[ شهروند] روز گذشته فرمانده معظم کل قوا در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با بیان اینکه با دولت آمریکا نباید مذاکره کرد، گفتند: «مذاکره کردن «عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه» نیست.» موضعی که باید مورد توجه گروههای سیاسی قرار گرفته و با اتخاذ مواضع یکسو حول محور این بیانات در جهت پیشبرد اهداف نظام و دولت اقدام نمایند. در روزهای گذشته رسانهها نیز به این موضوع پرداخته بودند که در ذیل، گزینشی از این همگرایی رسانهای را با هم مرور میکنیم:
آمریکا دچار یک رئیسجمهور دیوانه شده است
حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی در گفتوگو با هممیهن به ارزیابی مواضع ترامپ پرداخته و تأکید کرد: «همه میدانند که آقای ترامپ بلندپرواز و متوهم است. یکی از دلایلش هم این است که میگوید 2میلیون مردم فلسطین در غزه را به کشور دیگری میبریم و آنجا را تصرف میکنیم. این فرد دچار دیوانگی سیاسی است و روی حرفهای او نمیشود حساب کرد.»
او افزود: «البته اقرار کرد که ایران قدرتمند است و نمیگذاریم هستهای بشود. اظهارنظر ترامپ نشان میدهد به این نقطه رسیده که ایران قدرتمند را نمیشود به این سادگی مورد تهاجم و سلطهگری خود قرار دهد. از سوی دیگر این ترامپ 4سال پیش نیست. ایران هم ایران 4سال پیش نیست، همانطور که جهان هم جهان 4سال پیش نیست. بهنظر میرسد او دچار آنومی سیاسی شده است و حرفهایی که میزند قابل اعتنا و اعتماد نیست. نه حرفهایی که درباره مذاکره میزند قابل اعتماد است نه تهدید به فشار حداکثری و امضای قراردادهایی علیه ایران.»
این دبیرکل حزب سبز ایران با بیان اینکه بهنظر میآید آمریکا دچار یک رهبر دیوانه شده است، گفت: «بیشترین ضربه را هم به آمریکا خواهد زد تا به دیگر کشورها. رفتارهای ترامپ باعث بحران سیاسی در آمریکا میشود و دولت آقای ترامپ نیازی به این ندارد که کسی ساقطش کند بلکه خودش ساقط میشود.»
او با اشاره به قطع کمکهای آمریکا به برخی کشورها و افراد خاص، تأکید کرد: «حرفهای ترامپ مانند شمشیر دولبه است. اول اینکه تمام گروههای علیه جمهوری اسلامی و گروههای تروریستی و مجموعههای هماهنگ با دولت آمریکا از کمکهای آمریکا محروم میشوند. این به نفع جمهوری اسلامی است. دوم اینکه اگر این حرف آقای ترامپ درست باشد، نخستین رژیمی که در منطقه جنگافروزی میکند و بهگفته ترامپ غزه را تبدیل به جهنم کرده، رژیم صهیونیستی است که بیشترین کمکهای تسلیحاتی و مالی را از آمریکا دریافت میکند. اگر قرار بر اعمال این سیاست ترامپ است، باید درباره اسرائیل هم اعمال شود. بهنظر میرسد این یک مانور اقتصادی بود، چراکه آمریکا درگیر مشکلات اقتصادی جدی است. افزایش تعرفهها توسط ترامپ بهدلیل جبران کسری بودجه آمریکا است. به همین دلیل وارد جنگ اقتصادی با چین و بسیاری از کشورها شده و کانادا را تهدید میکند. گرینلند را ضمیمه خاک خود میکند یا خلیج مکزیک را خلیج آمریکا مینامد. با وجود تمام این اقدامات، بهنظر میرسد که آمریکا دچار یک بحران و آتش زیرخاکستر شده است که سرمنشأ آن سیاست خارجی آمریکا است. وقتی آقای ترامپ دلاری فکر میکند نه عاقلانه، اینگونه برمیآید که متوجه بحران درون کشورش شده است و با فرافکنی مسائل سیاست خارجی را مورد توجه افکار عمومی قرار میدهد تا از مسائل داخلی منحرف کند.»
