه جشنوارههای سینمایی به پویانمایی عنوان کرده- یکی از این افراد است که میگوید «اینکه در جشنوارههای ما به خصوص در جشنواره فجر انیمیشن از بخش اصلی جدا میشود و تنها یک جایزه بهترین انیمیشن آن هم به تهیهکننده داده میشود و بقیه عوامل فیلم از جمله کارگردان، تدوینگر، صداگذار و... اصلاً دیده نمیشوند، نشان از اجحافی دارد که جشنواره فیلم فجر نسبت به سینمای انیمیشن میکند- که ساخت هر فیلمش حداقل سه سال زمان میبرد و حدود 250 نفر در ساخت آن نقش دارند». این تهیهکننده عقیده دارد که «برای اینکه این اجحاف روی ندهد، همه بخشهای انیمیشن باید مورد داوری قرار بگیرند».
تهیهکننده انیمیشن سینمایی «رویاشهر» نیز در این زمینه با تهیهکننده «ببعی قهرمان» همعقیده است و میگوید که «انیمیشن در جشنواره فجر از اهمیت زیادی برخوردار نیست. در واقع اگر قرار است آثار انیمیشن در جشنواره رقابت کنند، بهتر است در کنار دیگر فیلمها قرار بگیرند و کار همه کسانی که در ساخت یک اثر انیمیشن نقش دارند مورد داوری قرار بگیرد. در شکل فعلی اما کملطفیهای بسیاری به عوامل انیمیشن میشود. به عنوان مثال سال گذشته بهزاد عبدی برای ساخت موسیقی متن دو فیلم نامزد سیمرغ بود و هر دو اثر را اعلام کردند، در حالیکه ایشان آهنگساز «رویاشهر» هم بود و اصلاً هیچ اشارهای به این انیمیشن نشد. متأسفانه نمونههای اینچنین در جشنواره فیلم فجر به تکرار اتفاق افتاده است».