شماره ۳۲۹۹ | ۱۴۰۳ چهارشنبه ۸ اسفند
صفحه را ببند
یادداشت‌های شهر شلوغ
از تاریخ نگاری صادقانه تا تغییر رفتار افراد در گذر زمان

 [ شهروند] هوشیاری، رصد اخبار و تحلیل‌ها و نقل‌قول‌ها همواره باید به‌عنوان یک توصیه در صدر توجه رسانه‌ها و مراکز تولید محتوا باشد. عکس‌العمل سریع به برخی حاشیه‌ها و شایعات می‌تواند راه را بر انحراف و بی‌اعتمادسازی مردم ببندد. از دیگر سو، می‌توان با بررسی‌ها و تحلیل‌های کارشناسانه نقشه راه منسجمی را پیش‌روی سیاستمداران و تصمیم‌سازان قرار داد، قطعات پازل را کامل کرد و با همراهی هم بر تداوم وفاق و همدلی تأکید ورزید. مهم ارزیابی شرایط کنونی، برآورد توانمندی‌ها و آینده‌نگری در حوزه‌های متفاوتی است که منجر به حفظ منافع ملی ما می‌شود....

 ماجرای اعدام‌های سران رژیم گذشته و نهضت آزادی
در تکذیب ادعا‌های اخیر محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) بیانیه‌ای صادر و اعلام کرد: «اخیراً دبیرکل سابق نهضت آزادی در گفت‌وگو با یک رسانه خبری، در بیان ماجرای اعدام‌های سران رژیم گذشته در اول انقلاب با ادبیات و روایتی در تضاد آشکار با واقعیت‌های تاریخی، مطالبی کاملاً کذب و نادرست به بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی نسبت داده‌اند که صحت ندارد.»
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ضمن تکذیب ادعا‌های اخیر محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی، اعلام کرد: به‌نظر می‌رسد آنچه در پس از چند دهه از سوی عوامل نهضت آزادی در بیان روایت و تحلیل رویداد‌ها و مسائل دوران انقلاب برخلاف مواضع و اقدامات دوره مسئولیت خود و همفکرانشان ارائه می‌گردد بر جست‌وجوگران حقیقت پوشیده نخواهد ماند. این رویه خلاف اصول بدیهی تاریخ‌نگاری صادقانه است.
روابط‌عمومی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(س) در جوابیه‌ای اعلام کرد:
اخیرا آقای مهندس محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی، در گفت‌وگوی تاریخ شفاهی دیده‌بان ایران، در بیان ماجرای اعدام‌های سران رژیم گذشته در اول انقلاب با ادبیات و روایتی در تضاد آشکار با واقعیت‌های تاریخی، مطالبی کاملا کذب و نادرست به بنیانگذار جمهوری اسلامی امام خمینی نسبت داده‌اند که جهت تنویر افکار عمومی، پاسخ مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی به شرح زیر ارائه می‌گردد
۱. آقای مهندس توسلی به نقل از آقای دکتر ابراهیم یزدی و اعتراض ایشان به اعدام‌های آقای خلخالی، مدعی شده که امام خمینی گفته‌اند «خلخالی شمر انقلاب است و...» این ادعا بی‌اساس و فاقد هرگونه سند و اعتبار بوده و قویا
تکذیب می‌شود.
افزون بر آن، مصاحبه‌های آقای دکتر ابراهیم یزدی در مقاطع مختلف خلاف آن ‌را به‌وضوح اثبات می‌نماید. از جمله، دکتر ابراهیم یزدی در مصاحبه با برنامه خشت خام، مورخ ۱۶ آبان ۹۵، در پاسخ به سؤال مجری درباره اینکه: «بعضی از این اعدام‌ها خلاف نظر امام بود؟» ‌می‌گوید: «بله! ولی گروه‌های چپ جمع می‌شدند می‌گفتند: خلخالی! اعدام... اعدام، یکی از مشوقین خلخالی در این اعدام‌ها خود گروه‌های چپ: حزب توده، مجاهدین، چریک‌ها بودند.» و در این مصاحبه آقای یزدی هیچ اشاره‌ای به داستان شمر انقلاب ندارد.
