ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور میکنیم.
شبکه مخفی در شمال
نخستین شبکه مخفی اطلاعاتی انگلیس در ایران که تحت نظارت من قرار گرفت، شبکهای بود که توسط سرتیپ ماهوتیان ایجاد شده بود. شبکه ماهوتیان در واقع یک شبکه امآیسیکس بود که با امکانات و بودجه ساواک ایران اداره میشد و حتی حقوق مأمورین آن از جیب ساواک پرداخت میشد، ولی عملاً اطلاعات آن فقط و فقط به امآیسیکس تحویل میشد. برای من تردیدی نبود که این شبکه با برنامهریزی و هدایت شاپورجی ایجاد شده و مسلماً او در جریان آن قرار داشت، خاصه این که مسئولین امآیسیکس سفارت با راهنمایی شاپورجی عمل میکردند و همه از نظر معلومات و تجربه اطلاعاتی در سطح بسیار نازلتر از او قرار داشتند. نحوه انتخاب مأمور به این فرم بود که فردی نشان میشد و مدتها مورد بررسی قرار میگرفت. اگر نتیجه بررسی خوب بود، با او صحبت میکردند، موافقتش جلب شده و سپس آموزش لازم داده میشد. پس از آن در محلی که توجیه لازم را داشت محل کسبی برای او تهیه و سرقفلی و مخارج قفسهبندی و اجناس لازم از بودجه سری ساواک برای او تأمین میشد. مغازه به نام مأمور بود. او به تدریج در بین دوستان و مشتریان اشخاصی را مییافت و بعضی را که مستعد بودند و امکانات اطلاعاتی خوبی داشتند نشان میکرد و نام آنها را به مرکز (ماهوتیان) میداد تا بررسی شود. اگر نتیجه خوب بود با او صمیمی میشد و در ملاقاتهای خانوادگی و یا در محل کار و یا در قهوهخانه یا مغازه با هم بحث دوستانه میکردند و مطالب موردنظر را سرمأمور (صاحب مغازه) استخراج میکرد. نظر امآیسیکس این بود که فقط سرمأمور، یعنی صاحب مغازه، بداند که برای «ساواک» (ظاهراً) کار میکند و به اصطلاح «مأمور دانسته» باشد و مأمورینی که با سرمأمور تماس دارند «مأمور ندانسته» باشند، یعنی ندانند که رفیقشان (صاحب مغازه) مأمور است، زیرا به این ترتیب آزادتر صحبت خواهند کرد و امکان لو رفتن آنها در شرایط اضطراری نخواهد بود. هر سرمأمور بین 15 الی 20 مأمور میتوانست داشته باشد. تا آن زمان 15 سرمأمور در 15 مغازه مدتها کار کرده و هر یک بین 10 الی 15 مأمور در اختیار داشتند، یعنی حدود 150-200 نفر را تحت پوشش داشتند. هدف انگلیسیها از ایجاد شبکه فوق اصولاً کشف عناصری بود که در شمال ایران برای روسها کار میکردند، نوع فعالیت و اهداف روسها و رهنمودهایی که به مأمورین خود میدادند و به طور کلی ارزیابی میزان نفوذ روسها در شمال و هر کاری که به روسها مربوط میشد. در ملاقاتهایی که سرمأمورین با ماهوتیان در خانه او (تهران) داشتند، رهبر عملیات (کارمند ساواک که تابع ماهوتیان بود) و رئیس امآیسیکس سفارت همیشه حضور داشتند.