[مریم رضاخواه ] به طور میانگین در سالهای مختلف بین ۵ تا ۷ درصد دانش آموزان پایه نهم به دهم نمی روند. این آمار اما در استانهای مختلف متفاوت و از ۲ تا ۱۰ درصد متغیر است؛ اما میانگین کشوری ۵ تا ۷ درصد است. این آخرین آماری است که عباس بیات، مدیرکل دفتر آموزشهای فنیوحرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است. این آمار، تنها اعدادی سرد و بیروح نیستند. پشت هر عدد، یک داستان زندگی پنهان است؛ داستانی از نوجوانانی که نتوانسته اند رویای تحصیل خود را زنده نگه دارند و دیگر به ادامه تحصیل امیدی ندارند. این آمارهای دردناک، تنها بازتابی از یک بحران بزرگ در نظام آموزشی کشور است. بحرانِ جوانانی که به دلایل مختلف، از مسیر تحصیل خارج میشوند. ترک تحصیل نه فقط یک انتخاب فردی، بلکه به معنای از دست دادن آیندهای است که میتواند روزی برای جامعهای بهتر و قویتر بسازد. این افراد به دلیل عدم برخورداری از آموزشهای تخصصی و مهارتهای لازم برای مشاغل پیچیدهتر، غالباً به مشاغل غیررسمی و با درآمد کم روی میآورند که نه تنها به رشد فردی و حرفهای آنها کمکی نمیکند، بلکه میتواند به افزایش نابرابریها و ناهنجاریهای اجتماعی در جامعه منجر شود.
«شهروند» در گفت و گو با کارشناسان، دلایل این ترک تحصیلها را بررسی میکند. چرا این نوجوانان به جای ادامه مسیر پر پیچوخم تحصیل، تصمیم میگیرند آرزوهای خود را در جایی دیگر جست وجو کنند؟ آیا هیچکس صدای آنها را میشنود؟ شاید هنوز دیر نشده باشد؛ شاید با درک بهتر این معضل و اقداماتی مؤثر، بتوانیم به این نوجوانان فرصتی دوباره برای رویاهایشان بدهیم.
عباس بیات، مدیرکل دفتر آموزشهای فنیوحرفهای وزارت آموزش و پرورش، یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل را «عدم تطابق آموزشها با نیازهای بازار کار» میداند. به گفته او، بسیاری از دانشآموزان پس از اتمام دوره تحصیل در مقطع نهم، از نظر شغلی و اقتصادی خود را در وضعیت بلاتکلیفی میبینند. این مشکل موجب میشود که برخی از این افراد، تحصیل را رها کرده و به سمت کارهای غیررسمی و مشاغل کمدرآمد حرکت کنند. برای این گروه از دانشآموزان، پیشنهاد شده که تجارب شغلیشان خارج از مدرسه مورد ارزیابی قرار گیرد تا به عنوان بخشی از فرایند آموزشی رسمی در نظر گرفته شود. این میتواند به بازگشت آنان به محیط آموزشی کمک کند.
بیات تأکید میکند که در برنامه هفتم توسعه، یک برنامه درسی خاص برای بازگرداندن دانشآموزان به تحصیل طراحی شده است. بیات همچنین از برنامهریزی برای آموزش رشتههای ۹۰۰ ساعته در هنرستانها میگوید:« این برنامه، با کاهش یک سال یا کاهش ساعات تدریس، به هدف جذب بیشتر دانشآموزان و حفظ آنها در مدارس طراحی شده است.» او همچنین در ادامه میگوید:«در برخی موارد، این دانشآموزان به حوزههای علمیه جذب میشوند یعنی اگر نظام کلان آموزش را نگاه کنیم درصدی از این آمار جذب حوزه علمیه میشوند.»
مدیرکل دفتر آموزشهای فنیوحرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش تأکید میکند که یکی از راهکارهای مهم در کاهش ترک تحصیل، «تقویت آموزشهای فنیوحرفهای» و «ایجاد ارتباط نزدیکتر بین نظام آموزشی و بازار کار» است. این امر به دانشآموزان این امکان را میدهد که در کنار تحصیل، مهارتهایی کسب کنند که برای ورود به بازار کار ضروری است.