۲. دکتر ابراهیم یزدی در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۵۸ در مصاحبه‌ای با شبکه بی‌بی سی با زبان انگلیسی به صراحت از اعدام‌های سران رژیم گذشته دفاع می‌کند و می‌گوید: “همه حرف من این است که آنان مجرم بودند و باید اعدام می‌شدند. نمی‌دانم شما چرا اینقدر نسبت به این موضوع حساس هستید و هرگز نمی‌پرسید این افراد در گذشته چه کرده‌اند؛ اینها هزاران نفر را کشته‌اند.”
همچنین آقای یزدی در پاسخ به این پرسش که پس شما این شیوه مجازات و اعدام را قابل‌قبول می‌دانید، می‌گوید: «دارم می‌گویم که آنان مستحق این مجازاتند، چون مرتکب جنایت شده‌اند.» ایشان در ادامه با لحنی طنزآلود خطاب به گوینده بی‌بی‌سی می‌گوید: “من توصیه شما را به اطلاع مسئولین خواهم رساند که اینها را با دوازده گلوله نکشند، بلکه با شلیک دو گلوله در سرشان بکشند. من چند تیرانداز ماهر، احتمالا از انگلستان یا آمریکا، استخدام خواهم کرد که یک گلوله به سرشان بزنند!”
۳. در شرایطی که برخی عوامل نهضت آزادی ازجمله آقای ابراهیم یزدی خود از عوامل و همکاران دادگاه انقلاب در اعدام‌های سران رژیم گذشته بوده‌اند و در همان زمان به دنبال نفوذ جریانات و گروه‌های چپ، نظیر سازمان مجاهدین، در بسیاری از محاکم و نهاد‌های قضایی و تأثیر بر تشدید مجازات عوامل رژیم گذشته، امام خمینی در پیامی در ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ دستور توقف موقت محاکمات و محدود کردن اختیارات دادگاه‌ها را صادر کرد و خواستار تنظیم آیین‌نامه‌ای جدید در شورای انقلاب برای رسیدگی به جرائم ضدانقلابی شد و این منجر به تصفیه عناصر افراطی و تندرو سازمان مجاهدین (منافقین) از دادگاه‌ها و تغییر در فرایند روند دادگاه‌ها شد. در این مقطع برخی از عوامل افراطی سازمان مجاهدین نیز در جایگاه‌های حساس و مهم دولت موقت نفوذ کرده و عمده خشونت‌ها و ناآرامی‌ها از سوی آنان در سراسر کشور برنامه‌ریزی، هدایت و اجرا می‌شد.
۴. همچنین در این گفت‌و‌گو ادعا شده آقای بازرگان هیچ بیعتی با امام نکرد، چنانچه دکتر یزدی در مصاحبه‌ای دیگر اذعان داشته‌اند که ما اگر می‌دانستیم امام می‌خواهد ولایت فقیه داشته باشد، ما با او بیعت و همراهی نمی‌کردیم.
ناگفته نماند که جریانات مختلف نهضت آزادی و ملی‌مذهبی‌ها از همان بدو ورود حضرت امام به فرانسه برای نزدیکی و همراهی بیشتر با امام با هم رقابت و جدال می‌کردند و گاهی این رقابت منجر به ایجاد تنش در بین چهره‌های مطرح آنان به‌خصوص آقایان یزدی، قطب‌زاده و بنی‌صدر می‌شد.
از طرفی، تنها دولتی که از ابتدای انقلاب تاکنون بدون رأی مردم برسر کار آمد دولت موقت آقای بازرگان و همفکران ایشان بوده که با حکم شخص حضرت امام منصوب و سپس با حمایت امام مورد حمایت مردم قرار گرفت.
در آن مقطع تاریخی که بحثی از بیعت نبود، لیکن اگر این آقایان بر نپذیرفتن رهبری امام خمینی صادق بوده‌اند، پذیرش حکم انتصاب و مسئولیت دولت موقت که به امضای امام صادر گردید، چه معنا پیدا می‌کند؟
به نظر می‌رسد آنچه در پس از چند دهه از سوی عوامل نهضت آزادی در بیان روایت و تحلیل رویداد‌ها و مسائل دوران انقلاب برخلاف مواضع و اقدامات دوره مسئولیت خود و همفکرانشان ارائه می‌گردد بر جست‌وجوگران حقیقت پوشیده نخواهد ماند.
