اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
مرگ نوکر انگلیسیها
حسن تقیزاده رئیس اسبق مجلس سنا هم فوت شد. تقیزاده از مشروطهخواهان صدر مشروطیت بود. مدتی هم در دستگاه رضاشاه کار کرد. بیاندازه خبیث، بدطینت، نوکر حلقه به گوش انگلستان و یکی از سرحلقههای فراماسون ایران بود. بعد از آن که رضاشاه فقید از ایران رفت، تقیزاده که مدتی مغضوب شاه بود، مجدداً به صحنه سیاست وارد و وکیل مجلس شد. روزی در مجلس به قرارداد نفت که در زمان رضاشاه تجدید شده بود توسط دکتر مصدق حمله شد، تقیزاده در آن تاریخ وزیر مالیه رضاشاه بود. این مرد به جای آن که به پا خیزد و مردانه از رضاشاه دفاع کند، بلند شد و گفت من تقصیر نداشتم، زیرا آلت فعل بودم، در آن تاریخ دیکتاتوری من چه میتوانستم بکنم؟ تو [...] اگر میدانستی قرارداد بد است و اسیر چنگ دیکتاتور (به قول خودت) هستی، چرا در دستگاه دیکتاتور خوش خدمتی میکردی؟ من از آن تاریخ از این مرد نفرت داشتم و هرکجا با هم برخورد میکردیم غیردوستانه بود. تا وقتی او رئيس مجلس سنا و من وزیر کشور شدم. برای من مشکلات زیادی فراهم کرد که جای بحث این جا نیست. اگر من پاک نبودم بر سر همین بولوار الیزابت که میخواستم بکشم و آن وقت معروف به سرآب کرج، خارج تهران بود و چند متر زمین از یکی از دوستان فراماسونری تقیزاده از بین میرفت، به من اعلام جرم میکرد. یکی از سناتورها به نام محمد ابراهیم نیکپور را واداشت که علیه من اعلام جرم کند، او هم جرأت نکرد، به شهردار من در تهران اعلام جرم کرد که به جایی نرسید.48.11.5
چشم به مرحمت نیکسون
صبح شرفیاب شدم. کارهای جاری را عرض کردم، فرمودند: «از نفت خبری نیست؟» عرض کردم خیر. دوباره فرمودند: «نیکسون میخواهد کشور ما را تنزل بدهد که به سطح عقب افتادهترین کشورهای این منطقه برساند. باید از او پرسید چرا میخواهی من را به سطح عربستان سعودی ببری؟ عربستان را بالا بیاور. به علاوه من احتياجاتم، پیشرفت هایم، ملتم و نفوسم قابل مقایسه با این کشورهای عربی نیست.»51.11.7
بدرفتاری با پزشک خاصه
در راه بین وین و زوریخ، نمیدانم به چه مناسبت شاهنشاه با شوخی، که البته معنی جدی داشت خیلی خیلی به ایادی (سپهبد ایادی طبیب مخصوص شاه) همه جور فرمودند. معنی آن را ندانستم. بیجهت نیست، لابد لگد بیجایی انداخته است. یک کلمه حرف شاهنشاه بیمعنی نیست و بیجهت هرگز صحبتی نمیفرمایند. ناهار در زوریخ خوردیم، رستوران خوبی رفتیم. غذا عالی بود. امر فرمودند صدرالدین، عموی کریم آقاخان که به استقبال شاهنشاه آمده بود، سر ناهار باشد.48.11.4