کنعانیمقدم درباره رویکرد ایران گفت: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی استراتژی قدرتمندی براساس مصلحت، قدرت، استقلال، عزت و حکمت است. به همین دلیل هر چقدر قویتر شویم قدرت معامله و چانهزنیهایمان نهفقط با آمریکا بلکه با جهان افزایش مییابد و از موضع حفظ منافع ملی و امنیت ملی برخورد میکنیم. اگر ضعیف شویم و در درون اختلاف وجود داشته باشد قطعاً نمیتوانیم با مواضع برتر برخورد کنیم. به همین دلیل فارغ از اینکه آمریکا چه سیاستی را اعمال میکند، باید جمهوری اسلامی را از نظر اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و مردمی تقویت کنیم تا بتواند قدرت چانهزنی داشته باشد.»
آمریکا به یک ایران فروپاشیشده که فراتر از تسلیم باشد، میاندیشد
سردبیر روزنامه جوان هم نوشت: اگر تاکنون گمان میرفت که آمریکا دنبال تسلیم محض ایران است، حالا با راهبرد جدید ترامپ بهنظر میرسد دولت جدید آمریکا حتی دنبال تسلیم ایران هم نیست، زیرا این را بسیار بعید و نشدنی میداند و فقط میخواهد با ایجاد اختلاف فراگیر در ایران به آشوب و فروپاشی از درون برسد.
سخنان و تصمیم ترامپ دو بخش داشت که معتقدم یک راهبرد سهمرحلهای تا رسیدن به اختلاف و آشوب در ایران را با آن طراحی کردهاند. بخش اول سخنان ترامپ، بازگرداندن فشار حداکثری بود و بخش دوم گفتن اینکه از این کار خود متنفر است! و اینکه از ایران فقط میخواهد بمب هستهای نداشته باشد و این کار خیلی ساده است! تنظیم این دو بخش یعنی ابتدا یک فشار حداکثری و بلافاصله یک نرمش حداکثری و گفتن اینکه فقط یک کار ساده بکنید و نشان دهید که بمب ندارید تا من فشارها را بردارم، درنظر دولت آمریکا تضمینی برای اجرای راهبرد سهمرحلهای است. مرحله اول، ایجاد اختلاف عمیق در میان مسئولان ایران است. مرحله دوم، انتقال این اختلاف به تودههاست. اینکه ترامپ بگوید دوستان ایرانی زیادی دارد و مردم ایران خیلی خوبند و خودش از اینکه فشار حداکثری وارد میکند، متنفر است، فقط وقتی قابلدرک است که بخش اول که اعمال فشار حداکثری است، خوب فهمیده شود. در مرحله سوم، دودستگی و دوجور فهمیدن و اختلاف میان تودهها و طرفداران جناحهای سیاسی پیش میآید. عدهای میگویند به ترامپ ثابت کنید که بمب ندارید تا تحریمها را بردارد؛ و عدهای دیگر دنبال تبیین آن خواهند رفت که ترامپ نمیخواهد ما با هر توان و استدلالی این حقیقت را که بمب نداریم، به او ثابت کنیم و همواره نشان میدهد که قضیه برای او ثابت نشده و او قانع نیست و ایران باید کار بیشتری برای اثبات آن کند؛ و این یعنی اختلاف حداکثری و آشوب در ایران. ممکن است کسانی این تحلیل را رادیکال و بدبینانه بدانند. اما برای این تحلیل، هم تجربه گذشته و هم شواهد بسیار داریم. مخالفان این تحلیل چه تجربه و شواهدی دارند؟!
معلوم است که ترامپ اقدام عملی میخواهد. در این اقدام عملی او خواهد گفت که باید صنعت هستهای ایران متوقف شود زیرا آمریکا فقط در آن صورت قانع میشود که ایران نتواند مخفیانه یا آشکار سلاح هستهای بسازد. او قبلاً هم گفته که بازرسی از تأسیسات هستهای ایران را دههابرابر خواهد کرد. آمریکا حتی در این حد هم متوقف نخواهد شد. این را تجربه به ما میگوید و فراتر از تجربه، استدلال عقلی. استدلال ما این است که ماهیت نظام سرمایهداری آمریکا در سودبردن از دیگران توقفپذیر نیست. آنها ماهیتاً هیچ حد یقفی ندارند. دوستان و شریکان تجاری خود را نیز به همین دلیل با جنگ تعرفهها نواختند. غزه نشان داد که برای رسیدن به اهداف مادیگرایانه خود از کشتن بیپایان انسانها ابایی ندارند، ضربات اقتصادی و معیشتی به ملتهای دیگر که در برابر گرفتن جان و خاکشان عددی نیست. برخی اندیشمندان سیاسی و اقتصادی، راه توقف زیادهخواهیهای کاپیتالیسم را در گرفتن مالیات تصاعدی از ثروتمندان و مصادره کامل ارث به نفع دولتها میدانند تا مانع حرص ثروتمندان و دوقطبیشدن فاجعهبار جامعه شبیه دوقطبی ۹۶ درصدیها و ۴ درصدیها در آمریکا شوند. اینها تجربه و دلایل ما برای بدبینی به پیشنهاد ترامپ است. کسانی که خلاف آن را باور دارند باید شواهد و تجربیات و استدلال خود را بیاورند. متأسفانه برخی سخنوران در ایران که همواره بر اجرای یک توافق فوری با آمریکا اصرار میکنند، از ثروتمندان و ملاکین و کارخانهداران بزرگ هستند که حضورشان در سیاست هم فقط برای اندوختن بیشتر و حفظ ثروت خود است. صاحبان هلدینگهای بزرگ که در قالب برخی احزاب در ایران نطق پرشور مذاکره و توافق با آمریکا میکنند، به همین دلیل صلاحیت چنین اظهارنظری را ندارند.
