شماره ۳۳۲۶ | سه‌شنبه 26 فروردين 1404
صفحه را ببند
پای صحبت‌های کارگردان فیلم سینمایی «صیاد» که به تازگی روی پرده آمده
یک قهرمان واقعی برگرفته از صفحات تاریخ کشور!

  [ پولاد امین ]  چند ماه پیش، درست در روز اول جشنواره وقتی پای صحبت‌های جواد افشار نشستیم که فیلم سینمایی‌اش بعد از سال‌ها سریال‌سازی به عنوان اولین فیلم دوره 43 جشنواره فیلم فجر اکران شده بود، فکرش را هم نمی‌کردیم که این فیلم دفاع مقدسی، چند هفته دیگر به عنوان یکی از فیلم‌های اکران عید- فطر- روی پرده خواهد رفت. این اتفاق اما با سرعتی عجیب روی داد و در سینمای تحت سیطره کمدی‌های بی‌مایه سطحی، «صیاد» به عنوان یکی از فیلم‌های پرسروصدای جشنواره- که به شرح عملیات‌ها و فعالیت‌های شهید صیاد شیرازی می‌پردازد- از اواسط فروردین نمایش عمومی خود را آغاز کرد.  فیلمی که البته در اکران نیز، به احتمال زیاد، پرسروصدا و جنجالی خواهد بود؛ هم به‌واسطه پرداخت به یکی از فرماندهانی که زندگی و حرفه پرفرازونشیبی داشته و تقریبا با تمام چهره‌های نامدار تاریخ معاصر این مرزوبوم در ارتباط و حشرونشر بوده و هم به این دلیل که این فیلم را جواد افشار ساخته که برای بیشتر تماشاگران با سریال تلویزیونی «گاندو» شناخته می‌شود که یکی از بحث‌انگیزترین و جنجالی‌ترین سریال‌های صداوسیما در سال‌های اخیر بوده است. این‌ها همه یعنی «صیاد» به عنوان تجربه سینمایی جواد افشار بعد از ١٦ سال سریال‌سازی پتانسیل نهفته بسیاری دارد؛ هم به خاطر این‌که این اثر بیوگرافی‌مانند درباره شهید صیاد شیرازی در کنار شرح عملیات‌ها و فعالیت‌های این فرمانده شاخص ارتش، به نمایش اختلافات این چهره با  بنی‌صدر اولین رئیس‌جمهور رژیم جمهوری اسلامی نیز می‌پردازد- و به نوعی جعبه سیاه رویدادهای روزهای اول جنگ است. دیگر هم این‌که قهرمان «صیاد» یکی از معدود چهره‌های انقلاب است که فارغ از مسایل صرف ایدئولوژیک، فاکتورهای جذابیت و قهرمانی را نیز دارد. به‌خصوص که این شهید در مقاطع آغازین جنگ برای این‌که گرهی از کار جنگ گشوده شود، طغیان کرده و رودرروی مقام مافوق هم قرار می‌گیرد- که امکانی عظیم برای قهرمان‌سازی است.
آن‌چه در پی می‌آید؛ صحبت‌های جواد افشار، بازمانده از روزهای جشنواره، درباره فیلمی است که با بازی علی سرابی، مارال بنی‌آدم، هومن برق‌نورد، نادر سلیمانی، محمدرضا هدایتی و ایوب آقاخانی یکی از برهه‌های مهم زندگی شهید صیاد شیرازی را به تصویر کشیده است. گفتگویی که با شرح احساسات جواد افشار درباره فیلم «صیاد» و چرایی انتخاب یک بازیگر کمتر شناخته‌شده برای نقش اصلی این فیلم آغاز می‌شود...

فیلم «صیاد» را من خیلی دوست دارم و اتفاقا زحمت زیادی هم برای آن کشیده‌ام. فیلمی که حداقل برای من کارگردان مهم‌ترین چالش و دغدغه‌اش انتخاب بازیگر نقش صیاد بود. به خصوص که در فرآیند انتخاب بازیگر نقش شهید صیاد شیرازی تصمیم گرفته بودیم به دلیل این‌که عقبه ذهنی برای تماشاگر ایجاد نشود، سمت سلبریتی‌ها و ستاره‌ها نرویم. البته در آغاز برای انتخاب بازیگر مناسب ایفای نقش این کاراکتر شناخته‌شده تاریخ معاصر، سراغ گزینه‌های شناخته‌شده زیادی رفته بودیم- که یا در مرحله تست گریم حذف شدند یا به هر دلیل به نتیجه نرسیدیم. تا این‌که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که سمت یک چهره‌ کمتر شناخته‌شده برویم که توانمندی‌های لازم را داشته باشد. ورود علی سرابی به این پروژه از این‌جا بود. یک بازیگر خوب و توانمند تئاتری با یک عقبه بازیگری و تکنیک و دانش محترم- که البته نتیجه کار هم صد درصد راضی‌کننده بود و حالا دیگر حتی در ذهنم هم نمی‌توانم یک بازیگر دیگر را به جای علی سرابی در این نقش تصور کنم».

