عراق این روزها تحولات سریعی را تجربه میکند. نوریمالکی، نخستوزیر عراق که هشتسال بر این مسند تکیه زده بود، این روزها صندلی خود را از دست رفته میبیند. حیدرالعبادی، از سوی رئیسجمهوری جدید عراق بهعنوان نخستوزیر جدید معرفی شده است و نوریمالکی این اقدام را «نقض صریح قانون اساسی» میداند. از سوی دیگر بغداد جوی امنیتی به خود گرفته است. شایعاتی درخصوص احتمال استفاده مالکی از زور شنیده میشود. بهرغم این، کشورهای منطقهای نظیر ایران و کشورهای فرا منطقهای نظیر آمریکا و برخی دیگر از کشورهای اروپایی، انتخاب حیدرالعبادی را تبریک گفتهاند. درخصوص آینده پیش روی عراق و اقدامات احتمالی نوریمالکی، با دکتر حسن لاسجردی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردهایم:
***
نوریمالکی، نخستوزیر عراق، گفته است فوادمعصوم، رئیسجمهوری این کشور، با معرفی العبادی بهعنوان نخستوزیر جدید عراق، خلاف قانون اساسی رفتار کرده است. با توجه به کرسیهایی که آقای مالکی در اختیار دارد و تحولات جدیدی که در جناح دیگر به وجود آمده و توانسته است کرسیهای جدیدی بهدست بیاورند، آیا استدلال نوریمالکی در مورد غیر قانونی بودن رفتار فوادمعصوم درست است؟
به نظر من با توجه به تعداد کرسیهایی که نوریمالکی بهدست آورده استدلال نوری مالکی درست است. اما موضوع اینجاست با اینکه فراکسیون آقای مالکی فراکسیون برنده پارلمان عراق است، ولی فراکسیونهای دیگری که با مالکی همراهند، بر معرفی او بهعنوان نخستوزیر اصراری ندارند. این همان نقطه کور تحولات عراق است که معمولا در تحلیلها و اظهارنظرهای سیاستمداران عراقی به آن اشاره نمیشود.
منظور شما این است که درون ائتلاف خود آقای مالکی هم اختلاف وجود دارد.
بله. ائتلاف خود آقای مالکی نمیخواهد او را بهعنوان نخستوزیر معرفی کند. همانطور که میبینید رئیسجمهوری عراق شخصی را از درون خود این ائتلاف و حتی باسابقه سیاسی مشابه آقای مالکی از جریان حزبالدعوه مأمور تشکیل کابینه عراق میکند. لذا تحولات عراق بیشتر درگیر مسائل سیاسیست تا مسائل قانونی.
همانطور که در جریان هستید در یک یا دو روز گذشته وضعیتی امنیتی بر بغداد حاکم شده است. گزارشهایی منتشر شده است که واحد ضدتروریسم بغداد که به آقای مالکی نزدیک است و مستقیما به دفتر نخستوزیری عراق گزارش میدهد، در نقاط مختلف بغداد مستقر شده است. چقدر احتمال میدهید که آقای مالکی، چه برای وارد کردن فشار و چه برای دست زدن به کودتا، از نیروی نظامی استفاده کند؟
بعد از ظهر دوشنبه این خبر منتشر شد که نیروهای ویژه تحت فرمان مالکی در منطقه سبز بغداد مستقر شد و کنترل را در دست گرفت. این منطقه محل استقرار مراکز مهم از قبیل وزارتخانهها و سفارتخانهها است. برداشت من از این مجموعه اقدامات این است که آقای مالکی میخواهد دست بالاتر را داشته باشد و بتواند به دیگران فشار وارد کند. حتی این بحث مطرح شد که فوادمعصوم به خاطر فشارها در معرض انصراف است و میخواهد از ریاستجمهوری استعفا کند. در واقع چنین کشمکشهایی در تحولات عراق قابل پیشبینی است، چراکه روند این تحولات سیاسی در عراق مطابق با یک فرایند طبیعی نیست و فرایندی غیرطبیعی را طی میکند. در مورد بخش دوم سوالتان باید بگویم به نظر من شرایط بهگونهای است که نوریمالکی امکان استفاده از نیروی نظامی برای کسب قدرت را ندارد. زیرا از یک سو آقای مالکی در میان همپیمانان خود، یعنی جریان صدر، جریان عمار حکیم، حزبالدعوه و جریان ائتلاف ملی، تقریباً تنها است. بنابراین هزینه دست زدن به اقدام نظامی برای او بسیار بالا خواهد بود. از سوی دیگر عراق اکنون با مشکلی بهنام داعش دست به گریبان است. اگر مالکی دست به کودتا بزند، زمینه برای افزایش تحرکات داعش در عراق بیشتر خواهد شد. نکته سوم هم اینکه به نظر من هنوز امنیت واقعی عراق در اختیار آمریکاییها، بهویژه از طریق مستشاران و سفارتخانه این کشور است. لذا دست نوریمالکی برای انجام دادن هر اقدامی باز نیست.
