[ شهروند ] فاصله بین نسلها (Generation Gap) به تفاوتهای نگرشی، ارزشی و رفتاری بین نسلهای مختلف اشاره دارد که میتواند منجر به سوءتفاهمها، تعارضها و شکاف ارتباطی شود. این پدیده در جوامع مدرن بهویژه با سرعت تغییرات فناوری و تحولات اجتماعی تشدید شده است. البته همیشه فاصله بیننسلها چالشهایی در پی داشته است. به عنوان نمونه نسل جوان (مثلاً نسل Z و Alpha) با فناوریهای دیجیتال رشد میکنند، در حالی که نسلهای قدیمیتر (مثلاً Baby Boomers ) ممکن است در تطابق با این تغییرات دچار مشکل شوند. البته تفاوت در اولویتها هم هست. به عنوان مثال نسل جدید شاید بیشتر بر تعهدات زیستمحیطی تمرکز کند در حالی که در مقابل تمرکز نسلهای پیشین بر ثبات شغلی بوده. چالش بعدی بین نسلها در تفاوت بین ارزشها و اخلاقیات است. نسل جوان ممکن است ارزشهای سنتی مانند ساختار خانواده، ازدواج، یا مذهب) را به چالش بکشد. البته تعارض بین فردگرایی مورد تأکید جوانان است و جمعگرایی مورد تأکید نسلهای پیشین. یکی دیگر از چالشها تفاوت در نگرش به کار و موفقیتهاست. نسلهای قدیمیتر اغلب بر سختکوشی و وفاداری به سازمان تأکید دارند، در حالی که جوانان به انعطافپذیری، تعادل کار-زندگی، و کارآفرینی تمایل دارند. یکی از راهکارهای کاهش فاصله بین نسلها شاید گفتوگوی بیننسلی باشد. ایجاد فضاهای مشترک یکی از این راهکارهاست. البته آموزش مهارتهای دیجیتال به نسلهای قدیمیتر برای بهبود تعامل هم میتواند راهگشا باشد. تلفیق ارزشها و تغییر نهادهای اجتماعی هم در این مسیر تاثیرگذار هستند. واقعیت امر این است که این شکاف اگرچه اجتنابناپذیر است، اما با درک متقابل و انعطافپذیری میتوان آن را به فرصتی برای تکامل جمعی تبدیل کرد.
تفاوت یا شکاف نسلی در گذشته هم وجود داشته است
کارشناسان حوزه اجتماعی رفتار دهه هشتادیها را ماحصل فضای مجازی میدانند و دهه شصتیها را نقطه مقابل آنها تعریف میکنند. نسلی که زندگی آنها با جنگ و کنکورو دانشگاه گره خورد و بیشتر از هر چیزی خودشان را به عنوان نسل سوخته معرفی میکنند. هرچند کارشناسان حوزه اجتماعی معتقدند اگر فضای مجازی در دهه ٦٠ هم وجود داشت، امروز این شکاف بین دهه ٦٠ و ٨٠ اتفاق نمیافتاد. برخی از کارشناسان حوزه اجتماعی، بر این باورند که خصوصیات اخلاقی و ویژگیهای نسل دهه ٨٠، با نسلهای پیشین خود تفاوت زیادی دارد. بهطوری که این نسل، بسیاری از قواعدی را که بین دهه ٥٠ و ٦٠ وجود داشت، رعایت نمیکنند و معاملات و پیشبینیها را بهم ریختهاند. «شهلا کاظمیپور»، جامعهشناس و جمعیتشناس میگوید: «در دو قرن اخیر، کشورهای جهان با تحولات چشمگیری در حوزه تکنولوژی، ارتباطات جمعی و ساختار خانوادهها روبهرو شدند اما بهطور کلی، طبیعی است که نسلها با یکدیگر از نظر خصوصیات رفتاری متفاوت باشند اما آنچه امروز، در میان دهه ٦٠ و ٨٠ شاهد هستیم، تفاوت یا شکاف نسلی است که البته در گذشته هم وجود داشته است. به این معنی که فرزندان با والدین خود اختلاف سلیقه داشته باشند.»