این رویه خلاف اصول بدیهی تاریخ‌نگاری صادقانه است.

قدرت‌های بین‌المللی در ضعیف‌تر کردن ایران توافق دارند
به گزارش جماران، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: «اگر شما می‌دانید که رفتار‌های ترامپ بد است، انتظار ما این است که در سیاست‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و بین‌المللی، در بازی ترامپ قرار نگیریم و در کادر خواسته‌های او عمل نکنیم و این امر مستلزم این است که میراث اندیشه‌ای سیدحسن مدرس و محمد مصدق و شعار به‌غایت بددفاع‌شده «نه شرقی و نه غربی» به‌طور ویژه مورد توجهی دوباره
قرار گیرد.»
فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: «طی بالغ بر ۲۰۰ سال گذشته، همواره در هنگامه منازعه‌های هژمونیک، اراده مشترک طرفین منازعه این بوده که ایران در حضیض سیستمی به سر ببرد. اهمیت این مسئله از این بابت است که حداقل آنچه ابراز می‌شود به‌گونه‌ای است که تصور می‌کنند غایت مسئله منازعه هژمونیک با ستیز تعیین تکلیف می‌شود، درحالی‌که معتقدم ستیزی میان قدرت‌های اصلی وجود ندارد و مچ انداختن برای تعیین سهم هر یک از طرفین، از غنایمی که در دنیا وجود دارد را شاهد هستیم؛ بنابراین اینکه فکر کنیم از تضاد یا تعارضی که میان آنها است استفاده و ضمانتی برای خود فراهم می‌کنیم، به گواه مشاهده‌های تاریخی، برداشت دقیق و درستی نیست.»
این اقتصاددان ادامه داد: «قدرت‌ها در هر چه ضعیف‌تر کردن ایران، با یکدیگر توافق دارند و بخش اعظم گرفتاری‌های ما و ضربه‌های هولناکی که از دریچه امنیت ملی و تمامیت ارضی خوردیم، ریشه در عدم‌شناخت ظرفیت‌ها و محدودیت‌های داخلی خود و عدم‌شناخت اقتضائات نظام بین‌المللی دارد. همه وجوه این نظام بین‌المللی در ابعاد سیاسی یا نظامی منحصر نمی‌شود، بلکه ما حتی از اقتضائات تحولات علمی و فنی هم در حد نصاب آگاهی نداشتیم و ترکیب اینها برای ما ضربه‌های مهلکی به همراه داشته است.»
مومنی با بیان بخش‌هایی از تاریخ ایران که در آن هر بار خواسته‌ایم برای از بین بردن نفوذ یک کشور به قدرت خارجی دیگری پناه بردیم و بعدا کارنامه این قدرت خارجی جدید چنان بوده که پشیمان شدیم و گفتیم صد رحمت به کشور مسلط قبلی، مانند آنچه در جنگ چالدران شاهد آن بودیم، اظهار داشت: «آنچه در جنگ جهانی اول و دوم و توهم بی‌طرفی که داشتیم، گذشت، به ما این پیام را می‌دهد که باز کردن باب گفت‌و‌گو‌های جدی در این زمینه می‌تواند برای کشور ما خیر داشته باشد.»
این اقتصاددان ضمن تشریح مفهوم شاخص «رابطه مبادله» که توان رقابت و توان مقاومت اقتصاد‌های ملی را می‌سنجد، خاطرنشان کرد: «از نقطه عطف پس از پایان جنگ، ما سوراخ دعا را گم کردیم و در ورطه‌ای افتادیم که من نام آن را «پیشروی در باتلاق» گذاشتم و این پیشروی متأسفانه همچنان ادامه دارد. در ۱۰ ساله اول بعد از پیروزی انقلاب، سال ۱۳۶۷، به دلایل پرشماری که مبتنی بر شوک‌های برون‌زا بوده، ضعیف‌ترین سال عملکرد اقتصادی ایران در دوره بعد از انقلاب بوده است.
