[ ملیحه محمودخواه ] وقتی طوفان شروع شد، هیچ کس نمیدانست که در عرض چند دقیقه، موجهای وحشی و بادهای سرکش، دریا را به خشونت بکشانند و سرنوشت صدها نفر از گردشگران بیگناه را در دستان طوفان بیرحم قرار دهند. در دل کوههای سرسبز و صخرهای کنارک، در کنار سواحل بکر و دستنخوردهای که چشم اقیانوس نام دارد ، مردمی از گوشه و کنار ایران به آنجا سفر می کنند تا به تماشای زیباییهای طبیعی بنشینند و لحظاتی را در آرامش سپری کنند. اماهمین چند روز پیش لحظهای کوتاه کافی بود تا همه چیز به هم بریزد. مردم به دام موجهای فزاینده افتادند، مسیرهایی که پیش از این امن به نظر میرسید، به خطرناکترین جادهها تبدیل شدند و کوهها با گلهای روان خود به حایلهای مرگبار تبدیل شدند.
آن روز، اما در میان همه این وحشتها، نور امید از دل تاریکی به جانهای ترسیده مردم رسید. نیروهای هلال احمر با تمام توان و فداکاری خود وارد عمل شدند، تا در دل طوفانی که هر لحظه میتوانست جانها را برباید، مردمی که در خطر گرفتار شده بودند را نجات دهند. در این لحظات بحرانی، امدادگران هر کدام در جایگاه خود نه تنها جانهای بیشماری را نجات دادند، بلکه نشان دادند که در دل طوفان و در برابر مرگ، امید و ایثار همیشه پیروز است. حالا، صدای امدادگران و نجاتیافتگان از دل این حادثه، که در چشمانشان هنوز نشانههای ترس و شجاعت و امید به زندگی است، به گوش میرسد. هر کلمهای که از زبان آنان جاری میشود، گواهی بر یک روز پرهیجان و بینظیر است که هیچکدام از آنهایی که در آن لحظات به خطر افتاده بودند، هیچگاه فراموش نخواهند کرد.
در این شرایط بحرانی، فاطمه یکی از انجاتیافتگان درباره لحظات ترسناک خود به خبرنگار ما میگویند:«وقتی طوفان شروع شد، اصلاً نمیدانستیم چه باید کنیم. موجها به سرعت بلند شده بودند و ما به هیچ وجه نمیتوانستیم حرکت کنیم زیرا با هر حرکت لیز می خوردیم. یکی از امدادگران که دستم را گرفت و به سمت دیگر کوه و جای امن رساند ، خیلی برایم امیدبخش بود. آن لحظه ها فکر میکردم که شاید دیگر از ان مهلکه سالم بیرون نیایم.
رضا، نجاتیافتهای دیگر، میگوید: «هیچ وقت فکر نمیکردم که یک روز طوفان تا این حد زندگیام را تهدید کند. وقتی از آنجا رد میشدم، همه چیز به هم ریخته بود. باد و موجها باعث میشدند که همه چیز خیلی ترسناک شود. وقتی امدادگران به ما کمک کردند، احساس کردم دست خدا در دست این امدادگران است.
همه چیز در عرض چند دقیقه تغییر کرد
در حالی که وضعیت آرام بود، هیچ کس نمیتوانست تصور کند که باد و طوفان چند دقیقه بعد، همهچیز را به هم بریزد. یکی از امدادگران حاضر در این عملیات، محمد امین ریگی، از لحظات نخست حادثه میگوید: در حوالی ساعت 3 تا 4 بعد از ظهر، شرایط جوی در منطقه کنارک دچار تغییرات قابل توجهی شد که منجر به بروز خطرات جدی برای تعدادی از گردشگران و مسافران شد. پیش از وقوع این تغییرات جوی، طبق پیشبینیهای هواشناسی، احتمال طوفان وجود داشت، اما در ابتدا، شرایط جوی آرام و باد و موجها در سطح معمولی بود. از این رو، گردشگران و مسافران به ویژه از مناطق دوردست مانند منطقه مرجان به این منطقه برای دیدن چشم اقیانوس که یکی از جاذبههای دیدنی و طبیعی این ناحیه است، آمده بودند.
او ادامه می دهد: با افزایش ارتفاع موجها و طوفانی شدن هوا در ساعات بعد از ظهر، شرایط بحرانی شد. موجهای دریا به صخرههای اطراف برخورد کرده و مسیر عبور را مسدود کردند. در این شرایط، زمین به شدت لغزنده و گلآلود شد که عبور و مرور را برای افراد بسیار سخت و خطرناک میکرد. برخی از مردم در تلاش برای عبور از این مسیر، به دلیل لغزندگی زمین و شدت باد و موجها، تعادل خود را از دست داده و در معرض سقوط به دریا قرار گرفتند.
ریگی با بیان اینکه اقدامات امدادی برای این اتفاق خیلی زود آغاز شد ادامه می دهد: با توجه به شرایط بحرانی و گزارشهایی که از امدادگران منطقه دریافت شد، تیم امدادی به سرعت به محل حادثه اعزام شد. مردم مردم در حال گرفتار شدن در صخرهها و دریا بودند،ما با تشکیل یک زنجیره انسانی توانستیم آنها را یکی یکی از مسیر خطرناک عبور داده و نجات دهیم. از آنجایی که وضعیت طوفانی و موجها بالا بود، هر لحظه خطر سقوط افراد به دریا وجود داشت.
