[حمید رضا خالدی] سال گذشته نیز به لطف سرما و آلودگی هوا و ناترازی انرژی، بارها کارخانهها و تولیدکنندگان و البته مدارس، تعطیل شدند. در همین راستا بارها در مورد خسارتهای مالی واحدهای تولیدی به خاطر قطعیهای برق صحبت شده است ولی آنچه که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده، خسارتهای ناشی از تعطیلی مدارس بر روی کیفیت آموزش دانشآموزان است. موضوعی که به نظر میرسد حالا چنان پررنگ شده که آموزش و پرورش را وادار به برگزاری کلاسهای جبرانی برای ۶۰۰ هزار دانشآموزی کرده است که در آزمونهای ابتدایی نمره خوبی نگرفتهاند. در همین خصوص این وزارتخانه اعلام کرده که تعطیلات مختلف باعث اتلاف حدود ۴۰ درصدی ساعت آموزش در مدارس کشور میشود.
دانشآموزانی که در امتحانات نوبت اول در درسهای فارسی، ریاضی و علوم نتایج «قابلقبول» و «نیازمند به تلاش بیشتر» که به معنی نمره ۱۰ و کمتر از آن را کسب کردند در دوره آموزشی شرکت میکنند. این دورهها تا پایان سال تحصیلی توسط مدیران مدارس با کمک ظرفیتهای مردمی مثل دانشجومعلمان و بسیج دانشجویی برگزار میشود.
«تاکنون ۶۲۳ هزار دانشآموز نیازمند به تلاش بیشتر در کشور شناسایی شدهاند» این را معاون آموزش ابتدایی رضوان حکیمزاده میگوید و از اجرای طرح رایگان حامی برای این محصلان خبر میدهد.
آموزشوپرورش در دوران کرونا برای کمک به آموزش دبستانیها طرح تثبیت یادگیری را برگزار کرد و حالا باتوجهبه تعطیلات مکرر در سال گذشته، طرح حمایت آموزشی مستمر یادگیرندگان (حامی) را برای ارتقای مهارتهای سواد پایه محصلان اجرا میکند.
آموزش حضوری یا آنلاین؟
به گفته کارشناسان هیچ چیز ضروریترو کارآمدتراز حضور بچهها در مدرسه نیست. چرا که برای کودک یا نوجوان، مدرسه به عنوان تنها نماینده اجتماع به حساب میآید. یعنی در دنیای ذهنی یک کودک و نوجوان مدرسه تداعیکننده اجتماع است و چنانچه از مدرسه محروم شود یا از مدرسه اخراج شود و نتواند از امکانات آموزشی در فضای مدرسه بهره ببرد طبیعتا از یک نعمت مهم محروم میشود.
بعد از هفت دهه
در خصوص راهکارهای لازم برای رشد شخصیتی و مهارتهای ارتباطی دانشآموزان، آموزشهای مجازی چه در حوزه مهارتی و چه در حوزه دانش که اکنون هم انجام میشود، گزینه مناسبی است و میتواند برخی از تأخیرها را جبران کند هر چند بهترین گزینه نیست. دلیل آن هم واضح است. در آموزشهای آنلاین شما میتوانید مهارتهای ذهنی و دانش و مهارتهای تخصصی را به افراد آموزش دهید ولی آن بالندگی شخصیتی و تقویت مهارتهای ارتباطی نمیتواند به شکل مناسب برای آنها اتفاق بیفتد.
شاید جالب باشد که بدانید حدود ۷ دهه قبل، متولیان بحث آموزش که گویا این روزها را پیشبینی کرده بودند طرحی را ارائه کردند که با وجود استقبالی که از آن شد بنابردلایل نامعلومی به بایگانی طرحهای این وزارتخانه سپرده شد!ظاهراً طرح تعطیلی زمستانی مدارس بارهامطرح شده است؛ طرحی به نام تعطیلی زمستانی مدارس که نخستینبار درسال۱۳۳۶دروزارت فرهنگ وقت عنوان شد. روزهایی که نه از ترافیک و دود و دم این روزها خبری بود و نه از مازوتسوزی و وارونگی هوا! این طرح تا سال ۷۵ مسکوت ماند و در این سال قرار شد مدارس ۱۰روز درمیانه زمستان تعطیل باشند ودانشآموزان ۱۵روز زودتر ودرمیانه شهریور به مدرسه بروند. اما پس از یک دوره کوتاه اجرا، با مخالفت زیاد دانشآموزان و معلمان با آن، با تصویب سهفوریتی مجلس غیرقابل اجرا تشخیص داده شد. به گفته کارشناسان در آن زمان تعطیلات اجباری زمستانی مانع از این میشود که بسیاری از دانشآموزان در روند عادی آموزش شرکت کنند ضمن آنکه این وقفهها میتواند موجب از دست رفتن تدریجی محتوای درسی، کاهش انگیزه و حتی افت سطح یادگیری نیزخواهد شد.