سخنان شما بر این فرض استوار است که آقای مالکی بخواهد عقلانی عمل کند. اگر اقدامات او غیر عقلانی باشد چطور؟ در این صورت چه کسی میتواند مانع او شود؟
اولا آقای مالکی یک سیاستمدار عاقل است. ثانیا او مذهبی است و از مرجعیت تبعیت میکند. سوم اینکه مجموعه اقداماتی که تاکنون انجام داد در راستای منافع عراق بوده است و چهارم اینکه او از پشتوانه سیاسی حزبالدعوه، یعنی یک جریان معقول سیاسی، بهره میگیرد. علاوه بر همه اینها آقای مالکی تاکنون با حلقه مرجعیت عراق رابطهای مستحکم داشته است. پس مجموعه عناصر وابسته به آقای مالکی در عراق، بهگونهای است که اجازه نمیدهد او به سمت استفاده از قدرت نظامی برود. در واقع اگر نوریمالکی چنین تصمیمی بگیرد، عواملی پیرامون او هستند که در برابر او مقاومت کنند.
مساله دیگر این است که آقای مالکی در هشتسالی که سمت نخستوزیری عراق را داشت، تغییراتی در نهادهای قدرت عراق به وجود آورد و ساختار قدرت عراق را تا حدی به نفع خودش تثبیت کرد. بهطوری که اکنون این نهادها به مالکی وفادارند و از او فرمانبرداری میکنند. چقدر احتمال میدهید که روند انتقال قدرت به نخستوزیر جدید با چالشهایی روبهرو شود؟
من نکته اولی را که مطرح کردید چندان قبول ندارم و معتقد نیستم که آقای مالکی چنین چهارچوبی را در عراق طراحی کرده باشد. بعد از خروج آمریکاییها از عراق، آقای مالکی تصمیم گرفت تا نیروی ویژهای در عراق تشکیل بدهد تا امنیت بغداد را حفظ کند. چون اگر طرح امنیت عراق شکست میخورد، دولت مالکی سقوط میکرد. لذا به گمان من ایجاد چنین نیرویی صرفا با هدف سیاسی و برای حفظ جایگاه مالکی نبود. بلکه مسأله مهمتری به نام امنیت عراق و استقرار دولت نوظهور و حفظ آرای مردمی در میان بود. در مورد روند انتقال قدرت باید بگویم با توجه به پیوستگیهای سیاسی آقای مالکی و روابط او با مرجعیت و شیعیان و غیره، روند انتقال قدرت زیاد سخت نخواهد بود. آقای مالکی تا اینجا داشت مقاومت میکرد، اما همه میدانستند که او این استعداد را هم دارد که اگر موفق نشد، قدرت را با گرفتن امتیازهایی واگذار کند. بهگمان حتی انتخاب حیدرالعبادی بهعنوان نخستوزیر عراق، به این دلیل بوده است که قدرت از جریان حزبالدعوه بیرون نرود. حتی نشانههایی وجود دارد که این انتقال قدرت آرام صورت خواهد گرفت. مثلا آقای شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی کشورمان، انتخاب نخستوزیر جدید عراق را تبریک گفت. با توجه به سابقهای که ایران در حمایت از جریان آقای مالکی داشت، این موضوع پیام بسیار مهمی دارد. همچنین واکنشهایی که از طرف قدرتهای بزرگ در مورد انتخاب نخستوزیر جدید مطرحشده، به گونهای نشان میدهد این جریان از پیش هماهنگ شده بوده است.