او ادامه می دهد: در این عملیات، حدود 10 تا 15 امدادگر از گروههای مختلف به محل حادثه اعزام شدند و توانستند با تشکیل یک زنجیره انسانی و راهنمایی مردم، آنها را از مسیر خطرناک خارج کنند. شرایط به قدری سخت بود که امدادگران مجبور شدند تا شب در محل باقی بمانند در حالی که هیچگونه تجهیزاتی مانند چراغ یا برق در منطقه وجود نداشت.
هر لحظهای حیاتی بود
سعید شه بخش، رئیس شعبه هلال احمر شهرستان کنارک و زرآباد، در خصوص شرایط بحرانی آن روز توضیح میدهد: «اولین گزارشها را وقتی دریافت کردیم که مردم در آنجا گیر کرده بودند و نمیتوانستند برگردند. طوفان در حال شدت گرفتن بود و مسیر عبور از کنار صخرهها پر از گل و سنگ شده بود. آن لحظات، واقعاً لحظات سرنوشت سازی بود. مردم ترسیده بودند و نمیدانستند که باید چه کار کنند. این مسأله بسیار اضطرابآور بود و همه تیمهای امدادی را به حالت آمادهباش درآورد.»
او ادامه میدهد: «ما بلافاصله تیمهای امداد را به محل اعزام کردیم و بهطور ویژه روی مسافرانی تمرکز کردیم که در ساحل گیر افتاده بودند. وقتی به محل رسیدیم، شدت طوفان بیشتر شده بود و موجها بلندتر از همیشه شده بودند یا هر موج بلندی که از سمت دریا اوج می گرفت احتمال افتادن مردم بیشتر می شد. در آن لحظات فقط فکر نجات جان انسانها در ذهن ما بود و باید سریع عمل میکردیم.»
جانها در خطر
شه بخش از جزئیات عملیات میگوید: «ما یک زنجیره از امدادگران درست کردیم تا هیچ کس از آن مسیر خطرناک عبور نکند. موجها که به صخرهها میخوردند، باعث میشد افراد بیتعادل شوند و به سمت دریا کشیده شوند. ما هر لحظه نگران بودیم که کسی به دریا بیفتد. من و دیگر امدادگران دست به دست هم دادیم و به مردم کمک کردیم که از آن مسیر لیز نخورند و به سمت ایمنی بروند.»
او ادامه می دهد : امدادگران دست های یکدیگر را گرفتند تا یک زنجیره انسانی درست کنند مثل یک طناب مردم با کمک همین دست های به هم گره شده خودشان را به آن سوی کوه می کشیدند و از مهلکه می گریختند
در لبه پرتگاه
شه بخش از خطرات بیشتری که در این عملیات وجود داشت، صحبت میکند: «تمام مسیرها مسدود شده بودند، اما حتی در این شرایط هم، ما باید این افراد را از آن مسیر عبور میدادیم. در بعضی قسمتها، مسافران به شدت لیز میخوردند و به سمت دریا کشیده میشدند. به یاد دارم که یکی از بچههای واحد عملیات در این شرایط به شدت از لبه صخره سقوط کرد، اما به سرعت او را گرفتیم و نجات دادیم.»
او ادامه میدهد: «اینطور مواقع، اگر لحظهای غفلت کنیم، جان افراد به خطر می افتد. این موضوع باعث شد که ما با همه توان خود در آن لحظات سخت، تلاش کنیم تا جانها نجات پیدا کند. من واقعا افتخار میکنم که توانستیم همه افراد را سالم به ساحل امن برسانیم.»
لحظاتی از فداکاری و ایثار
محمد طاهر دهانی مسول امداد و نجات کنارک نیز در حالی که هنوز احساساتش در آن لحظات از دست رفتن نیروهای امدادی و چالشها در ذهنش زنده است، به یاد میآورد: «من خودم هم در وسط طوفان بودم. کفشها و جورابهایم را آب برده بودو حتی نمیتوانستم به درستی راه بروم. با وجود تمام سختیها، هیچچیز نمیتوانست ما را از انجام وظیفهمان منصرف کند. در این شرایط سخت، تلاش ما برای نجات مردم تنها هدف ما بود.»او میافزاید: «همه چیز در آن لحظات به شدت تحت فشار بود. هیچ چیز مهمتر از نجات مردم نبود حتی دو نفر از نیروهای ما در حال سقوط بودند که به آنها کمک کردیم.
نجات ۲۰۰ نفر
در نهایت، تمام امدادگران با استفاده از حواس تیز و مهارتهای خود، توانستند همه افراد گرفتار در طوفان را نجات دهند. در حدود دو ساعت از آغاز عملیات، نزدیک به ۲۰۰ نفر از مسافران از خطر مرگ نجات یافتند.
آقای شهبخش در پایان میگوید: «وقتی مردم به ایمنی رسیدند، احساس کردیم که ماموریت ما تکمیل شده است. خوشبختانه، هیچ تلفات جانی نداشتیم، اما این عملیات به ما نشان داد که وقتی جان انسانها در خطر باشد، باید تمام توان خود را برای نجات آنها به کار گیریم.»
گفت و گوی نجاتیافتگان با امدادگران
پس از پایان عملیات، بسیاری از نجاتیافتگان به تیمهای امدادی مراجعه کرده و از تلاشهای آنها قدردانی کردند. یکی از نجاتیافتگان می گوید: «امدادگران، فرشتههای نجات ما بودند. ما هیچوقت فکر نمیکردیم که بتوانیم از آن وضعیت جان سالم به در ببریم، اما حضور آنها در آن لحظات باعث شد که امید داشته باشیم.»
اوبا تأکید بر اهمیت حضور نیروهای امدادی میگوید: «بدون نیروهای هلال احمر، ما در آن لحظات ممکن بود جان خود را از دست بدهیم. آنها به ما نشان دادند که در چنین شرایطی، زندگی ارزش بیشتری دارد.»