در فاصله پایان جنگ تا ۱۳۸۹، شاخص رابطه مبادله، نسبت به این وضعیت در ۱۳۶۷، بالغ بر ۳۴ درصد سقوط کرده است! در این دوره، نسبت به دوره ۱۰ ساله اول پشت به تولید ملی کردیم و هر حکومتی که به تولید ملی پشت کند و به رانت و ربا و دلالی و سوداگری و واردات‌محوری روی آورد، باب مشارکت مردم در سرنوشت اقتصادی و سیاسی‌شان را متناسب با شدت کاری که کرده مسدود می‌کند و بنابراین رابطه میان مردم و حکومت هم از شرایط مطلوب فاصله می‌گیرد.»
مومنی تأکید کرد: «در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، شاخص رابطه مبادله ایران در مقایسه با وضعیت این شاخص در ۱۳۸۹، سقوط ۳۰ درصدی را تجربه کرده است. اکنون اگر بخواهیم رابطه مبتنی بر کرامت انسانی و تحقق وعده‌های انقلاب اسلامی را در داخل داشته باشیم، باید ریل موجود که ریل بازتولید نابرابری‌های ناموجه، مشارکت‌زدایی از مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی‌شان و پشت کردن به بنیه تولید ملی است را تغییر دهیم. این راه نجات است. در خارج از ایران هم راه نجات ایران این است که نه تن به روابط مبتنی به ‌دست‌نشاندگی دهد و نه تن به مناسبات تنش‌آمیز دهد. مناسبات تنش‌آمیز، بستر‌ساز انداختن ایران در چنبره مناسبات وابستگی است. ظاهری اغواگر دارد و حرف‌های دهان‌پرکن در آن زیاد زده می‌شود، اما کارکرد آن عمق‌بخشی به وابستگی‌های ذلت‌آور به دنیای خارج است. نشانه‌های بسیار خطرناکی از این ماجرا اکنون در ایران وجود دارد.»
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه باید پرسید پس اندیشه‌ورزان و نهاد‌های نظارتی این سرزمین چه می‌کنند و در این چند ۱۰ سال حواس ما به چه بوده که از چنین مسئله‌ای غفلت کردیم، گفت: «سند قانون برنامه چهارم، در هدف‌گذاری کمی، تحقق میانگین رشد سالانه ۸درصدی را پیش‌بینی کرده بود. پیش‌بینی این سند برای تحقق این رشد این بود که ما سالانه با ۱۶.۵ میلیارد دلار واردات می‌توانیم رشد ۸ درصدی را محقق کنیم. از سال ۱۳۹ مطالعه‌هایی در سازمان برنامه وجود دارد که ادعا می‌کند برای تحقق رشد ۸ درصدی، ما حداقل سالانه به ۲۰۰ میلیارد دلار واردات نیاز داریم! ببینید ما با چه سرعتی به سمت عمق‌بخشی به وابستگی‌های ذلت‌آور به دنیای خارج حرکت می‌کنیم؟!
مومنی گفت: «اگر شما می‌دانید که رفتار‌های ترامپ بد است، انتظار ما این است که در سیاست‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی  و  بین‌المللی، در بازی ترامپ قرار نگیریم و در کادر خواسته‌های او عمل نکنیم و این امر مستلزم این است که میراث اندیشه‌ای سیدحسن مدرس و محمد مصدق و شعار به‌غایت بددفاع‌شده «نه شرقی و نه غربی» به‌طور ویژه مورد توجهی دوباره قرار گیرد.»

این‌که اگر با آمریکا مذاکره نکنیم وارد جنگ می‌شویم ادعای بی‌پایه‌‌ای است
به گزارش هم‌میهن‌آنلاین، محمدجواد لاریجانی، درباره اینکه حالا که تصمیم بر این است که مذاکره‌ای نداشته باشیم راهکار ما برای اینکه به استراتژی نه مذاکره و نه جنگ برسیم چیست و به‌عبارت دیگر، راهکار جایگزین به جای جنگ و مذاکره در رابطه با آمریکا چه باید باشد، گفت: اینکه اگر ما با آمریکا مذاکره نکنیم، جنگ اتفاق می‌افتد، این ادعا پایه‌ای ندارد؛ لااقل من دلیل محکمی برایش نمی‌بینم.
