پدرام ابراهیمی طنزنویس
[email protected]
به قول مادربزرگم: «همیشه تو هر عزا و عروسیای یه نفر هست که خودشو [...] (همان پف فیل) کنه» در جریان مذاکرات هستهای ایران و فلان به علاوه فلان هم از این دست آدمها کم نبودند. آن از لوران فابیوس انقلت المجالس که داخل جلسات محرمانه، آنتنبازی در میآورد و برای اربابان جهانخوارش پیام... البته اربابان جهانخوارش که همه داخل جلسه بودند... ولی خب به هر حال برای نتانیاهو که مسیج میداد؟ آن از بنیامین نتانیاهو که سعی میکند نقش «ابَر پف فیل» را ایفا نماید و این آخری هم،
47 نماینده جمهوریخواه که دستنشانده و سرسپرده آمریکا در سنا هستند. حضرات برداشتهاند به سران کشور ما نامهی سرگشاده نوشتهاند. آخر ای پیشانی؟ من را کجا مینشانی؟! آنکه به ما نامه سرگشاده نداده بود، سناتور تزیینی سنای آمریکا بود! پیش خودشان خیال کردند ملت غیور ما، آن توجهی که به نامههای رئیس دولت قبلی میکرد را به این نامه هم میکند. فکر کردند مینشینیم مثل آن نامهها، از این نامه هم لطیفه و ادبیات عامهپسند استخراج میکنیم؛ زهی خیال باطل. در اینجا میخواهیم جواب فک و دندانشکنی به آن 47 سناتور جیرهخوار آمریکا بنویسیم که بفهمند یک من ماست چقدر پالم دارد.
خدمت 47 نماینده جمهوریخواه سنای آمریکا، سلامٌ علیکم
در پی انتشار نامه آموزشی- فرمایشی که به صورت سرگشاده به سران کشور ما مرقوم فرمودید، بگیرید که اومد:
اولاً: اقدام به نگارش و انتشار چنین نامهای، مبیّن دکترین ما مبنی بر «آزادی افکار» است که طی آن افراد آزادند به هر لاطائلاتی که میخواهند فکر کنند ولی حق ندارند هر جفنگ و اباطیلی که در فکرشان بود را بر زبان برانند. شما ناخواسته به جهانیان نشان دادید که آزادی بیان چه اثرات سوئی برای جوامع بشری دارد.
ثانیاً: دو سِنت ادبیات دیپلماتیک هم خوب چیزی است. شاعر میفرماید: «من از خاری که در بالای دیوار است دانستم / هر دو بالایند اما این کجا و آن کجا؟!» بله؛ شعور و معرفت ربطی به تحصیلات و منصب ندارد. همانطور که ما کلی آدم میشناسیم که مدرکشان تقلبی و پایاننامهشان کپی بوده ولی با معرفت بودهاند. «معرفت دُر گران است به هر کس ندهند / هر دو با ارزش ولیکن این کجا و آن کجا؟!» این پرسش را هم از سناتورها داریم که یعنی خداییش شما در حد ما هم نیستید؟! آخر این چه ادبیاتی است؟ بترسید! ما چند نفر را میشناسیم که هر کدامشان یک سنا را حریف هستند، بترسید.
ثالثاً: میگویید: «مطابق قانون، توافق احتمالی، بعد از دوران اوباما قابل نقض است» یک جوری میگویید قانون قانون که آدم فکر میکند آمریکا ایران است! بندگان خدا! در کشور ما، طرف در همین نظام آموزشی درس خوانده، دیپلم گرفته، دانشگاه رفته، فارغالتحصیل شده، مجوز شعر گرفته، مجوز آهنگ گرفته، مجوز کنسرت گرفته، بعد کنسرتش لغو میشود. میفرماید: «صدها گل زرد، یک گل نصرانی / ما را از تاکسی خالی میترسانی ولیکن این کجا و آن کجا؟»
حالا روی صحبتمان با شما وارفتگان و وادادگان داخلی است (آقایان سناتورها با شما دیگه کاری نداریم. میتونید تشریفتون رو ببرید) شما که به زور و ضرب میخواهید صدای امثال سناتورها و نتانیاهوها را به صدای دلواپسان بچسبانید. چرا پوست حرف را میگیرید و مغز آن را وامینهید؟ بهطور مثال، آن «عزیزم»ی که من به شما بگویم با همان «عزیزم»ی که نامزدتان میگوید، یکی است؟ شاعر پرکار میفرماید: «با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی / هر دو دلواپس ولیکن این کجا و آن کجا؟!» از خدا بترسید و به دامان ملت بازگردید.
امضا: جمعی از مردم هوشیار و بیدار