شماره ۵۲۳ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۲۱ اسفند
صفحه را ببند
«اخلاق»، «شریعت» و «طریقت» در عرفان عملی مولانا

بخشعلی قنبری هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز

مولانا در مباحث عرفان عملی، به‌گونه‌ای منطقی صحبت می‌کند. یعنی گزاره‌ها و ابیات موجود در مثنوی، شکلی کاملا منطقی دارند. نه این‌که به صورت منطقی گنجانده شده باشند؛ بلکه سیر موضوعی و پردازش مولانا، کامل است و اگر آنها را کنار هم قرار دهید، متن مدونی به دست می‌آید.
مولانا بر این باور است که اگر کسی پس از گذراندن مراحل نظری عرفان، بخواهد وارد سلوک شود، حداقل باید چند کار را انجام دهد. اولین چیزی که باید در نظر گرفته شود، این است که این فرد، باید «اخلاقی» باشد. در غیر این صورت، نمی‌تواند وارد سلوک شود. مولانا بعد از آن‌که مرحله اخلاقی را پشت‌سر گذاشت، به دنبال مباحث اخلاقی، وارد مباحث فقهی می‌شود. یعنی یک انسان صالح، لازم است ابتدا، فردی اخلاقی باشد و فضایل اخلاقی را در خود محقق کند و بعد از این، وارد شریعت شود. درنهایت بعد از پشت سرگذاشتن این مرحله، وارد سلوک می‌شود.
در این‌جا نکته مهمی وجود دارد و آن، این است که اینگونه نیست که بخش اول مثنوی، اخلاق است؛ بخش دوم، شریعت است و بخش سوم نیز طریقت است. بلکه اتفاقا، زمانی که مولانا از اخلاق بحث می‌کند، در همان موضوعات و گزاره‌ها، آموزه‌های اخلاقی، در همانجا ادامه می‌دهد. اگر کسی به حداقل قناعت کند، می‌تواند مثل سایر منابع اخلاقی، از آن کتاب استفاده کند و اگر کسی همین مقوله اخلاقی را ادامه دهد، می‌تواند از «اخلاق»، نقبی بزند به «طریقت». به‌طور مثال، جایی که جلال‌الدین از راستگویی سخن می‌گوید، راستگوی حداقلی را بیان می‌کند. بعد از آن، راستگویی مدنظر عرفا را هم مطرح می‌کند. بنابراین، او به همین صورت، موضوعات اخلاقی، شریعی و سلوکی را پردازش می‌کند.  از میان کتاب‌هایی که به صورت موضوعی، مثنوی را تنظیم کرده‌اند، چهار کتاب بسیار معتبر و معروف را می‌توان نام برد؛ کتاب «مرآت المثنوی»، با تنظیم « تلمذ حسين» یکی از این سه کتاب است. تلمذ حسين، یکی از مولوی‌پژوهان هندی است. کتاب دوم، «لب‌لباب مثنوی»، با تنظیم «ملاحسین کاشفی» متوفی 910 در هرات است. این فرد کسی است که صاحب‌کتاب «روضه‌الشهداء»  است.
نکته‌ای که دانستن آن جالب می‌نماید، این است که ملاحسین کاشفی، انسان عارف‌مسلکی بوده و صاحب چندین کتاب است. کتاب «روضه‌الشهداء»، یکی از این کتاب‌ها است که در مورد عاشورا نوشته شده است. این کتاب و داستان عاشورا در آن، به قدری مطرح شد، که مردم دور هم جمع می‌شدند و این کتاب را از روی آن می‌خواندند.
همانطور که می‌دانید، در قدیم به مراسم عزاداری، مراسم «روضه‌خوانی» می‌گفتند. روضه‌خوانی درواقع یعنی «روضه‌الشهداء‌خوانی». بعدها این قضیه مشهور شد و غلبه پیدا کرد که مردم برای رفتن به مراسم عزاداری می‌گفتند به روضه‌خوانی می‌روند. اگرچه هنوز هم ممکن است افرادی باشند که مراسم عزاداری را با همین نام بشناسند.
مرحوم مطهری می‌گفت که این فرد، یعنی ملاحسین کاشفی، غیبت‌‌اش حلال است. چراکه در مورد عاشورا، تحریفاتی را اضافه کرده است. اما در هر حال، به‌رغم این‌که در واقعه عاشورا، تحریفاتی را صورت داده که ممکن است ما نپسندیم، اما از قضا همین فرد، در عرفان، آثار خوبی را پدید آورده که مهم‌ترین آنها، کتاب لب‌لباب مثنوی است.
در نهایت، کتاب سوم، کتابی است به نام «نردبان آسمان» که فرد ناشناسی آن را تنظیم کرده و خانم مژدهی، این کتاب را تصحیح کرده و نشر مرکز هم آن را به چاپ رسانده است.
آخرین کتابی که در این زمینه به چاپ رسیده و به لحاظ حجمی از سه کتاب قبل، حجیم‌تر است، کتاب «میناگر عشق» با تنظیم استاد «کریم زمانی» است؛ این کتاب، یکی از بهترین کتاب‌هایی است که در مورد مولانا نوشته شده است.


تعداد بازدید :  232