تنوع شغلی، اجتماعی و فرهنگی باعث بیشتر شدن شکاف نسلی در جوامع شهری شده
کاظمیپور خاطرنشان میکند: «البته این تفاوت هرچه به گذشتهتر میرویم کمتر بوده است. در گذشته و در جامعه سنتی پسر و پدر در کنار هم کار میکردند و هیچ تفاوت قابل ملاحظهای بین آنها وجود نداشت اما امروزه، تنوع شغلی، اجتماعی و فرهنگی باعث بیشتر شدن شکاف نسلی در جوامع شهری شده است. به عقیده من، این شکاف تنها منحصر به دهه ٨٠ و ٦٠ نیست و حتی شاید در دهه ٩٠ بیشتر و عمیقتر شود. بنابراین، فاصله سنی افراد برای درک همدیگر در حال کوتاهتر شدن است.» این جمعیتشناس میگوید: «در گذشته، افراد حتی با اختلاف سنی ٢٥سال، میتوانستند همدیگر را درک کنند اما امروز، این میزان به ٥سال رسیده است. یعنی در حال حاضر حتی برادر و خواهری که با هم ٨سال اختلاف سنی دارند، نیز نمیتوانند همصحبتهای خوبی برای هم باشند و تنها افرادی که اختلاف سنیشان تا ٥سال است، میتوانند با هم بهطور مسالمتآمیز گفتوگو کنند. البته این موضوع در تمام دنیا مطرح است و منحصر به ایران نمیشود.»
این استاد دانشگاه بیان میکند: «این دو گروه، بسیار از هم متفاوت هستند. دهه ٨٠، در رنج سنی ٧ تا ١٧ ساله قرار دارد و دهه شصتیهای ما ٢٧ تا ٣٧ ساله هستند. در هر جامعهای اگر بخواهیم، این دو گروه سنی را باهم مقایسه کنیم، مطمئناً، خواستهها و تقاضاهای آنها با یکدیگر متفاوت است اما اگر بخواهیم این گروه را زمانی که ٧ تا ١٧ساله بودند و شرایط اقتصادی و اجتماعی آن روز را بررسی کنیم، میتوانیم به نتایج بهتری برسیم. بهطور کلی، جنگ، تحریم و مسائل اقتصادی از موضوعات مهمی است که در دهه ٦٠، مطرح بود.» او اظهار میکند: «در اصل، بچههای آن دوره به علت جنگ، ارتباطاتشان ضعیف شد. به همین علت ما شاهد تفاوت چندانی میان متولدین دهه ٥٠ و ٦٠ با هم نبودیم. در سرشماری ١٣٩٥ جمعیت دهه ٦٠، حدود ١٧میلیون نفر است، در صورتی که این تعداد برای دهه هشتادیها به ١٤میلیون رسیده است. بهطوری که، ما در آن دهه، سالی دو میلیون تولد داشتیم که این موضوع بر تربیت و بزرگ شدن این بچهها اثر گذاشت. چراکه اغلب خانوادهها دارای ٦ تا ٧ فرزند بودند و این موضوع، رسیدگی به هر کودک را سختتر میکرد.»
شکاف نسلی، سابقه طولانی و تاریخی دارد ولی امروزه عمیق و گستردهتر از دیروز شده
«سعید ذکایی»، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید:«وجود شکاف، بدیهی است و بر اساس چرخه زندگی اتفاق میافتد. به عقیده من هم اگر نوجوان ١٥ و ٢٠ ساله امروز، با نوجوان دهه ٦٠ متفاوت نباشد باید به موضوع مشکوک شد. یعنی این شکاف حتماً باید وجود داشته باشد و لازمه تغییر اجتماعی، رشد، توسعه و پویایی است.»
ذکایی بیان میکند: «در کشور ما سابقه توجه به بحث تفاوت نسلی، قدیمی است. من حتی متنی را از دکتر صاحبالزمانی، استاد دانشگاه، مربوط به سال ١٣٤٤ میخواندم که نشان میداد، حتی در ٥٠سال گذشته هم گلایههای نوجوانان دهه ٤٠ این بود که چرا بزرگترهایشان درکشان نمیکنند! بنابراین، با اینکه موضوع شکاف نسلی، سابقه طولانی و تاریخی دارد ولی امروزه عمیق و گستردهتر از دیروز شده است. همانطور که امروزه جامعه نگرانِ نوجوان امروزی برای استفاده از فضای مجازی است، در دهه ٤٠ هم شکافها ناشی از فرهنگ عامهپسندِ سینما بود.» معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی عنوان میکند: «در آن زمان هم تعداد زیادی از خانوادههای طبقه متوسط، نگران این موضوع بودند که با تحولات جامعه، دیگر نمیتوان نوجوانان و جوانان را کنترل کرد. در اینجا، این سؤال مطرح میشود که از این تفاوت باید به عنوان تعارض یا تفاوت یاد کرد و اینکه این تفاوت، منجر به همزیستی نسلها در حوزه عمومی و خانواده میشود؟»
باید بتوانیم گفتوگوی نسلی و بیننسلی را ارتقا دهیم
«سعید ذکایی»، معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی عنوان میکند: «این موضوع طبیعی است که نوجوان متولد دهه ٨٠، در انتخابگری دچار نوعی سردرگمی شود. چراکه، الگوهای جامعه آنقدر متنوع شده که او نمیداند باید درس بخواند یا در چه رشتهای تحصیل کند؟ اصلاً مجازی بخواند یا حضوری؟ حتی برای فراغت و سرگرمی هم دهها انتخاب پیشروی او قرار دارد و این بلاتکلیفی و تردید خود به خود انتخاب را برایش سخت میکند. به همین دلیل، این سرگردانی باید از سوی جامعه و خانواده مدیریت شود.» ذکایی میگوید: «البته گاهی اوقات هم این نسل را به لذتطلبی متهم میکنند. اینکه دوست دارند، دیده شوند و میل به نمایشگری دارند اما در طرف مقابل، ما شاهد سویههای اخلاقی از سوی این نسل هستیم. به هر حال، تعداد زیادی از آنها در حوزههای هنر، رفتارهای مدنی و فعالیتهای ابتکاری پیشگام هستند. برای مثال، تعداد زیادی از این نوجوانان، دارای دغدغه صلحطلبی، زیباییشناسی، محیطزیست و حمایت از حقوق حیوانات هستند.»
