| آزاده جعفریان |
مجسمهسازى ايران در عين تثبيت در خاورميانه و خلق ركوردهاى بالا، مدتهاست در عطش تكنولوژى است؛ هزينه سرسامآور توليد مجسمههاى بزرگ، فقدان كارگاههاى مجهز و بزرگ و نيز سرمايه مالى كافى سبب شده، مجسمههاى ما در اندازههاى كوچك باقى بمانند و از آن مهمتر از حضور متريالهاى نوين و سازههاى معاصر دنيا دور بمانيم اما اين روزها بارقههاى اميدى پديدار شده است؛ در دومين نمايش انفرادى آثار مجسمههاى مسعود اخوانجم كه در فرهنگسراى نياوران به تماشاست؛ عنوان اين نمايشگاه متفاوت و اميدبخش «قدرت» است؛ قدرت، فقط يك مجموعه مجسمه از يك هنرمند نيست، روايتى نوظهور از ورود دانش و تكنولوژى در خلق آثار هنرى است كه 3دهه است در دنياى هنر مرسوم است؛ تكنيك خاص و متريال خاص در جاى خود معنا مىآفريند و از همينرو دنياى مجسمهسازى ساحتهاى تازهاى را سير مىكند؛ آثار اخوانجم آفرينشهاى هنرى است كه از علم مهندسى فلزات، تكنولوژى و صنعت ساخت و يك كارگاه بسيار پيشرفته حكايت دارد. آثارى در ابعاد خيرهكننده كه از مادهاى ٢٠برابر سختتر از آهن پديد آمدهاند؛ يكى از اين مجسمهها، شير، آنقدر بزرگ است كه از در بزرگ گالرى فرهنگسراى نياوران به درون نرفته و در ورودى حياط جلوهگرى مىكند؛
مجسمههايى كه هم فيگوراتيو و هم در عين حال انتزاعى هستند، ميل بهسوى بالا و آسمان دارند و در عين ايستايى و سكون، نوعى حركت درونى و جنبش فطرى در آنها مشهود است اما از همه اين توصيفها، تكنيك شكلگيرى، متريال نوين آنها و اندازه و وزن چندصد كيلويى آنها مهم است؛ اخوانجم درباره اين آثار مىگويد: حدود 2سال قبل تصمیم گرفتم روی چنین مجموعهای کار کنم. حاصل این تلاش مجموعهای از ۱۰مجسمه است؛ برای ساخت این مجسمه از استینلساستیل استفاده کردم که در حقیقت بیشتر در لوازم خانگی، صنایع بهداشتی و پزشکی کاربرد دارد.»
استينلساستيل متريال جهانى و معاصر دنياى مجسمهسازى است كه جف كونز و آنيش كاپور، بزرگان تثبيت شده از آن بهره مىبرند و به مادهاى جهانى و روزآمد هنرمندان پيشرو بدل شده است؛ حالا در ايران هم اين اتفاق مهم رخ داده است؛
اخوان مىگويد: «دلیل استفاده از چنین مادهای این بود که به نظرم استیل فرآورده عصر معاصر است که خلق اثر از آن مىتواند تاويلآفرين باشد؛ در عين حال فولاد ۱۰برابر آهن سختی دارد و استینلساستیل 2برابر فولاد سخت است درواقع کار کردن با این متریال بسیار دشوار است و معمولا هنرمندان کمی با آن کار میکنند زیرا اجرای آن بسیار دشوار است اما همین موضوع برای من بهعنوان یک چالش مطرح شد و دوست داشتم با آن مبارزه کنم و خلق اثر هنرى از دل اين ماده سخت برايم شيرين بود.»