لاریجانی ادامه داد: البته من نمی‌توانم پیغمبرانه پیش‌بینی کنم که جنگ می‌شود یا نمی‌شود؛ همیشه ممکن است یک حاکم کم‌عقلی به کشور ما تجاوز کند و ما هم همیشه باید آماده پاسخگویی باشیم؛ منتها این دوگانه درست نیست.
وی تأکید کرد: ما راهمان این است که باید فکر کنیم و اینطور ارزیابی کنیم که دولت آمریکا با مذاکره، تحریم‌های عمده را برنمی‌دارد مگر اینکه از ما خواسته‌هایی داشته باشد که با استقلال و آزادی ما منافات دارد و بخواهد ما آن را بپذیریم؛ مثل کاری که دارد با اوکراین می‌کند.
لاریجانی خاطرنشان کرد: ما راهمان این است که با استفاده از سایر امکانات بتوانیم به‌تدریج اثر تحریم‌ها را کاهش دهیم و شاید روزی آنها را بی‌اثر کنیم؛ این اثرات که کاهش پیدا کند خود آمریکا می‌فهمد این راه به درد نمی‌خورد. اما آیا امکان‌پذیر است؟ از لحاظ فنی من فکر می‌کنم امکان‌پذیر است.
وی درباره اینکه سیاست همسایگی ما در این شرایط باید چگونه باشد، گفت: این سیاست، سیاست ثابتی در ایران بوده است، به‌خصوص در دولت شهید رئیسی این رویه فعال‌تر شد و آقای پزشکیان هم آن را با قدرت پیش می‌برند.
لاریجانی یادآور شد: به‌نظرم توافقنامه همکاری‌های استراتژیک با روسیه دستاورد بزرگی برای دولت است همینطور با چین؛ سیاست‌های آقای پزشکیان بسیار سیاست‌های درستی است.
وی گفت: البته ما باید واقع‌بین باشیم. حکومت‌های اطراف ما ملاحظات خودشان را دارند، اما عمدتاً منافعشان در همکاری با ماست. ایران یک کشور توانمند و پرتوان است و در جای بسیار مهمی قرار دارد، لذا ما گزینه‌های بسیار فراوانی داریم. فقط باید زرنگ باشیم و از آنها استفاده کنیم.

اقتصاد با تغییر دولت‌ها هم درست نمی‌شود، چه رسد به استیضاح وزیر !
درحالی‌که نمایندگان مجلس تا کمتر از یک هفته دیگر، اقدام به استیضاح وزیر اقتصاد دولت پزشکیان خواهند کرد، یکی از همین نمایندگان مجلس به‌رغم آنکه به‌شدت نسبت‌به وضعیت معیشتی شهروندان اعتراض دارد، معتقد است که راه برون‌رفت از این اوضاع بحرانی، استیضاح وزیر اقتصاد نیست. احمد بیگدلی در این رابطه به رویداد۲۴ می‌گوید: «نمی‌توان منکر این واقعیت شد که وضعیت بازار ارز، وضعیتی نامساعد است و باتوجه به کاهش ارزش پول ملی و افزایش چشمگیر نرخ تورم، متأسفانه شاهد تشدید شکاف‌های اجتماعی و طبقاتی در جامعه هستیم. اما پرسشی که در آستانه استیضاح عبدالناصر همتی مطرح است، لزوماً پرسش درباره خوب یا بد بودن وضعیت معیشت ملت نیست، بلکه پرسش اصلی این است که عملکرد وزیر اقتصاد در این مدت کوتاهی که از آغاز به‌کار دولت چهاردهم می‌گذرد، چه تأثیری در شکل‌گیری این اوضاع داشته است.»
