طرحنو| ایران در جهان رتبه سوم قاچاق حیوانات را دارد. گونههای نادر از کشور خارج میشوند و برخی حیوانات هم از راههای مختلف وارد کشور میشوند. این اتفاق به آسانی رخ میدهد و آمار دلالان آن هر روز درحال بیشتر شدن است چرا که با کمترین تهدید میتوانند به تجارتی پر سود دست پیدا کنند. تجارتی که خطرهای قاچاق موادمخدر و اسلحه را هم ندارد. حالا چند وقتی است که هشدارها درباره قاچاق حیوانات بیشتر شده و فعالان این حوزه را به تکاپو انداخته تا با هشدارهایی در این زمینه جامعه را نسبت به موضوع حیاتوحش حساس کنند. باربد صفایی، یکی از فعالان حوزه حیاتوحش با «شهروند» گفتوگو کرده و از عواملی گفته است که این سالها باعث شده تا گونههای نادر از کشور خارج شوند و به مرز نابودی کامل
برسند.
مردم ایران چه شناختی از حیاتوحش و نسبت آن با جامعه انسانی دارند؟
درخصوص اینکه مردم ایران چه شناختی از حیاتوحش دارند ابتدا باید زمان را برای جامعه ایرانی به دو بخش سنتی یعنی پیش از سال 1300 و پس ازسال 1300 شمسی تقسیم کرد. به اعتقاد بنده مردم قدیم باورها و دانش بسیار بالایی درخصوص حیاتوحش داشتهاند و آنها را بهعنوان همزیست و نماد در نظر میگرفتند. برای نمونه شیرهای سنگی در زاگرس بر سر مزار شهدا و بزرگان و همچنین قوچهای سنگی در آذربایجان بهعنوان نماد روی مزار عارفان یکی از این کاربردهاست. همچنین نگارهها و آثار بهجای مانده بسیاری از مارلیک، کنار سندل، تخت جمشید، پاسارگاد و آپادانا در شوش وجود دارند که از گوزن، قوچ، شیر، ببر، کاراکال، یوز، پلنگ، مار و سایر جانداران در این نقوش استفاده شده است.
اما درخصوص عصر حاضر، اگر به کاخ گلستان و سر در باغ ملی و سایر بناها در تهران نگاهی دقیق بیندازیم میبینیم حیاتوحش که تا قبل از آن به اغلب بهعنوان نماد بودهاند جای خود را به شکارگاه و شکار دادهاند که تغییر نگاه جامعه امروز از نگاه همزیستی به سوی استفاده و بهرهبرداری را نشان میدهد که این موضوع با رشد سلایق مختلف باعث نگرانی برای بقای بسیاری از گونههاست.
چرا قاچاق حیات وحش در این سالها شدت گرفته است؟
تقریبا یک دهه است که ما با مشکل قاچاق حیاتوحش روبهرو شدهایم. بزرگترین دلیلی هم که میتوان برای این معضل برشمرد، فقر است، فقر میتواند در زمینههای مختلف وجود داشته باشد. به عقیده من اول فقر در زمینه آگاهی و فرهنگی که باعث میشود یک سمندر به دلیل داشتن سین وارد سفره هفتسین شود یا اینکه اجزای بدن یک کفتار یا خرس بهصورت خرافی در درمان برخی بیماریها کاربرد پیدا کند. مسلما پس از آن فقر مادی است که یک نفر برای کسب سود دست به خرید و فروش موجودات و جانداران دیگر میزند. اما عدهای نیز از این موضوع سودهای کلانی به جیب میزنند که باز هم به عقیده بسیاری از کارشناسان با ایجاد دانش و فرهنگ میتوان مشکلات مادی را نیز به شکل منطقی رفع کرد. برای نمونه اگر مردم جزیره قشم و لاکپشتهای دریایی را در نظر بگیریم متوجه میشویم که سود حاصل از گردشگری برای مردم و کل جزیره به مراتب بیشتر از قاچاق و خرید و فروش لاکپشتهای دریایی برای عدهای خاص است.
اساسا آماری دارید که معلوم شود قاچاق حیاتوحش برای سودجویان تا چه اندازه منفعت اقتصادی دارد؟
در مورد بعضی از گونهها بسیار سود ناچیز است و در حدود 2 تا 10هزار تومان، ولی در مورد برخی موارد خاص سودهای سوداگران تا 300هزار تومان هم میرسد.
برای نمونه در سالهای گذشته قیمت سمندرها در بازارهای داخلی حدود 2هزار تومان بوده که با افزایش جرایم تا 10هزار تومان هم خرید و فروش میشدند، همچنین برخی گونههای مار و مارمولکها نیز بین 2 تا 5هزار تومان بوده، انواع لاکپشت از 10 تا 100هزار تومان گزارش شدهاند. نکته قابل توجه این است که در اغلب موارد گونههای در آستانه انقراض بیشتر با چنین تهدیدهایی مواجه میشوند که این جای نگرانی دارد. اما آسیبی که به جمعیت گونهها و اکوسیستمهای ایران وارد شده بسیار بیش از اینهاست و در صورتی که این روند ادامه پیدا کند مسلما نسلهای آینده از دیدن بسیاری از گونههای بومی کشور محروم خواهند شد.
تا به حال چه انجیاوهایی مستقیما در رابطه با موضوع جلوگیری از قاچاق حیاتوحش فعالیت کردند و نحوه فعالیت چطور بوده است؟
انجیاوهایی وجود دارد که در این حوزه فعالیت کنند اما تعدادشان خیلی زیاد نیست. مثلا در بحث خزندگان و دوزیستان، انجیاو خزندهشناسان پارس فعالیت میکند که بیشتر فعالیتش را روی موضوع گونههای در آستانه انقراض گذاشته است. مثلا ما در حال حاضر محیطبانانی را آموزش میدهیم که در سطح شهر با فروش انواع مارمولک و سمندرها مقابله کنند و اجازه ندهند این گونههای کمیاب به راحتی خرید و فروش شوند. در مورد پرندگان نیز انجیاوهایی به صورت محدود فعالیت میکند اما متاسفانه اکثر آنها نمیتوانند روی بحث حفاظت گونهها فعالیت داشته باشند. تا جایی که من اطلاع دارم، انجیاویی هم برای ماهیها وجود ندارد.
تا چه اندازه امیدوار هستید که انجیاوها بتوانند جلوی مسأله قاچاق حیاتوحش بایستند و آن را کم کنند؟
خوشبختانه در این سالهای اخیر، مردم ما با مسائل محیطزیست خیلی خوب درگیر شدهاند. همزمان با هشدارهایی که انجیاوها دادند، حساسیت مردم هم بالا رفته و وقتی مردم یک موضوعی را از مسئولان طلب کنند بالطبع، مسائل خیلی زودتر پیش میرود. این آگاهیسازیها اتفاق افتاده و این فشارهای دوجانبه از طرف مردم و کارشناسان باعث شده تا خیلی راحتتر مسائل پیش برود. اطلاعرسانیها هم همچنان ادامه دارد. مستندهایی ساخته شده که قرار است بهزودی از رسانه ملی پخش شود و همه اینها میتواند مردم را نسبت به موضوع محیطزیست حساس کرده و از تعداد قاچاقها کم کند.