مشکلات اقتصادی
محمدمهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز در رابطه با علل ترک تحصیل معتقد است که «مشکلات اقتصادی خانوادهها یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل است. در بسیاری از موارد، دانشآموزان مجبور میشوند برای تأمین مخارج خود یا خانواده، از مدرسه کنارهگیری کنند و وارد بازار کار شوند.» کاظمی همچنین به «چالشهای فرهنگی» در برخی مناطق کشور اشاره میکند:«در برخی از جوامع، هنوز نگرشهایی وجود دارد که تحصیل برای دختران و پسران به یک اندازه ضروری نیست و در این موارد، نهادهای آموزشی باید برنامههایی برای تغییر این نگرشها و تقویت باور عمومی به اهمیت تحصیل داشته باشند.»
البته معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش چندی پیش گفته بود که ترک تحصیل دانشآموزان در دو سال گذشته کاهش پیدا کرده و میزان ترک تحصیل در دختران کمتر از پسران است. «ممکن است دانشآموزان براثر علل و مسائل اجتماعی و فرهنگی که در روند تحصیلی دانشآموزان تأثیرگذار است از ادامه تحصیل محروم شوند، اما مسئله ازدواج در دختران در دوره دوم متوسطه بازدارنده نیست که ادامه تحصیل نداشته باشند. در آییننامه اجرایی مدارس پیشبینی شده است که این دانشآموزان میتوانند در مدرسه روزانه نیز تحصیل کنند که با رعایت قوانین مدرسه و نظر مدیر این دانشآموزان میتوانند در مدرسه ثبتنام کنند.»
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش بر این باور است که «سیاستگذاریهای کلان و همکاری بیننهادی» از جمله دخالت سازمانها و نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد، سازمان بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میتواند در کاهش نرخ ترک تحصیل مؤثر باشد.
مهم ترین دلایل ترک تحصیل
عادل برکم، کارشناس آموزش و پرورش در گفت وگو با «شهروند» به مهمترین دلایل ترک تحصیل ۵ تا ۷ درصد از دانشآموزان پایه نهم، اشاره میکند:«این موضوع چندین عامل مختلف دارد که همزمان میتوانند تأثیرگذار باشند. یکی از عوامل اصلی مشکلات اقتصادی است. در بسیاری از خانوادهها بهویژه در مناطق کمدرآمد، دانشآموزان به دلیل فشارهای مالی به کار کردن مجبور میشوند. این وضعیت بهویژه در شرایطی که خانوادهها قادر به تأمین هزینههای تحصیل یا نیازهای روزمره دانشآموزان نیستند، تشدید میشود. علاوه بر این، مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز نقش دارند. در بعضی از مناطق، نگرشهای سنتی و فرهنگی نسبت به تحصیل بهویژه در مورد دختران، ممکن است موجب شود که خانوادهها از ادامه تحصیل فرزندانشان در مقاطع بالاتر حمایت نکنند. همچنین، عدم دسترسی به مشاوره و حمایتهای روانشناختی در مدارس نیز میتواند عاملی باشد که انگیزه دانشآموزان برای ادامه تحصیل را کاهش دهد. البته وزارت آموزش و پرورش در سالهای اخیر اقداماتی را در زمینه حمایت از دانشآموزان کمبضاعت انجام داده است، اما به نظر میرسد که این برنامهها نیاز به گسترش دارند. برای مثال، در برخی مناطق، وزارت آموزش و پرورش به خانوادههای نیازمند کمکهزینههای تحصیلی ارائه میدهد یا طرحهایی برای تأمین لوازمالتحریر و غذا برای دانشآموزان در نظر گرفته شده است. اما همچنان این اقدامات کافی به نظر نمیرسد و باید حمایتهای بیشتری از خانوادهها و دانشآموزان در این زمینه صورت گیرد.»
