شماره ۳۳۰۲ | ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۲ اسفند
صفحه را ببند
پای صحبت‌های قطب‌الدین صادقی کارگردان کهنه‌کار و دوران‌ساز نمایش‌ «سفرنامه آبجی مظفر»
تئاتر شهر نباید گاراژ باشد!
قطب‌الدین صادقی می‌گوید که بعد از ۱۰ سال به دعوت خودشان برگشتم و به‌جای حمایت، آزار دیدم. چه کسی پاسخگوی این همه فشار و بی‌عدالتی است؟! در کل؛از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود!

[شهروند] سالن اصلی تئاتر شهر تا همین چند روز پیش میزبان نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» به نویسندگی و کارگردانی قطب‌الدین صادقی بود. نمایشی کمدی درباره روز و روزگار مظفرالدین شاه قاجار در سفر به فرانسه- که با بازی ژاکلین آواره، الهه پورجمشید، رها ‌اصغری، امید ‌اکبرزاده، آرتین ‌امجدی، سجاد ‌باقری‌نژاد، نگین ‌خداوردی، مهسا ‌دشت‌گرد، حامد ‌دلیریان، زینب ‌رحمانی، سوگند ‌روستایی، پرنیا ‌سراج، فریال ‌سیاح‌نیری، نگین ‌شیرازیان و شمار دیگری از بازیگران تئاتر بلاهت و عقب‌ماندگی فرهنگی این شاه قاجار را- به نیابت از حکام این سرزمین- به تماشا گذاشته است.
در مطلبی که در پی می‌آید؛ خبرگزاری مهر به بهانه اجرای نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» پای صحبت‌های قطب‌الدین صادقی نویسنده و کارگردان این نمایش نشسته و گلایه‌های او درباره موانع و مشکلات اجرای این اثر و بی‌حرمتی‌هایی را که به او و گروهش شده، بازتاب داده است. صادقی در این گفت و گو هم‌چنین درباره ضعف‌های مدیریت مالی و اداری تئاتر ایران نیز سخن گفته است...

باتوجه به فاصله زمانی ۱۰ ساله نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» از آخرین کارگردانی شما در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر؛ آیا برای اجرای این نمایش هم با مشکل روبه‌رو بودید؟
صادقی: بعد از ۱۰ سال دوری و محرومیت، آخرین باری که در تئاتر شهر بودم سال ۱۳۹۳ بود. چندین بار از من خواستند برگردم و کار کنم، اما مشکلات مالی بزرگی داشتیم. بارها به من پیشنهاد شد که با شرایط مختلفی کار کنم اما همیشه مسائلی پیش می‌آمد که امکان‌پذیر نمی‌شد. آخرین بار هم بعد از دعوتی که از من کردند، مدیر سابق تئاترشهر از من سفته ۵۰۰ میلیون تومانی خواست و تأکید داشت که باید از بازیگران چهره استفاده کنم. در حالی که تئاتر من هرگز متکی به چهره نبوده و اگر هم قرار باشد چهره‌ای باشد، خودم هستم. این برخورد بسیار ضدتئاتری و توهین‌آمیز بود. تا این‌که امسال دبیر جشنواره فجر تماس گرفت و گفت دوست دارد من برای جشنواره پروژه‌ای آماده کنم و من گفتم که جشنواره تهیه‌کننده نمایش باشد. کمک‌هایی که قرار بود به نمایش بشود ابتدا ۲۵۰ میلیون تومان بود، اما با توجه به حضور ۵۰ بازیگر و موزیسین روی صحنه و هزینه دکور و لباس، صحبت شد که تا ۵۰۰ میلیون تومان از جشنواره فجر دریافت کنیم و مرکز هم یک کمک هزینه ۵۰۰ میلیون تومانی بدهد. در واقع مجموعاً بنا بود یک میلیارد تومان پرداخت شود؛ اما در نهایت تا شب اول اجرا فقط ۱۵۰ میلیون تومان داده بودند و بنابراین با قرض و وام و با فشار شدید مالی و کاری توانستیم نمایش را روی صحنه ببریم- که بدترین آزار روحی بود که تاکنون دیده بودم. این بی‌حرمتی‌ها چنان بودند که سوگند خوردم دیگر کارگردانی نکنم.

 اداره کل هنرهای نمایشی به تعهدات خود عمل نکرد؟
صادقی: نه تنها از پولی که گفته بودند، تا امروز فقط ۳۰۰ میلیون تومان داده‌اند، بلکه جلوی فروش نمایش ما را هم گرفتند. پنج بار گیشه ما را بستند و با رفتارهای غیرمسئولانه سعی کردند به ما ضربه بزنند؛ من قصد داشتم که با عواید گیشه، دستمزد عوامل و بازیگران را بدهم اما با این اتفاق، این پرداخت مدام به تعویق می‌افتاد.  این رفتارها غیرقابل بخشش است. این افراد باید در برابر تئاتر ایرانی پاسخگو باشند.
روش مدیریتی‌شان از نظر مالی و هنری غلط است و نتیجه‌ای جز یأس و عصبیت ندارد. واقعاً می‌توانم بگویم از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود.
به نظرتان چه عواملی دلیل این مشکلات هستند؟
صادقی: به‌صراحت می‌گویم که این مشکلات ناشی از مدیریت ضعیف اداره کل هنرهای نمایشی است که نمی‌دانند وقتی میزشان را عوض می‌کنند، تفکر و رویکردشان هم باید تغییر کند. شما نمی‌توانید یک پیشکسوت را بعد از ۱۰ سال دعوت کنید و سپس اجازه ندهید که کارش را به درستی انجام دهد و در نهایت هم جایش را به یک جوان بی‌تجربه بدهد؟ این وضعیت نشان‌دهنده یک اقتصاد بیمار و مدیریت ضعیف است. تئاترشهر نباید گاراژ باشد!

به عنوان یک پیشکسوت می‌توانید بگویید که در چنین شرایطی برای برون‌رفت از بحران چه باید کرد؟
صادقی: تنها خواسته من این است که این رفتارهای نادرست تکرار نشود. این مسائل مانند زهر وارد افکار ما می‌شود و از طریق کارهایمان به جامعه منتقل می‌شود. به‌نظر من این ضعف مدیریت مالی و اداری باید اصلاح شود و مسئولان باید عذرخواهی کنند. واقعیت این است که من نه به دنبال پول بودم، نه به دنبال پست و مقام. هرگز شهرت برای من هدف نبوده است.

 


تعداد بازدید :  45