محمد حسن قديري ابيانه فعال سیاسی
قبل از انقلاب، توفیق بزرگی نصیبم شده بود که در نوفلوشاتو، محضر امام باشم. آنجا دلم ميخواست در کنار امام بمانم اما تكليفم چیز دیگری بود. قرار شد از فرانسه به ایتالیا بروم. در آن مقطع زمانی، فقط 25سال داشتم. بنيانگذار انجمن اسلامي دانشجويان در ایتالیا بودم و تكليفم اداره مبارزات در ايتاليا بود. یکی از مهمترین کارها، آزادی سفارت ایران در ایتالیا بود. برگشتم و سفارت ايران در ايتاليا را آزاد كردم. بعد هم رايزن مطبوعاتي در این کشور شدم. از آن زمان به بعد هم تاکنون در وزارت خارجه به تكليفي كه داشتم، عمل كردم اما دلم ميخواست در نوفلوشاتو بمانم. باید در آنجا میماندم و با امام از فرانسه به ایران میآمدم تا جزو حلقه نزديك امام باشم. در سال 51 شمسی براي تحصيل به ايتاليا رفتم و بعد از انقلاب هم همانطور که گفتم بهعنوان رايزن مطبوعاتي ايران در ایتالیا مشغول شدم. به هر روی درباره این موضوع، هرچند گناهي مرتكب نشدم زيرا احساس تكليف و به آن عمل كردم و آثار مثبتي هم بر جاي گذاشتم. نكته دیگر اينكه من در سال 61 در وزارت خارجه مشغول شدم و شبانهروز كار كردم اما اگر به آن زمان برگردم، وقتي را براي تحصيلات حوزوي اختصاص ميدادم. نكته بعد اينكه اگر به گذشته برميگشتم به زمان 18 سالگي، با فكر امروزم، حتما خاطراتم را درج ميكردم و هر روز مينوشتم. توصيه من هم به همه اين است كه اين كار را انجام دهند. اگر اين کار را انجام ميدادم الان چند كتاب خاطرات شيرين داشتم. اگر به دوران كودكي برگردم، با فكر امروز براي حفظ قرآن اقدام ميكردم، چرا که اگر در كودكي كسي قرآن را حفظ كند، قرآن یک عمر نورانيت برای انسان دارد. خوشبختانه مادر و پدرم زنده هستند اما عزيزاني دارم که از دست دادهام. اگر به گذشته برميگشتم صلهرحم را جديتر دنبال ميكردم. هر چند 4 پسر دارم اما دلم ميخواست فرزندان بيشتري داشته باشم، بهخصوص فرزند دختر. آن زمان، در بازگشت از ايتاليا براي رفتن به جبهه ثبتنام كردم اما به دليل مسئوليت در وزارت خارجه و به دلیل عضویت در ستاد تبليغات جنگ و عضویت در ستاد آزادسازي اسرا و مسئولیتم در مقابله حقوقي و تبليغي با ضد انقلاب، وزارت خارجه مخالفت خود را برای اعزام من به جبهه، اعلام کرد. اگر به آن موقع برگردم، اصرار بيشتر ميكنم تا به جبهه اعزام شوم، هرچند خدماتي كه در زمینه مسئولیتم ارایه دادم، كمتر از حضور در جبهه
نبود.