[ امین فرجپور ] با هر متر و معیاری «پیرپسر» اکتای براهنی نه فقط بهترین فیلم جشنواره بلکه حتی یکی از بهترین فیلمهای سینمای ایران در یکی دو دهه اخیر بوده است. این را تکتک منتقدین و دیگر اهالی رسانه که در هشتمین روز جشنواره تا ساعت دو و نیم صبح در سالن رسانهها این فیلم را تماشا میکردند (یا حداقل درصد قابل توجهی از این جماعت؛ به شرطی که تحت تاثیر و سلطه شعارهای ایدئولوژیک هنر و فرهنگ استبدادزده قرار نگرفته باشند) گواهی خواهند داد. از این منظر میتوان گفت که جشنواره امسال برای اکتای براهنی یک نقطه استارت- و پرش- بزرگ بوده است. دورهای که- شاید هم به خاطر محدودیتهای مقرراتی و دستورالعملی- مجوز ورود این فیلم سه ساعت و بیستوسه دقیقهای به بخش رقابتی جشنواره صادر نشد؛ اما در عمل یک اکران تکسانس نه تنها این فیلم را وارد خاطره جمعی جشنواره فیلم فجر کرد، بلکه اکتای براهنی را نیز در چشم برهمزدنی وارد پانتئون سینماگران برجسته سینمای ایران کرد- که حداقل از نظر داشتن فیلمساز خوب چندان هم فقیر نیست!
فیلم سینمایی «پیر پسر» را اکتای براهنی ساخته که پیش از ساخت این فیلم به عنوان فرزند رضا براهنی شناخته میشد- که به عنوان نویسنده آثاری مانند «رازهای سرزمین من»، «آواز کشتگان» و بیشمار آثار درجه یک دیگر هنوز و همچنان در اذهان بسیاری از اهالی کتاب و قلم جایگاهی درخور دارد. اکتای براهنی، اما از دیروز، یعنی درست از لحظهای که «پیر پسر» در کاخ جشنواره برای اهالی رسانه به نمایش درآمد؛ صاحب جایگاهی قابل مقایسه با جایگاه برجسته پدرش شده است. این فیلم که با بازی لیلا حاتمی، حامد بهداد، حسن پورشیرازی و محمد ولیزادگان داستان دو برادر میانسال تحت سلطه پدر مستبدشان را روایت میکند که زندگیشان با ورود یک مستاجر مطلقه جذاب به طبقه بالای خانه کهنهشان به طور غیرمنتظرهای تغییر میکند؛ چنان جذاب، عمیق و غنی است که حتی برخی از منتقدین دقایقی بعد از پایان فیلم در رسانههای اجتماعیشان آن را فیلمی در تراز جهانی ارزیابی کردند- و نکته اینکه چنین نظراتی نه نشان از جوزدگی داشت و نه اندک رنگ و بویی از اغراق در آن به چشم میخورد...
فیلمی در تراز جهانی
گذشته از اینکه فیلم «پیرپسر» از نظر فنی و تکنیکی و سطح بازیها و مسایلی از این دست یک سر و گردن از دیگر فیلمهای چند سال اخیر سینمای ایران بالاتر است (و از این نظر میتوان آن را در کنار «برادران لیلا» قرار داد)؛ اما ارزش و اهمیت اصلی فیلم در نوع پرداخت و تصویری است که این فیلم از یک خانواده سمی تحت تاثیر و سلطه پدری واقعا بد و سمی ارائه میدهد؛ و با تاکید و وضوح نشان میدهد که سلطه پدرسالارانه چگونه به اضمحلال تدریجی و در نهایت به مرگ محتوم خانواده منتهی میشود- و در واقع «نه از تاک نشانی میماند و نه از تاکنشان». این داشته و دارایی اصلی این فیلم است که باعث میشود آن را در برج عاج سینمای ایران جای دهیم. در پانتئون فیلمهایی که در عین اینکه روایت داستان و در کل: سرگرمی را به بهترین شکل ممکن بلدند و انجام میدهند؛ که در لایهای دیگر میکوشند تحلیلی از دنیا و زیست امروز این اجتماع بحرانزده نیز به نمایش گذارند و تحلیلی از امروز و آنچه باید باشد به دست دهند. این مهمترین ویژگی «پیرپسر» اکتای براهنی است که به دلیل نمایش صریح اختلافات و روابط بیمار خانوادگی و بازیهای درخشان بازیگران اصلیاش- به ویژه لیلا حاتمی و حسن پورشیرازی- مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. این فیلم در واقع با نگاه دقیقی که به روابط پیچیده خانوادگی و مسائل اجتماعی و البته روانی اجتماع امروز این سامان- به خصوص با توجه به نگاهی که به زندگی مردان مجرد میانسال و تبعات ذهنی و روانی و البته اجتماعی این تجرد نه چندان خودخواسته- دارد؛ آینهای شفاف پیشروی بخش زیادی از تماشاگران فیلم است و در واقع تماشاگران فیلم هر کدام بخشی از خود و شرایط حاکم بر زندگی خود و گوشهای از اجتماع پیرامون خود را در این فیلم مییابند و میبینند.