ولی آقای مالکی همچنان ایستادگی میکند و به هوادارانش گفته است که این روند پابرجا نخواهد ماند و مسیر تحولات وارونه خواهد شد. این در شرایطی است که حتی همپیمانان داخلی و منطقهای آقای مالکی به حیدرالعبادی تبریک گفتهاند. در این شرایط نوریمالکی به چه چیزی امید دارد؟
به نظر من مثالی که میشود در مورد آقای مالکی مطرح کرد این است که شخصی خانهای را ساخته و الان به هر دلیلی این خانه درحال واگذاری است. این شخص تلاش میکند این خانه را به شخصی بدهد که بتواند به خوبی از آن نگهداری کند. دلیل مقاومت مالکی در این شرایط این است که چنین اتفاقی بیفتد. همانطور که در ابتدا اشاره کردم حرف آقای مالکی درست است، اما در فضای سیاسی عراق کسی نمیخواهد این حرف را بپذیرد. در چنین شرایطی مالکی تا لحظه آخر مقاومت میکند تا دستکم قدرت در فراکسیون اکثریت بماند، هرچند شخص آقای مالکی وادار به واگذار کردن قدرت شود.
از فحوای سخنان شما چنین استنباط میشود که توافقی سیاسی بین متحدان منطقهای و فرامنطقهای و همچنین گروههای سیاسی شیعه و غیر شیعه داخل عراق صورت گرفته تا آقای مالکی قدرت را واگذار کند. دلیل این توافق چه بوده است و آقای مالکی چه عملکردی داشته است که چنین توافقی بین متحدان عراق شکل گرفته است؟
نوریمالکی تصمیمهایی اتخاذ کرده و انتصابهایی انجام داده است که مجموعه این اقدامات این زمینه ذهنی را برای فراکسیون فراگیر فراهم کرده است که آقای مالکی اگر بخواهد به همین شیوه ادامه دهد، به معضلی در آینده سیاسی عراق تبدیل خواهد شد. به همین جهت گروههای سیاسی عراق مجاب شدهاند که نوریمالکی فراگیری لازم را ندارد. قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای نیز به اصطلاح مشغول مدیریتکردن عراق از بیرون گود هستند و میدانند که اگر داخل گود کشمکش وجود داشته باشد، هزینههای آنها نیز بالاتر خواهد رفت. لذا نیروهای بیرونی به دلیل همین تنازعی که در داخل گود هست ترجیح دادهاند که نوریمالکی دیگر نخستوزیر نشود.
قبل از حمله داعش به عراق، نشانهای ندیدیم که ایران به دنبال جایگزینی برای نوریمالکی در عراق باشد. آیا شما با این استدلال موافقید که حمله داعش به عراق در موضع سیاسی کشورمان در مورد عراق تأثیرگذار بوده است؟ دیگر اینکه معرفی آقای العبادی بهعنوان نخستوزیر عراق چقدر در راستای تأمین منافع ملی ایران است؟
تأثیر داعش در تغییر رویکرد ایران نسبت به مالکی تا حدی پررنگ است. بعد از سقوط موصل بسیاری از کشورها به مالکی تذکر دادند که ارتش باید پاکسازی شود. به نظر میرسد نیروهای داخلی و خارجی عراق به دلیل عدم تعامل مالکی و هزینهای که به دلیل حمله داعش به ملت و همسایگان عراق وارد آمد، موضعگیری خود را تغییر دادند. در مورد آقای العبادی باید بگویم با توجه به سابقه ایشان در عراق، العبادی میتواند جایگزین مناسبی برای مالکی باشد. به شرط آنکه جریانهای همسو به او کمک کنند. به هر جهت با توجه به عضویت آقای العبادی در حزبالدعوه و حضور او در پاکسازیهای ارتش عراق و داشتن تجربه مدیریت امنیتی، او جایگزین مناسبی برای عراق است و در دوران او نیز ایران مشکلی نخواهد داشت.