- تعريف تازه از قدرت در ساختار جامعه انسانى
به اين نامها دقت كنيد: آواى زندگى، ققنوس، عقرب، قلب، پروانه و... نام مجسمههاى اخوانجم هستند؛ مظهرهاى تازه قدرت از نگاه او در دنياى امروز كه حتما تاملبرانگيزند؛ هرچند او جاى آيكونهاى سنتى قدرت را نيز خالى نمىگذارد و در انتها از قدرتى نوظهور كه زاييده دانش و رشد عقلانيت و خرد آدمى است پردهبردارى مىكند؛ لذا بجاست اشاره شود جدا از ويژگىهاى تكنيكى آثار مسعود اخوانجم، معنا نيز در مجسمههاى او ظهور و بروز جالبتوجهى دارد، او مفهوم عامى چون قدرت را به صورت موازى در كهن الگو و نيز روايتى جامعهشناختى مرور مىكند؛ از همينروست كه هم در شير و هم در پروانه اين قدرت را جستوجو مىكند؛ از باورهاى كهن، شير و گاو نر را يادآورى مىكند و از منظرى جامعهشناسانه قلب و پروانه را قدرتمند مىخوانند؛ اما او در پايان قدرت تعقل بشر را سرآمد مىبيند؛ این هنرمند درباره پرداختن به مفهوم قدرت اظهار میکند: «با دو رويكرد عمده اين مفهوم را مطرح كردهام: اول كه در نگاه نخست هم پيداست، فرم و ماده است و ديگرى معنايى كه در هريك از مجسمهها سارىوجارى است؛ تكنيك اين آثار، يعنى خود استینلساستیل از نظرم نمادی از قدرت است زیرا از مهمترین ابزارهای امروزين است که توانمندى بشر را برای ساخت مصنوعات به شدت افزایش داده است؛ اما در عرصه مفهوم من در این نمایشگاه به سراغ ساخت نمادهایی رفتم که بهعنوان مظاهر قدرت در جهان امروز شناخته میشوند.»
اخوانجم درباره سمبلیک بودن آثار ارایه شده در این نمایشگاه نیز میگوید: «بعضی از مجسمههاى اين مجموعه در فرهنگهاى مختلف مظهر قدرتاند؛ من با هدف ارایه هنرى و آرتيستيكشان، فرمهايى انتزاعى را در آنها تقويت كردم اما آثار دیگری با محوريت مفهوم قدرت تفکر یا قدرت جامعه نیز در این مجموعه خلق كردم که درواقع روايت من از مفاهيم تازه قدرت است كه بهتبع فرمهايى سمبوليك يافتهاند.»
وی با بیان اینکه من این نمادها را به نمادهای موجود اضافه کردهام، میافزاید: مجسمه «پرتابگر ذهن» به نظرم از منظرى كه اشاره شد، مهمترین اثری است که در این نمایشگاه وجود دارد. درواقع در دنیای امروز نمادهایی که نشانگر قدرت جسمانی هستند کارکرد ندارند بلکه این قوه تفکر و تعقل است که در جهان امروز میتواند به بشر قدرت بخشد.»
به زبانى ديگر، بازيابى كهن الگوهايى در معناى قدرت با زبانى معاصر سبب مىشود مجسمههاى «پروانه» و «قلب» در كنار «شير» و «گاو نر» به نمادهاى نوظهور قدرت بدل شوند و برهمين مبنا، اخوانجم مىكوشد تعريف تازهاى از قدرت در ساختار جامعه انسانى را در دنياى امروز نشان دهد.
- روايت هنرمند از نخستين تجربه مجسمهسازى در آلمان
مسعود اخوانجم متولد ١٣٤٨ در تهران است. او از 14سالگی برای تحصیل به مدرسه شبانهروزی لندشولهایم اشتاین موله در شهر ماربورگ آلمان رفت و در سال ١٣٦٨ برای ادامه تحصیل به آمریکا عزیمت کرد. وی در دانشگاه جورج واشنگتن مشغول به تحصیل شد و مدرک کارشناسی خود را در سال ١٣٧٤ در رشته بیولوژی اخذ کرد. پس از آن، در سال ١٣٨٤ کارشناسی ارشد ام.بی.ای (EXECUTIV MBA) خود را در دانشگاه علوم کاربردی کمپتن در آلمان به پایان رساند. او از سال ١٣٧٦ تا ١٣٩٠ مدیریت بخش طراحی را در یک کارخانه بزرگ تولیدکننده لوازم خانگی در ایران برعهده داشت. وی در این مدت به مجسمهسازی علاقهمند شد و مجسمههای متعددی ساخت. او نخستین نمایشگاه انفرادی مجسمههای برنزى خود را سال ١٣٩٢ در گالری اعتماد در تهران برگزار کرد و تا به حال آثارش در نمایشگاهای گروهی متعددی از جمله در اپراگالرى دوبى راه يافته است اما روايت او از اين دوره خواندنى است.