در ستایش بازیگران
محاسن «پیرپسر» البته به رویکردها و کارکردهای روانی- اجتماعی آن و ترسیم مختصات دقیقی از جامعه امروز ایران محدود نمیشود و این فیلم بسیار چیزهای دیگر هم دارد- که بماند به وقتی که نمایش گسترده آن برای تماشاگران انبوه مجالی بیشتر و فرصتی بهتر برای نوشتن به دست دهد. در این بین البته یادآوری چند نکته را لازم میدانم- که اولی کارگردانی ماهرانه اکتای براهنی در نمایش توامان احساسات و غرایز خام انسانی و مسائل اجتماعی است؛ دیگری بازی حیرتانگیز حسن پورشیرازی که با فاصلهای بعید نسبت به تمام کارنامه پربرگش درخشان و در اوج است؛ دیگرتر اقتباس هوشمندانه نویسنده این فیلم از شاهکارهایی مانند «پدران و پسران ایوان توگنیف و «برادران کارامازوف» داستایوسکی (و طعنهآمیز که اکتای براهنی در اولین فیلمش هم از «جنایت و مکافات» همین نویسنده اقتباس کرده بود تا نشان دهد ذهنی که با ادبیات پرورش یافته، همواره از این سرچشمه عظیم چه بهرهها که میتواند ببرد)؛ و آخری هم حضور جادویی لیلا حاتمی که نه تنها ستون اصلی این فیلم و دلیل اصلی جذابیت آن، بلکه اصلا به نظر میرسد دلیل اصلی ساخته شدن این فیلم بوده است. بازیگری که «پیرپسر» نه تنها از وجودش بهره میگیرد و دنیا و داستان خود را پیش میبرد، بلکه به نظر میرسد که در تکتک لحظات به تحسین و ستایش او و حضورش جلوی دوربین نشسته است. حضوری که در اهمیتش همین بس؛ که «پیرپسر» فیلمی شده که بدون حضور لیلا حاتمی، با هر بازیگر دیگری از هر جای دنیا و با هر میزان قدرت و جذابیت و جایگاهی، قابل تصور نیست.
رونمایی از یکی از بهترین بدمنهای تاریخ سینمای ایران
[ایرنا] «پیرپسر» قطعا یکی از بهترین ساختههای چند سال اخیر سینمای ایران است که تمامی اجزای تولید آن در یک هارمونی معنادار، در اوج قرار دارند و در برخی شاخهها نظیر بازیگر نقش اول مرد و کارگردانی، حتی میتوانند تراز حرفهایگری را بهتنهایی به نفع خود جابهجا کنند. «پیرپسر» یکی از بهترین آثار چند سال اخیر سینمای ایران محسوب میشود؛ فیلمی پیشرو و قطعا بالاتر از استانداردهای درامسازی این سالهای ایران. یک روایت پرنفس و پرکشش دارد که میتواند برای ۲۰۰ دقیقه، مخاطبش را کنجکاو نگهدارد. تمپویی جادویی دارد که مدام از رئال به رومنس و دلهره تغییر مسیر میدهد و جالب آنکه در تمامی این خوانشها، موفق بیرون میآید. در سینمایی که بسیای از تولیدات آن، در راکورد و ریتم، نوسان دارند و باگهای مشهودی به خود میبینند، بسیار مهم است که فیلمی بتواند طی بیش از ۳ ساعت، خود را در اوج نگهدارد و برای لحظاتی هم افت نداشته باشد. «پیر پسر» قطعا یکی از بهترین بدمنهای تاریخ سینمای ایران را رونمایی کرد. حسن پورشیرازی با ارئه یک بازی چندلایه، مراتبی از عشق، هوس، قلدری، خشم، نفرت و انتقام را به تصویر کشید که مشاهده توامان این هیجانات، تاکنون در هیچ بدمن سینمای ایران مشاهده نشده بود. یک بازی بهغایت زیرپوستی که قطعا در حافظه تاریخی سینمای این سرزمین به یادگار خواهد ماند. سوال مهمی که اکنون به ذهن میرسد آنکه چرا این فیلم بیش از ۳ سال است که در محاق توقیف به سر میبرد؟ فیلمی که از استانداردهای بالای جهانی در مضمون و اجرا برخوردار است، چرا باید تا این اندازه مورد بیمهری مدیران سینمایی وقت قرار بگیرد؟ فیلمی که اگر در همان سال ۱۴۰۰ در جشنواره به روی پرده میرفت، قطعا میتوانست آینده سینمایی کارگردان و برخی عوامل اصلی پروژه را تغییر داده و اتفاقهای بهمراتب مهمتری را برای آنها رقم بزند. قطعا میزان خشونتی که در فصل پایانی فیلم به تصویر کشیده شد، تاکنون در سینمای ایران تجربه نشده است اما آیا صرف نشان دادن چنین خشونتی میبایست منجر به توقیف طولانیمدت این فیلم شود؟ یا حتی اگر بحث بالاتر بگیرد و ممیزی از مجرای تصویرگری رقابت عشقی پدر و پسری بر سر یک دختر عنوان شود، آیا این نیز میتواند مانع از نمایش یکی از بهترین ساختههای چند سال اخیر سینمای ایران شود؟ اکنون و با تغییر سبک زندگی مردم و البته در دسترس بودن تولیدات بینالمللی، تکلیف نمایش آثاری از جنس «پیرپسر» کاملا مشخص است. سینمای جهان نیز برای نمایش این آثار، راهکارهایی دارد که وقت آن رسیده، سینمای ایران همپای آن راهکارها، از مقولاتی چون «توقیف» عبور کرده و زمینه اکران عمومی این فیلمها را فراهم کند. و در آخر اینکه سینمای ایران تا همیشه، یک سیمرغ به حسن پورشیرازی و اکتای براهنی بدهکار است.