شماره ۳۳۰۱ | ۱۴۰۳ شنبه ۱۱ اسفند
صفحه را ببند
خاطرات الرجال

 ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور می‌کنیم.

دیدارها با رئیس MI-6
من در مجموع 3 بار رئیس کل ام‌آی‌سیکس را دیدم. بار اول در انگلستان بود که شرح دادم (در سفر دوم برای طی دوره ساواک) و ملاقات کوتاهی بود. بار دوم او به ایران آمد و رئیس ام‌آی‌سیکس سفارت میهمانی مفصلی به افتخارش داد، که اعضاء سفارت و تعدادی از ایرانیان (با خانم‌هایشان) شرکت داشتند. مدعوین حدود 200 نفر بودند. در این میهمانی هر یک از مقامات ایرانی به نوبت به او معرفی می‌شدند. این مقامات مسئولین ساواک و اداره دوم ارتش و شهربانی بودند و بسته به شغل شخص، دو به دو صحبت می‌کردند. در این میهمانی او با صمیمت به من دست داد و پس از احوالپرسی گفت: «دخترهای انگلیسی خیلی زیبا هستند» و اشاره به منشی‌های سفارت کرد و گفت: «با این‌ها صحبت کنید، دخترهای خوبی هستند!» من هم با چند نفر از آن‌ها صحبت کردم، ولی اکثراً کک و مک داشتند. سومین بار باز هم در ایران بود و تصور می‌کنم سال 1349 بود. رئیس ام‌آی‌سیکس سفارت در منزل خود میهمانی خصوصی به افتخار او داده بود (مسئول قبلی ام‌آی‌سیکس سفارت عوض شده و این فرد جدید بود). در این میهمانی فقط نصیری (رئیس ساواک)، سپهبد کمال (رئیس اداره دوم ارتش)، مبصر (رئیس شهربانی)، معتضد (معاون ساواک و رئیس اطلاعات خارجی) و من دعوت شده بودیم. شاپور جی نیز حضور داشت و در کنار رئیس ام‌آی‌سیکس نشسته بود و صحبت‌ها را ترجمه می‌کرد. از این میهمانی آنچه قابل ذکر است گرم گرفتن بیش از حد رئیس ام‌آی‌سیکس با سرلشکر معتضد بود که از همه ما (من، نصیری، کمال و مبصر) مقام پایین‌تری داشت. مدت کوتاهی بعد معنی این برخورد را فهمیدم، زیرا معتضد به جای من قائم مقام ساواک شد و من رئیس بازرسی شاهنشاهی شدم، البته با حفظ ریاست دفتر ویژه. در واقع از همان موقع معتضد برای این پست کاندید شده بود. طی دوره‌های آموزشی در انگلیس متوجه شدم که انگلیسی‌ها برخلاف آمریکایی‌ها به سازمان اطلاعاتی متمرکز، حجیم، پرتظاهر و طبعاً نیمه علنی، از نوع سیا، اعتقاد ندارند و برعکس سازمان‌های کوچک و غیرمتمرکز و در حد اعلای اختفاء را ترجیح می‌دهند. اگر به تعداد ارگان‌های اطلاعاتی و امنیتی در خود انگلیس توجه شود این سبک کار مشهود می‌شود. در مورد ایران نیز چنین بود و ساواک که توسط آمریکایی‌ها ایجاد شد، همانطور که بعداً توضیح خواهم داد، از نظر ساختمان یک سازمان مدل آمریکایی بود، در حالی که «دفتر ویژه اطلاعات» که با هدایت انگلیسی‌ها توسط من ایجاد شد، یک سازمان کوچک ولی منضبط و پرتحرک و کم‌تظاهر به شمار می‌رفت.          

 


تعداد بازدید :  32