«در طول تحصیلات دبیرستان خود در آلمان، یکبار در برنامه تابستانی شرکت کردم که در آن مجسمههایی از جنس سرامیک اس میساختیم. دانشآموزانی که خلاقانه ساخته بودند، به ساخت اشکال بیشتر و همچنین ساخت یک دست کامل شطرنج ترغیب و تشویق شدند. آنچنان مجذوب این کار شده بودم که تمامی پولم را صرف ساخت صدها شکل کردم. خوشبختانه توانستم دست کامل مهرههای شطرنجی که ساخته بودم را بفروشم. این نخستین تجربه آشنایی من با مجسمهسازی بود. بعد از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه و شروع کار مدیریت بخش طراحی در شرکت تولیدی، به تدریج با طراحی محصولات خلاقانه و خاص شهرتی به دست آوردم؛ با گذشت زمان، علاقهام به هنر بیشتر شد. هرچه بیشتر وارد دنیای هنر میشدم مشاهده، مطالعه و جمعآوری میکردم. بیشتر الهام میگرفتم و برای خلق آثار هنری مشتاقتر میشدم. پیوسته آثار هنرمندان انتزاعی مانند جکسون بلاک و فرانزکلین برای من الهامبخش بودند. ارتباط بین خطوط فضا و بیان در آثار آنها، همچنین انتزاع استفاده شده و در این آثار، همه و همه مرا برآن داشت تا به طرحهای که در ذهنم میپروراندم جامهعمل پوشانم. از این میان هنرمندان ایرانی، کوروش شیشهگران بیشترین تأثیر را بر من گذاشته است. همیشه مجذوب مجسمههای نیمهانتزاعی و نیمهفیگوراتیو بوده و هستم. در این مجسمهها، لایههای از خطوط پیچیدهای است که هدفمند به کار برده شدهاند و اغلب به نظر میآید که هیبت موجودی زنده را تداعی میکنند. با توجه به سمت اجرایی خود در طراحی محصولات و کسب تجربه و دانش در فرآیند شکلدهی ورق فولاد و ریختهگری فلزات، درک عمیق و ارزیابی بهتری از آثار فلزی و مخصوصا فولاد زد زنگ و برنز، بهدست آوردم. این ویژگی همراه با تمایل زیاد من ساخت طرحهای خود، باعث شد تا در سال 1390، نخستین مجسمه برنز را در کارگاه خود بسازم. مجموعه نخست من، متشکل از 9 اثر بود که خیزش نام داشت و در سال 1392 در گالری اعتماد به نمایش درآمد. برگزاری این نمایشگاه نشان داد که برای تحقق بخشیدن به آرزوها و خواستهها باید فکر و اشتیاق را با هم تلفیق کرد و به سادگی، البته نه خیلی ساده آغاز به کار کرد.»
قدرت، دومين نمايش انفرادى آثار اخوانجم به شمار مىرود كه از عصر جمعه هشتم اسفندماه در گالرى اصلى فرهنگسراى نياوران واقع در انتهاى خيابان پاسداران، روبهروى پارك نياوران آغاز به كار كرده و تا ۲۳ اسفندماه همهروزه از ساعت ۱۰ تا ۱۹ و در روزهای جمعه ساعت ۱۴ تا ۱۹ در گالری شماره یک فرهنگسرای نیاوران میزبان علاقهمندان است.