او بیان میکند:«نگرانیهایی که متولدین دهههای گذشته با آن مأنوس نبودند و تا حد زیادی منحصر به متولدین دهه ٧٠ و ٨٠ است. برخی هم میگویند، نوجوانان امروزی ساعتهای زیادی را در اتاق شخصی و با تلفنهای همراه میگذرانند و خود را از لذت معاشرت با دیگران محروم میکنند. مدعیان افزایش فردگرایی در بین نوجوانان، زمانی این ادعا را مطرح میکنند که در عین حال، مشاهده میکنیم، این نسل به معاشرت هم بیمیل نیست. بهطوری که حتی جلوههایی از این موضوع را به راحتی میتوان در فضای مجازی مشاهده کرد.» معاون پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی عنوان میکند:«به نظر من بهتر است بعد از اینکه دو نسل دهه ٦٠ و ٨٠ را با هم مقایسه کردیم، سعی کنیم جهان واقعیات و منطق عمل هر نسل را درک کنیم و راههایی پیدا کنیم برای اینکه بتوانیم گفتوگوی نسلی و بیننسلی را ارتقا دهیم تا بیشتر بتوانیم از ظرفیتهای اخلاقی، اجتماعی و انسانی هر کدام استفاده کنیم.»
در عصر حاضر تفاوت نسلها سریعتر خود را نشان میدهد
به گفته سیدعباس موسوی، جامعهشناس و استاد دانشگاه با تغییر دوران، حال جوامع هم رو به تغییر میرود. بنابراین تغییر از ویژگیهای هر جامعهای است. موسوی میگوید:«هر نسلی خصوصیات و ویژگیهای خودش را دارد و با نسل قبل متفاوت است، به ویژه اینکه در عصر حاضر این تفاوتها سریعتر خود را نشان میدهد. در شرایط فعلی که سرعت تحولات شتاب زیادی دارد، تفاوت نسلها بیش از گذشته ملموس است. بنابراین اگرچه جامعه ما هنوز به وضعیت مخاطرهآمیزی گرفتار نشده، اما ضرورت دارد پیش از طغیان و گردنکشی نسل جوان، بزرگسالان را برای همدلی و همراهی با این نسل مهیا کنیم.» این جامعهشناس بیان میکند:«ما با تفاوت در ارزشها، آرمانها، الگوها، ظاهر و پوشش و حتی سخن گفتن و در یک کلام، در سبک زندگی نسل امروز با پدران و مادرانشان مواجهیم و باید بپذیریم همین تفاوتهاست که دنیای هر نسل را با نسل دیگر متمایز میکند، پس برای کاهش تعارضات با فرزندان باید به جای جبههگیری در برابر این تفاوتها، اقتضائات سنی و شرایط هر دوره جامعه را درک کنیم.»
باید بین نسلها همدلی ایجاد شود
موسوی اظهار میکند: «باید قبول کنیم که نسل پدران و مادران با نسل فرزندان امروز، متفاوت است و سیاستگذاران نیز باید این تفاوتها را ببینند متناسب با آن، سیاستگذاری و برنامهریزی کنند.» این جامعهشناس با بیان اینکه عدم ارتباط و درک بین نسلهای مختلف، ناشی از تفاوت ارزشها و اهداف آنهاست، عنوان میکند: «بر اساس تحقیقات انجامشده در حوزه علوم اجتماعی، تمام ویژگیهای یک نسل قابل انتقال به نسل بعد نیست و البته تعصب بر این انتقال هم کار صحیحی به نظر نمیرسد، اما جا دارد برخی ویژگیها مانند احترام به بزرگتر، حیا و عفت، غیرت و... به نسلهای جدید انتقال یابد تا همدلی در بین نسلها ایجاد شود و جامعه انسانی به برکت وجود همدلی ارتقا یابد.»