-از این نمی‌ترسیدید که انتخاب یک بازیگر غیرستاره در روند کار شما- که در سریال‌هاتان همواره سراغ روایت داستان‌های قهرمان‌محور رفته‌اید- اختلال به وجود آورد و به نوعی مانع قهرمان‌سازی شود؟
من تقریبا در تمام کارهایم دنبال قهرمان بوده‌ام و در واقع قهرمان‌محوری همیشه برایم اهمیت داشته است. این را به عنوان مثال هم در سریال «کیمیا» می‌توان دید، که بر پایه یک قهرمان زن بود؛ هم در «گاندو» که قهرمان امنیتی داشت؛ و هم در همین «صیاد» که قهرمانش یک فرمانده ارتشی حماسه‌ساز است که در برهه بعد از جنگ مظلوم و تحت ترور شخصیت هم واقع شده بود.

-در جایی گفته بودید که فیلم‌های زیادی درباره شخصیت شهید صیاد شیرازی می‌توان ساخت. شما خودتان خواهان دنبال کردن این فیلم با آثار دیگری نیستید؟
امیدوارم در ادامه فیلم‌ها و قصه‌های دیگری درباره شهید صیاد روایت شود. به هر حال این شخصیت به عنوان کسی که جایگاه ویژه‌ای دارد و به نوعی موضوعات و رویدادهای زندگی‌اش با تاریخ انقلاب و جنگ گره خورده است، امکان زیادی برای پرداختن به جوانب مختلف زندگی‌شان وجود دارد. حتی می‌توان گفت که شهید صیاد مانند نخ تسبیحی است که در سال‌های ابتدایی انقلاب و جنگ در کنار یا همراهی عالی‌ترین مقامات کشور قرار می‌گیرد و حماسه‌ها خلق می‌کند و نقش انکارناپذیری در جلوگیری از تجزیه ایران به خصوص بخش کردستان ایفا می‌کند.

-در سال‌های اخیر در فیلم‌های جنگی رویکردی شکل گرفته که فیلم را با شهادت قهرمان پایان نمی‌دهد- و در واقع یک برهه، یک دوره یا حتی یک عملیات را به عنوان برشی از تمامیت زندگی قهرمان به تصویر می‌کشد و بنابراین پایان‌بندی فیلم با رشادت و پیروزی رقم می‌خورد. ظاهرا شما هم در «صیاد» برای ترسیم سیمایی قهرمانانه از «صیاد» به این شکل عمل کرده‌اید. درست است؟
البته همین اول باید این را بگویم که برای من شهادت معنایی جز قهرمانی ندارد. با این حال اگر بخواهم پرسش شما را پاسخ دهم، باید بگویم که مهم‌ترین هدف در روایت یک قهرمان، نمایش دستاوردهای قهرمان است. در «صیاد» هم می‌بینیم که این قهرمان در ابتدای فیلم اهدافی دارد که در روند دراماتیک فیلم با تمام وجود برای تحقق آن‌ها می‌جنگد. اهدافی که برای برآورده کردن‌شان او گاهی ناچار است با مقامات بالاتر از خود مقابله ‌کند و گاهی نیز با دشمن! در فیلم و منابع تاریخی هم می‌بینیم که اهداف صیاد در آن مقطع جلوگیری از تجزیه ایران، وحدت نیروهای مردمی و نظامی، جلوگیری از ورود ارتش عراق به ایران و آزادسازی خرمشهر بوده است.

-فیلمسازان در ساخت آثار تاریخی یکی از چالش‌های مهمی که باید پشت سر بگذارند، شبیه‌سازی بازیگران با شخصیت‌های واقعی است که شماری هنوز زنده هستند. شما هم در «صیاد» با این مشکل مواجه بودید. اما می‌خواهم بپرسم این مسئله را چگونه حل کردید؟ اصلا این موضوع برایتان مهم بود یا نه؟
ما هم مثل بقیه تا جایی که ممکن بود، از بازیگران شبیه به شخصیت‌ها استفاده کردیم- و فکر می‌کنم در این زمینه موفق هم بوده‌ایم. با این حال حداقل برای من انتقال حس‌و‌حال و معنویتی که از نقش و البته کلیت اثر انتظار داشتیم، مهم‌تر از شباهت ظاهری بازیگران با نقش بود.