شکاف علمی با تعطیلی مدارس!
همانطور که گفته شد تعطیلیمدارس درروزهای آلوده میتواندموجب مواجه شدن دانشآموزان باشکافهای علمی شودکه این مسأله میتوانددر طولانیمدت منجر به عقبماندگی تحصیلی آنان شود. چه بسا چندی پیش بود که رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزشوپرورش اعلام کرد: «۴۰ درصد کودکانی که وارد مدرسه میشوند، به فقر یادگیری دچار هستند. » موضوعی که حجتا... بنیادی، پژوهشگر آموزشوپرورش هم به آن اشاره میکند و میگوید: «تعطیلی مدارس روی کیفیت آموزش و رتبه جهانی ما در مطالعات تیمز و پرلز اثر میگذارد. با این حال ما هنوز پژوهش دقیق و شفافی که بتواند ارتباط و سهم تعطیلی مدارس در آلودگی هوا را اعلام کند، ارائه نکردهایم. اینکه تعطیلی مدارس چه سهمی در کاهش آلودگی هوا دارد. »
یک تصمیم منطقی
حالا اما به نظر میرسد که تمام این پیشبینیها محقق شده باشد چرا که آموزش و پرورش اعلام کرده که میخواهد برای ۶۰۰ هزار دانشآموزی که در آزمونهای ابتدایی نمره خوبی نگرفتهاند کلاسهای جبرانی برگزار کند. محمدرضا نیکنژاد، معلم و کارشناس آموزش، درگفت و گو با «شهروند» میگوید: واقعیت این است که تعطیلیهای ۵۰ – ۶۰ روزه در بین ۲۰۰ روز فعالیت تحصیلی اصلاً رقم قابل اغماضی نیست و بعید است که در تاریخ آموزش جهان – به جز درزمان کرونا – چنین اتفاقی رخ داده باشد. درواقع ما یک چهارم کل زمان آموزش یکساله را از دست دادیم.وی ادامه میدهد: این مسأله بخصوص برای دبستانیها و مقاطع تحصیلی پایه تأثیرات منفی بیشتر ودرازمدتتری را به همراه دارد. چون اصولاً از جمله اصلیترین اهداف آموزشی دوره دبستان، خواندن و نوشتن و حساب کردن و جامعهپذیری است.
حالا حتی اگر بخواهیم بپذیریم که بخش پرورشی و جامعهپذیری بچهها با این حجم از تعطیلات چندان تحت تأثیرقرار نمیگیرد اما، نمیتوانیم منکر آن شویم که با این رویه آموزش مهارتهای خواندن و نوشتن و حساب به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد کمااینکه در زمان کرونا نیز چنین شاهد چنین تجربهای بودیم. الان هم بچههای آن زمان، در مقاطع اول و دوم متوسطه مشغول تحصیل هستند و به خوبی شاهد هستیم که چقدر کیفیت تحصیلی آنها پایین است!
وی درباره عقب افتادگی تحصیلی دراثرتعطیلیها بیان کرد: وقتی صحبت از آموزش آنلاین میشود، به این معناست که معلمها مجبورهستند برای جبران زمان از دست رفته، دروس را با سرعت بیشتری به صورت مجازی برای دانشآموزان شان تدریس کنند . مسلم است که در این شرایط دقت و کیفیت کار آسیب میبیند و بسیاری از این بچهها که سرعت یادگیری متفاوتی دارند، در این میان نمیتوانند به خوبی دروس را یاد بگیرند. از سویی امکانات آموزشی نیز به طور عادلانه در کشور توزیع نشده که این امر، با تعطیلیها بیشتر خود را نشان میدهد.
