[ راضیه زرگری ] در اسرائیل، مفهوم صهیونیسم به دو واقعیت سیاسی با دیدگاههای اخلاقی و اعتقادی کاملا متضاد تبدیل شده است. متحدان سفت و سخت نتانیاهو حالا یکی یکی پشتش را خالی میکنند و سیاست هایش را زیر سوال می برند. آنها حالا به شدت نگران مهاجرت همیشگی طبقه متوسط جامعه اسرائیل هستند؛ طبقه ای که ثروت دارد ، ستون فقرات اقتصادی این رژیم محسوب می شود و گارانتی حمایت های خارجی صهیونیسم است. عابد ابو شاعده، تحلیلگر سیاسی، به بررسی تعارضات و تناقض های رو به افزایش در میان دیدگاه های صهیونیستی در بدنه سیاسی اجتماعی رژیم اسرائیل پرداخته و در سرمقاله میدلایستآی نوشته است:«منتقدان نخست وزیر نگرانند که با محکمتر شدن نفوذ راستگرایان یهودی بر دولت، طبقه متوسط تلآویو پا به فرار بگذارد. »
هنگامی که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اوایل این ماه از واشنگتن بازگشت، رقیب سیاسی او، بنی گانتز، وزیر دفاع سابق، کارزاری را در حمایت از حمله به ایران آغاز کرد. این اقدام زمانی صورت گرفت که ناآرامیهای اجتماعی در اسرائیل به دلیل جنگ طولانی مدت در غزه و افزایش فشار بر نیروهای ذخیره خسته، رو به افزایش بود. در حالی که اپوزیسیون پارلمان از نتانیاهو پیروی میکند و در عین حال از پذیرش توهم «پیروزی مطلق» امتناع میورزد، حمایت از گسترش جنگ می تواند خطر شعلهور شدن هرج و مرج در سراسر منطقه را به همراه داشته باشد؛ همزمان، عملیات نظامی اسرائیل در سوریه به سردرگمی استراتژیک دامن زده و این رژیم را به باتلاق دیگری میکشاند.
بحران هویت بین «دولت تلآویو» و «دولت به اصطلاح یهودیه و سامره»
نویسنده میدل ایست آی ادامه می دهد:« این اقدامات تهاجمی محدودیتهای قدرت نظامی اسرائیل را برجسته میکند، در حالی که یک درگیری عمیقتر در سطح زیرین در حال جوشش است: بحران هویت بین «دولت تلآویو» و «دولت به اصطلاح یهودیه و سامره»، نام اسرائیلی کرانه باختری اشغالی. این شکاف داخلی به طور فزایندهای آشکار است. اخیراً یک مقام اطلاعات داخلی شاباک در یک اتفاق کم سابقه، به دلیل افشای مطالب طبقهبندیشده به یک وزیر دولت و روزنامهنگاران دستگیر شد. تکاندهندهتر اینکه، بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، از شرکت در جلسه کابینه جنگ در هفته گذشته خودداری کرد، زیرا رونن بار، رئیس شاباک، در آن حضور داشت. همان زمان، شاباک در حال تحقیق درباره درز اطلاعات امنیتی از دفتر نخستوزیر و نفوذ فعالان کاهانیست
( افراطیترین اعضای کنست اسرائیل) در پلیس است.
پلیس اسرائیل در کنار راست گرایان افراطی در مقابل شاباک همسو با مخالفان نتانیاهو
سازمانهای اطلاعاتی دچار اختلاف شدهاند. پلیس، تحت نظر وزیر امنیت ملی راستگرای افراطی، از مهار خشونت شهرکنشینان در کرانه باختری اشغالی خودداری میکند. در مقابل، شاباک همچنان با دستگاه دولتی و مخالفان نتانیاهو همسو است. این اختلافات در عرصه رسانهای نیز مشهود است.در نهایت، صهیونیسم امروز به دو واقعیت سیاسی با دیدگاههای اخلاقی متضاد تقسیم شده است - که اکنون در داخل خود دولت نهادینه شدهاند.
