[ حانیه جهانیان] علی حیدری به عنوان نخستین پزشک شهید در راه آرمان قدس در اذهان ماندگار شده است. علی حیدری رزمنده و مجروح جنگ تحمیلی بود که پس از فارغالتحصیلی در رشته پزشکی از دانشگاه شهید بهشتی عازم لبنان شد و از سال ۱۳۷۶ در آن کشور حضور داشت. او در سالهای اخیر مدیریت یکی از بیمارستانهای لبنانی را بر عهده داشت. او که از جمله پزشکان داوطلب هلال احمر جمهوری اسلامی ایران نیز به شمار میرفت، یکم آبانماه 1403 در پی حمله تروریستی صهیونیستها در بیروت به شهادت رسید. محمد مخبر، مشاور رهبر معظم انقلاب و معاون اول رئیسجمهور شهید رئیسی دردیدار با همسر و فرزندانش، درباره زیست و شهادت مومنانه این انسان وارسته گفت:«وقتی در مسیر زندگی و اهدافی که شهید حیدری برای رسیدن به آنها تلاش می کرد، دقت میکنیم در می یابیم که پایانی جز شهادت برای او متصور نبود. او در جای درست تاریخ ایستاده بود و نامش به نیکی در ذهن ملت های مقاوم ایران و لبنان باقی خواهد ماند.» در این گزارش به برشهایی از زندگی این شهید والامقام پرداختهایم که میخوانید.
طبابت بدون مزد
شهید حیدری پس از اتمام درس خود، راهش را از دیگر همرزمانش جدا کرد. گویی که جنگ تحمیلی و تجربه مداوای بیماران در آن شرایط دشوار تازه آغاز ماجرای همنوعدوستی و مجاهدتهای او بوده است، پس داوطلبانه به خوزستان رفت و در محرومترین مناطق ایران خدمت کرد. او از ۳۴ سالگی، بعد از پشت سر گذاشتن جبهه و دوران تحصیل، بدون هیچ پشتوانهای به صورت داوطلبانه عازم لبنان شد. شهید حیدری پس از مدتی در بیمارستان شهر صور مشغول مداوای بیماران شد. ادامه تلاشهای او در راه تحقق آرمان قدس در سالهای اخیر تنها به همین راه محدود نشد؛ چرا که به دلیل شناخت خوبی که از مراکز درمانی لبنان داشت، مدیریت یکی از بیمارستانهای لبنانی به او سپرده شد. او پزشکی بود که برای تمامی مردم و جنگزدگان نهتنها مسلمان بلکه یهودیان و مسیحیان بدون گرفتن یک ریال طبابت میکرد.
از همان ابتدا، رزمنده داوطلب جنگ تحمیلی بود
محسن پرویز، دوست قدیمی شهید حیدری و استاد دانشگاه خاطراتش با این انسان وارسته را اینطور شرح میدهد:«من و دکتر حیدری در بحبوحه جنگ تحمیلی برای اولین بار در اردوگاه شهید بروجردی اسلام آباد غرب ملاقات کردیم. بعد از عملیات والفجر یک قرار شد به عنوان رزمنده داوطلب در این جریان شرکت کنیم. دکتر حیدری در اولین کنکور پزشکی قبول شد و منطقه را ترک کرد اما دوستی ما همچنان ادامه پیدا کرد. بعد از ورود به دانشگاه ارتباط ما با جبهه قطع نشد. من و دکتر حیدری چندین بار داوطلبانه به جبهه رفتیم و در قالب تیمهای اورژانس و نیز به عنوان پزشک به جبهه اعزام شدیم. این کار تا پایان جنگ ادامه داشت.»
خانواده، اولویت ابدی
از آنجا که شهید حیدری برای خانواده ارادت و حرمت خاصی قائل بود، این اتفاق هیچگاه حضور او در لبنان را با چالش مواجه نساخت. نزدیک به سه دهه از عمرش را در لبنان زندگی کرد و علی رغم اینکه تمامی فرزندانش را در لبنان به دنیا آورد با عرقی که به ایران داشت، برای آنها شناسنامه و گذرنامه ایرانی گرفت. در بخشی دیگر از چندسال پیش خبر بیماری مادر دکتر حیدری به او رسید. وقتی به ایران آمد متوجه شد که مادرش نیاز به مراقبت مداوم دارد. اما این موضوع باعث رها کردن ماموریتش در لبنان نشد، او رسالت خود را به نحو دیگری متفاوتتر از همیشه انجام داد. مادر را با خود به لبنان برد تا بهتر از او مراقبت کند! اینگونه بود که مادر این شهید در دو سال آخر عمرش با خانواده در لبنان زندگی کرد.
از نحوه شهادتش مطلع بود!
شهيد علی حيدری به دلیل احساس وظیفه انسانی و دینی، مدتی برای ارائه کمکهای درمانی و پزشکی در بیروت حضور داشت و هنگام حمله نظامیان رژیم صهیونیستی به یک دستگاه آمبولانس، علی حیدری پزشک مستقر در لبنان به شهادت رسید. شهید علی حیدری سه روز قبل از شهادتش، در تماس با برادر خود وصیت میکند که بعد از شهادت، در کنار امام راحل (ره) دفن شود. او در این تماس تاکید میکند که به آرزویش یعنی شهادت، خواهد رسید. یک پهپاد اسرائیلی با هدف قرار دادن آمبولانس حامل بیمار مجروح و تیم امداد، این جنایت را به فهرست جنایات این رژیم تروریستی اضافه کرده است.