نیک نژاد با اشاره به تجربه آموزش در کشور فنلاند میگوید: همانطور که میدانید مردم این کشوردر بخشهای سرد قطبی زندگی میکنند که گاهاً تا۳-۴ متربرف در آنها میبارد اما مدارس آنها هیچ گاه تعطیلی نمیشود. فقط تعطیلات کریسمس در کشورهای غربی طولانی خواهد شد. در واقع آموزش برای کشورهای توسعه یافته تعطیلپذیر نیست ولی در کشور ما، آموزش اولویت ندارد. آماری هم که اخیراً در تیمز منتشر شد نشان داد کیفیت آموزش سقوط کرده است.وی با ذکر اینکه دلیل اصلی چنین چالشی در نظام آموزش کشور، کم اهمیت بودن آموزش در سیاستهای دولت هاست میگوید: در دوران کرونا نیز گفته شد که میخواهند برای دانشآموزانی که از لحاظ درسی ضعیف هستند، دورههای جبرانی بگذازند. اما این اتفاق نیافتاد چون بودجه آن را نداشتند. الان نیز بعید است که چنین دورههایی برگزار شود. البته این مسأله تقصیر مسئولان آموزش و پرورش نیست بلکه اصولاً آنها بودجهای ندارند که بخواهند چنین دورههایی را برگزار کنند. حتی اگر بودجه نیز به آن اختصاص پیدا کند، از آنجای یکه آموزش در اولویت نیست، نمیتواند موفق عمل کند.
اما راهکار برون رفت از این چالش آموزشی چیست؟ سؤالی که نیک نژاد در پاسخ به آن میگوید: باید در شیوه نگاهمان به آموزش تغییراتی اساسی رخ دهد. مثلاً چرا باید معلم کلی وقت بگذارد و محتوا تولید کند تا در کلاسهای آنلاین تدریس داشته باشد؟ از سوی دیگر بسیاری از معلمان انگیزه و علاقهای برای اضافه کاری ندارند. ضمن آنکه در این مورد ما با یک تناقض جدی مواجه هستیم؛ اگر مدعی هستیم که حضور دانشآموزان در مدارس و در زمان آلودگی میتواند منجربه آسیب جسمی شود اما اگر نباید از یاد برد که اگر این دانشآموز به مدرسه نرود، مسلماً آسیب ذهنی میبیند. بنابراین باید نگاه و دیدگاه همان را نسبت به آموزش عوض کنیم تا بتوانیم به جای تعطیلیهای پی در پی مدارس، چارهای دیگر بیاندیشیم و در عین حال به دنبال بالا بردن کیفیت باشیم .
کاهش مستمر نرخ پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری
براساس جدیدترین آمارهای صندوق بازنشستگی کشوری، نسبت پشتیبانی این صندوق به ۰.۴۶ رسیده و این درحالیست که یک صندوق بازنشستگی پایدار باید دارای نسبت پشتیبانی حداقل ۳ و در سطح مطلوب ۶ تا ۷ باشد؛ در این راستا مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری اعلام کرد که فعلا هیچ سیاستی برای بهبود، قابل اجرا نیست و به قدری این نسبت کاهش پیدا کرده که با هیچ اصلاح پارامتریکی قابل اصلاح نیست.
درباره وضعیت نرخ پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری، اظهار کرد: فعلا هیچ سیاستی برای بهبود، قابل اجرا نیست؛ به قدری این نسبت کاهش پیدا کرده که با هیچ اصلاح پارامتریکی قابل اصلاح نیست.
وی ادامه داد: به نظر میرسد که دست کم چهار یا پنج مورد از صندوقهای بازنشستگی اصلاً ماهیت صندوق ندارند، بلکه به عنوان یک همکار دولت در انتقال حقوق بازنشستگی و واریز آن به شمار میروند؛ این موضوع، نیازمند تصمیم جدی در دولت است.
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری در پاسخ به این سوال که صندوق برای عمل به تعهدات خود برای بازنشستگان کنونی خود چه برنامهریزی دارد، نیز اینطور توضیح داد: در حال حاضر وارد گفتگوهایی با دولت شدیم که چطور با کمترین نارضایتی و هزینه و تاخیر، همه تعهدات این صندوق تا آخرین نفر را پرداخت کنیم. این
گفت گوها با دولت ادامه دارد و حتماً به نتیجه خوبی خواهیم رسید.مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشور در توضیح بیشتر این تصمیم گفت: معمولا نسبت پشتیبانی در صندوق های بازنشستگی نباید از ۵ کمتر باشد، وگرنه صندوق ها کارکرد خود را به عنوان صندوق از دست میدهند. نرخ پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری نیز طی ۱۵-۲۰ سال گذشته به طور مستمر کاهش یافته است و دلیل مهم آن این است که از حدود ۱.۵ دهه پیش ورودی به صندوق بسته شده است، یعنی هیچ عضو جدیدی به صندوق ملحق نشده و همه استخدام های جدید نیز به بیمهپرداز سازمان تامین اجتماعی و یا برخی صندوقهای دیگر تبدیل شدهاند.