صداهای مخالف
شاید نکته جالب توجه این باشد که انتقاد از نتانیاهو از درون جناح راست آغاز شده است؛ یعنی متحدان سابقش، از جمله مقامات ارشد مانند موشه یعلون، دان مریدور و دان حالوتس، که همگی به دیدگاههای افراطی خود معروف هستند ؛ اما حالا صفوف حمایتی از شخص نتانیاهو را میشکنند. برخلاف اپوزیسیون منفعل پارلمانی، آنها تشخیص میدهند که تهدید نه فقط در جنگ، بلکه در تحول اجتماعی گستردهتری در حال رخ دادن است که نتانیاهو در حال پیشبرد آن است.یعلون، که در زمان تصدی خود به عنوان رئیس ستاد ارتش، عملیات مرگباری را در کرانه باختری اشغالی فرماندهی کرد، در مصاحبهای در ساعات پربیننده تلویزیون، زمانی که گفت انتظار دارد اسرائیل «سربازان را برای کشتن نوزادان» به غزه نفرستد، مخاطبان اسرائیلی را شوکه کرد. او همچنین اعتراف کرده که اسرائیل در حال انجام پاکسازی قومی در شمال غزه است.
شکست پروژه مهندسی اجتماعی نتانیاهو با جنایت غزه
مریدور، وزیر سابق دادگستری، در یک گفت و گوی رسانه ای در مورد افزایش رویکردهای نژادپرستانه در سیاست به چالش کشیده شد و به بینندگان یادآوری کرد که اسرائیل زمانی حزب خاخام مئیر کاهانه را به دلیل برنامه نژادپرستانهاش از انتخابات رد صلاحیت کرد. او از شین بت خواست تا درباره کشتارهای شهرکنشینان در کرانه باختری اشغالی تحقیق کند، در حالی که اذعان داشت واقعیتهای جمعیتی، الحاق غزه و کرانه باختری را غیرممکن میکند.
هالوتس، فرمانده سابق نیروی هوایی اسرائیل، نیز به طور علنی با جنگ غزه مخالفت کرده و هشدار داده که این جنگ فقط نفرت را عمیقتر و دشمنان را قدرتمندتر میکند. او در مصاحبه اخیر با هاآرتص، ابراز نگرانی کرد که فرزندان و نوههایش ممکن است تصمیم بگیرند که کلا اسرائیل را ترک کنند، زیرا میترسد که پروژه مهندسی اجتماعی نتانیاهو، تعادل بین اشغال و زندگی لیبرال در تل آویو را برهم بزند.
این مقامات به وضوح آگاهند که بسیاری از افراد در جناح چپ همچنان در حال انکار این واقعیت هستند که جناح راست صهیونیستی فقط به جنگ ادامه نمیدهد، بلکه برای تسلط فرهنگی نقشه میکشد و در حالی که جناح چپ از ارائه جایگزینهای واقعی اجتناب میکند، راست افراطی در حال آمادهسازی زمینه برای یک نبرد ایدئولوژیک طولانی است که میتواند هویت اسرائیل را زیر و رو کند.
در حالی که نسل کشی در غزه ادامه دارد، چطور زندگی اسرائیلی بدون وقفه پیش می رود؟
به اعتقاد نویسنده میدل ایست آی، اگر اسرائیل در طول جنگ خود علیه غزه در چیزی موفق شده باشد، حفظ «وضعیت عادی» در حین انجام خشونت نسلکشی بوده است. دهها هزار فلسطینی و هزاران لبنانی کشته شدهاند. با این حال، زندگی اسرائیلی بدون وقفه ادامه دارد. علیرغم اتهامات نسلکشی در لاهه، اعتراضات بینالمللی و تحریمهای اقتصادی، جامعه اسرائیل بدون توجه به این مسائل پیش میرود. در اینجا مسئله واقعی نادانی نیست، بلکه توانایی زشت روانی در «جدا کردن خود» است. علیرغم دسترسی فوری به اطلاعات، اسرائیلیها به زندگی عادی خود ادامه میدهند؛ حتی در حالی که صدای انفجارها از غزه و بیروت در شهرهایشان طنینانداز میشود. از منظر سرمقاله میدل ایست آی، ادعای «ما نمیدانستیم» دیگر پذیرفتنی نیست. هزاران سرباز اسرائیلی از نقش خود در جنگ فیلم گرفته و آن را به اشتراک گذاشتهاند. پس ساکنان اراضی اشغالی میدانند. همه میدانند. ترس از نادانی نیست، بلکه از بیتفاوتی است. خطر واقعی در جامعهای نهفته است که قادر به ارتکاب نسلکشی است در حالی که آسایش روزمره خود را حفظ میکند، مرگ نوزادان را توجیه میکند و هیچ سوالی نمیپرسد.