-به عنوان فیلمسازی که مدتی هم در جبهه بوده‌اید، خودتان آیا شهید صیاد شیرازی را دیده بودید؟ یا با شخصیت ایشان آشنایی خاصی داشتید؟
من یکی دو بار حوالی سال‌های ۶۴ و ۶۵ ایشان را از نزدیک دیده بودم؛ اما هیچ ارتباطی با او نداشتم و ایشان برای من و بقیه رزمنده‌ها در کسوت یک اسطوره و الگو بود؛ هم به‌خاطر دانش‌ نظامی جامعی که از آن بهره‌مند بود و هم به‌خاطر روحیات و اخلاق و شجاعتی که داشت.

-ساخت فیلم جنگی در این روزگار سختی‌های زیادی دارد. کمی درباره چالش‌های تولید و ساخت این فیلم صحبت می‌کنید؟
گذشته از دشواری‌های طبیعی ساخت صحنه‌های جنگی؛ ما دشوارترین لحظات را در روزهای فیلمبرداری سکانس‌های سقوط هلیکوپتر بنی‌صدر تجربه کردیم. به خصوص که این سکانس با سقوط هلیکوپتر شهید رئیسی هم‌زمان شده بود. تقارنی که نه تنها حال ما را به شدت دگرگون کرده بود، بلکه موجب شده بود نیروها و امکانات ارتش در حالت آماده‌باش قرار بگیرند و همین هم- که اولین سقوط هلی‌کوپتر یک ریئس‌جمهور در جهان بود- کار را چند روزی به وقفه انداخت و شرایط ما را سخت کرد.

-چالش موضوعی چه؟ مثلا صحنه‌های رودر رویی شهید صیاد با بنی‌صدر؟
قبل‌تر ویدئوهایی دیده بودم که در آن‌ها بنی‌صدر به شهید صیاد اتهاماتی ناروا می‌زد و مثلا ادعا می‌کرد که به صیاد شیرازی ‌گفته که «چرا بچه‌های مردم را به کشتن می‌دهی؟» و شهید هم جواب داده که «خب به بهشت می‌روند». در حالی که این حرف‌ها دروغ بود و امکان ندارد صیاد شیرازی به عنوان یک فرمانده نظامی که نیروهایش از فرزندانش برایش عزیزترند و در عین حال به دنبال پیروزی نیروهایش نیز هست، چنین حرفی زده باشد. به هر حال؛ این اتهامی بود که بنی‌صدر به شهید صیاد شیرازی زده بود و من خوشحالم که این فیلم فرصتی شد بتوانیم حقیقت را به تصویر بکشیم.

-یکی از جذاب‌ترین موضوعات فیلم شما از نظر تاریخی پرداخت فیلم به اختلافات میان ارتش و سپاه در اوایل انقلاب و جنگ است. نمی‌ترسیدید که پرداختن به این اختلافات انتقاداتی را به دنبال داشته باشد؟
می‌دانستیم که حساسیت‌هایی نسبت به این موضوع وجود دارد و ممکن است هزینه‌هایی داشته باشد؛ ولی با نگاهی منصفانه این‌ها همه برگرفته از صفحات تاریخ کشورند و ما واقعیت‌ها را بیان کرده‌ایم. ضمن این‌که اگر ما این اختلاف‌نظرها را بیان نمی‌کردیم، نمی‌توانستیم به اصل موضوع که وفاق و وحدت بین نیروها بود، برسیم. تلاش ما در این فیلم نمایش وحدت و وفاق میان نیروهای سپاه و ارتش بود که شهید صیاد شیرازی شخصا برای این موضوع خیلی زحمت کشیده بودند.


-فکر می‌کنید «صیاد» توانسته انتظارات مخاطبان سینما برای تماشای یک اثر پرهیجان و تعلیق را برآورده کند؟
ما رسالت داشتیم غبار از چهره‌ قهرمانان ملی بزدائیم و آن‌ها را از دل تاریخ برای نسل جدید و قدیم بازنمایی کنیم. شهید صیاد شیرازی و دیگر قهرمانان ملی ایران جانفشانی‌های زیادی برای سرزمین ما کرده‌اند و حیف است که نسل جدید آن‌ها را نشناسد.

-راستی یک سوال؛ آیا تنها اجازه داشتید وجوه رسمی و مثبت شهید صیاد را نمایش دهید یا این‌که دست‌تان برای طرح مشکلات درونی و نقص‌های شخصیت نیز باز بود؟
فقط بگویم که حتی اگر دست ما باز هم بود، من لزومی به طرح این مسائل نمی‌دیدم. به نظرم در درام می‌توان چالش‌ها را به شکل دیگری ایجاد کرد و نیازی نیست بر روی نقاط خاکســــــتری یا بعضا کور شخصیت تمرکز کرد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهد شد.

تعداد بازدید :  37