این نماینده عضو کمیسیون اجتماعی مجلس دوازدهم که گفته «شخصاً به وضعیت موجود انتقاد دارم و قطعاً نمی‌توانیم بگوییم وضعیت موجود، وضعیتی قابل‌قبول است»، در عین حال می‌گوید: «چند سال پیش، در روز‌هایی که مجلس یازدهم بر سر کار بود و چندماهی هم از تشکیل دولت سیزدهم می‌گذشت، استیضاح یکی از وزیران وقت مطرح شد و جالب آنکه همین دوستانی که امروز در مجلس دوازدهم به‌جد در تلاش برای استیضاح وزیر اقتصاد دولت چهاردهم هستند، آن زمان در دفاع از وزیر دولت رئیسی استدلال می‌کردند که درست نیست به فاصله ۶، ۷ ماه از تشکیل یک دولت و آغاز به‌کار یک وزیر، اقدام به استیضاح کنیم.»
او با اشاره به این مثال، نتیجه‌گیری کرد که «همین رویکرد‌های متناقض و تغییر رفتار افراد در گذر زمان و در مواجهه با مسائل مختلف، به‌نحوی نشان‌دهنده انگیزه‌های جناحی و سیاسی آنان است.»
بیگدلی می‌گوید: «درواقع به‌نظر می‌رسد آنچه دست‌کم برخی از متقاضیان استیضاح را به صرافت این انداخته که به هر قیمت آقای همتی را در شرایطی که ۶، ۷ ماه بیشتر از آغاز به کارش در راس وزارت اقتصاد نگذشته، استیضاح کنند، انگیزه‌های جناحی است.»
 او اضافه کرد: «سؤال من این است که آیا می‌توانیم عملکرد یک بخشداری یا دهداری را ظرف ۶، ۷ ماه مورد بررسی دقیق قرار دهیم و اقدام به تغییر بخشدار یا دهدار مربوطه کنیم که اکنون می‌خواهیم وزیر اقتصاد را تنها پس از چندماه فعالیت در این جایگاه، استیضاح و برکنار کنیم؟!»
این نماینده مجلس از نمایندگان متقاضی استیضاح درخواست کرد که اگر راهکاری برای عبور از این شرایط بحرانی دارند، این راهکار‌ها را همانطور که رئیس‌جمهور نیز به دفعات تأکید کرده، در اختیار دولت قرار دهند تا مجموعه مسئولان حاکمیتی اعم از اعضای دولت، نمایندگان مجلس، مسئولان عالی قضایی و دیگر مسئولان، نسبت‌به اجرای این راهکار‌ها اقدام کنند.
 او همچنین با تأکید بر اینکه «وزیر اقتصاد هنوز در این مدت زمان کوتاه فرصت این را نداشته که سیاست‌ها و برنامه‌هایش را به‌طور کامل اجرا کند»، خواستار تحمل بیشتر متقاضیان استیضاح شد و گفت: «واقعیت این است که باتوجه به رویکرد مبتنی ‌بر وفاق در دولت آقای پزشکیان، آقای همتی هنوز تیم مورداعتماد خود را نیز به‌طور کامل در وزارت اقتصاد مستقر نکرده و هم‌اکنون بسیاری از مدیران ارشد چه در بدنه وزارت اقتصاد و چه در سطح کلان، درمجموعه دولت، همان مدیرانی هستند که در دولت‌های پیشین نیز فعالیت می‌کردند.»
بیگدلی بر این اساس به یک نکته مهم دیگر نیز اشاره کرد و گفت: «به‌تازگی مطلبی در اختیار بنده قرار گرفت که بنابر آن، ظاهراً عمده محور‌های استیضاح آقای همتی به‌عنوان وزیر اقتصاد دولت آقای پزشکیان، همان موارد و محور‌هایی است که چندسال پیش، در بحث استیضاح آقای خاندوزی به‌عنوان وزیر اقتصاد دولت رئیسی مطرح شد.»
او در نتیجه‌گیری از این مهم گفت: «این مسئله نشان می‌دهد مشکل نه‌تنها با تغییر افراد مرتفع نمی‌شود، بلکه فراتر از آن، مشکل در سطحی است که لزوماً با تغییر دولت‌ها نیز نمی‌توانیم منتظر حل آنها باشیم؛ چراکه بخش عمده این مشکلات کنونی در وضعیت اقتصاد کشور، ناشی از برخی ساختار‌های سیاسی است و بخشی از آن نیز ناشی از تحریم‌های اقتصادی و مسائلی است که درواقع برآمده از وضعیت کلی سیاسی حاکم بر کشور است.»

 


تعداد بازدید :  17