تعادلی در معرض تهدید و سوگواری بی حاصل برای اسرائیلی که دیگر وجود ندارد
با این حال به اعتقاد این نویسنده، اکنون متحدان سابق نتانیاهو، تعادلی که زمانی به اسرائیلیها اجازه میداد در حالی که بر مردم دیگری زور می گفتند و مسلط بودند، از رفاه لذت ببرند، در معرض تهدید جدی می بینند. تعادل بین آسایش زندگی روزمره و کنترل گری و اشغال، جامعه ای ساخت که مایل بودند بدون پرسیدن سؤال، در ارتش خدمت کنند. سربازان اسرائیلی، به طور منحصر به فردی، از جنگ ویرانگر علیه فلسطینی ها به کوپنهای اسپا، تخفیفهای تفریحی و سرگرمی و پستهای رسانههای اجتماعی بازمیگردند که مرتب از غزه به پاریس تغییر میکنند. اما راستگرایان یهود بیشتر میخواهند. دیدگاه آنها جامعهای کاملا نظامی است که درگیر جنگ مذهبی و گسترش نامحدود ارضی باشد. آنها محدودیتهای قدرت را نادیده میگیرند و به طور بیپروا توسعه آتش جنگ با کشورهای همسایه را در سر می پروراند.
ستون فقرات اقتصادی رژیم اسرائیل شکسته
عابد ابو شاعده، محوریت این تعادل، را در طبقه متوسط اسرائیل، یا به تعبیری ستون فقرات اقتصادی این رژیم که عمدتاً در تل آویو مستقر است، می داند. این گروه یک فرمول نهادینه شده داشت؛ اشغال آنجا، سبک زندگی آزاد اینجا. اما از آنجایی که طبقه متوسط اسرائیل در مقابل سیاست های افراطی سکوت اختیار کردند، به ویژه پس از خروج از غزه در سال 2005؛ راستگرایان مذهبی پروژه های استراتژیکی را برای ایجاد آکادمی ها و جوامع مذهبی افراطی در شهرهای سکولار و نفوذ آهسته به نهادهای قدرت آغاز کردند. به مرور زمان، هرج و مرج کرانه باختری اشغالی به زندگی مدنی اسرائیل وارد شد و تنش های فرهنگی را تشدید و هویت ملی را بازتعریف کرد.
ترس اصلی ،از دست دادن ثروت و قدرت صهیونیسم است
به اعتقاد نویسنده میدل ایست آی، یکی از نگرانی های مشترک متحدان سابق نتانیاهو این است که طبقه متوسط تل آویو، با ثروت و قدرت خود، به سادگی اراضی اشغالی را ترک کند. این امر اقتصاد اسرائیل را ویران و وجهه لیبرال آن را در خارج از کشور از بین می برد. شاید، این متحدان سابق و منتقدان فعلی سیاست های نتانیاهو، اکنون به این دلیل که به دنبال انتخاب مجدد و روی کار آمدن دوباره نیستند،برای صحبت کردن احساس آزادی می کنند.هرج و مرج و فضای فعلی به آنها اجازه داده تا صادقانه درباره آنچه که زمانی آن را ممکن کردند، حرف بزنند. چون به خوبی می دانند که به نتانیاهو کمک کرده اند تا به قدرت برسد و اکنون باید با این میراث زندگی کنند.با این حال، حتی در انتقادات خود، همچنان در یک شکست آشنا گیر کرده اند؛ آنها هنوز انسانیت فلسطینی را محور قرار نمی دهند؛ برای آنها، فلسطینی ها همچنان یک داستان فرعی هستند. تا زمانی که حق فلسطینی ها برای آزادی و برابری به عنوان قطب نمای اخلاقی به رسمیت شناخته نشود، هیچ جایگزینی برای سیاست های نتانیاهو قابل تعریف نیست و آنها صرفاً در حال سوگواری برای اسرائیلی هستند که زمانی می شناختند.