این کارشناس آموزش و پرورش راهکارهایی را برای کاهش نرخ ترک تحصیل و جذب دانشآموزان به ادامه تحصیل پیشنهاد میدهد: «برای کاهش ترک تحصیل، نخستین قدم، تقویت مشاورههای تحصیلی و روانشناختی در مدارس است. این مشاورهها میتواند به دانشآموزان کمک کند تا مشکلات شخصی و خانوادگی خود را حل کنند و انگیزهشان برای ادامه تحصیل تقویت شود. علاوه بر این، باید برنامههایی برای توانمندسازی معلمان در شناسایی مشکلات اجتماعی و روانی دانشآموزان فراهم شود تا فوری به این مسائل پرداخته شود.» او به سطح حساسیت سیستم آموزشی کشور نسبت به مشکلات و چالشهای دانشآموزان در مناطق محروم و خانوادههای کمبضاعت اشاره می کند: «حقیقت این است که سیستم آموزشی هنوز نتوانسته به طور کامل مشکلات دانشآموزان در مناطق محروم و نیازمند را شناسایی و حل کند. در این مناطق، مدارس اغلب با کمبود منابع و امکانات روبهرو هستند و معلمان نیز به طور کامل از آموزشهای روانشناسی و مهارتهای اجتماعی برای کمک به دانشآموزان بهرهمند نیستند. علاوه بر این، برنامههای آموزشی نیز در بسیاری از موارد بهطور متناسب با نیازهای اجتماعی و اقتصادی این دانشآموزان طراحی نشدهاند. به همین دلیل، اصلاح این سیستم و ایجاد راهکارهای مناسب برای این مناطق یک ضرورت است.»
مدارس باید محیطی حمایتی و انگیزشی باشد
مهسا سلیمی، پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش، به «شهروند» میگوید که یکی از مهمترین دلایل ترک تحصیل در مقطع متوسطه دوم، «عدم رضایت دانشآموزان از کیفیت آموزش» است. به گفته سلیمی، بسیاری از دانشآموزان به دلیل مشکلات مختلف آموزشی، از جمله تدریس غیرجذاب، فشارهای آموزشی و ناتوانی در برآورده کردن انتظارات تحصیلی، احساس ناامیدی میکنند و به ترک تحصیل روی میآورند.
او معتقد است که «برخی از دانشآموزان به دلایل روانی و شخصی مانند افسردگی یا اضطرابهای تحصیلی، از ادامه تحصیل دست میکشند. در این موارد، حمایت روانی و مشاورهای میتواند نقش مهمی در جلوگیری از ترک تحصیل داشته باشد.»
سلیمی همچنین بر«نقش مدارس در ایجاد انگیزه» تأکید می کند:«مدارس باید محیطی حمایتی و انگیزشی برای دانشآموزان فراهم کنند تا آنها به احساس خودارزشمندی برسند و تحصیل را به عنوان یک فرصت بزرگ برای آینده خود ببینند.»
ضرورت حمایت های روانی
فاطمه توکلی، روانشناس آموزشی نیز به «شهروند» درباره تاثیر مشکلات روانی بر ترک تحصیل میگوید: «دانشآموزان بسیاری به دلیل مشکلاتی مانند افسردگی، اضطراب یا مشکلات خانوادگی، قادر به ادامه تحصیل نیستند. این دانشآموزان اغلب به دلیل عدم دسترسی به مشاوره مناسب یا حمایتهای روانی از سیستم آموزشی کنار گذاشته میشوند.» او بر این باور است که «برخی از دانشآموزان به دلیل مشکلات شخصی یا خانوادگی، نمیتوانند تمرکز کافی برای ادامه تحصیل داشته باشند. برای این دسته از دانشآموزان، در نظر گرفتن برنامههای مشاورهای ویژه و ارائه پشتیبانی روانی ضروری است» توکلی همچنین پیشنهاد میدهد که «مدارس باید برنامههایی برای شناسایی دانشآموزان در معرض خطر ترک تحصیل و ارائه حمایتهای روانی، اجتماعی و حتی اقتصادی برای آنها در نظر بگیرند.»