آمریکا نه یک ایران تسلیم که به یک ایران فروپاشیشده که فراتر از تسلیم باشد، میاندیشد. چنین خواستهای را ممکن است درباره چین یا برخی قدرتهای نوظهور اقتصادی نداشته باشد، چون فروپاشی آنها مستقیماً روی فروپاشی آمریکا اثر دارد. اما درباره ایران اینگونه نیست. راهبرد مقاومت، منطقیترین و نافعترین راهبرد ماست. آنها که زیانهای چندصد میلیارد دلاری برای تحریمها برمیشمارند، هیچگاه نمیتوانند زیانهای تسلیم مقابل آمریکا را محاسبه کنند. این زیان به میزان نابودی کامل و حذف خاک و اندیشه و فرهنگ است.
مذاکرهای که تحت فشار قرار داشته باشد، مذاکره نیست
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی در گفتوگو با روزنامه اعتماد از منظر متفاوتی به بحث ورود کرده و معتقد است، ایران همواره ابهامات آژانس درخصوص برنامه هستهای خود را بر طرف کرده اما باز هم برخی کشورها به بهانهای تازه، پرسشها و ابهامات تازهای را مطرح میکنند. سلیمینمین درخصوص اظهارات و اقدامات اخیر ترامپ درباره اعمال فشار حداکثری و اعلام آمادگیاش برای مذاکره با ایران میگوید: «ایران هرگز ایده مذاکره و گفتوگو را رد نکرده و همواره اعلام کرده اگر ابهامی در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد، بالاتر از تعهداتش حاضر است همکاری کند تا شفافیت لازم شکل بگیرد. امروز هم آژانس به این واقعیت معترف است که ایران هم همکاریهای لازم را داشته و هم انحرافی از برنامه خود نداشته است. با وجود این موضوع، فضاسازیهایی علیه ایران صورت میگیرد. ایران برای رفع این ابهامات باز هم اعلام کرد حاضر است مذاکرات را پیش ببرد. اینکه ترامپ هم بحث تحریمهای فوقالعاده را علیه ایران مطرح میکند و هم بحث مذاکرات را نوعی تناقض است. به کارگیری ابزار فشار در بالادست مذاکره به هیچوجه مذاکره تلقی نمیشود. یعنی مذاکرهای که تحت فشار قرار داشته باشد، طبیعتا نوعی اعمال زور با صورت موجهتر است. ایران البته این روند را نمیپذیرد. اما مذاکره را پی میبرد. اساسا توسط رهبری در این دولت اعلام شد که اگر میخواهید مذاکره کنید، مذاکره کنید اما بدانید که آنها با عداوت عمل خواهند کرد. بهنظر من دولت باید اعلام کند، بحث مذاکره چیزی نبوده که ایران به آن اعتقاد نداشته باشد و برای آن اعلام آمادگی نکرده باشد. بنابراین مذاکره از نظر ایران ایرادی ندارد. اما اینکه ترامپ گفته مایل است با مقامات ارشد کشور دیدار و ملاقات کند، مقامات ایران، این اعتبار را برای خود قائل هستند که شان خود را از حاشیه دور نگه دارند. فرد و دولتی که قبلا مفاد یک توافق بینالمللی را نقض کرده و زیر پا گذاشته حتما باید تغییری در رویه خود دهد تا ایران اعتقاد پیدا کند که همان تجربهها دوباره تکرار نمیشوند. ایران اعلام کرده، مذاکره را با آمریکاییها ادامه میدهد، اما آمریکایی که از توافق قبلی خارج شده باید نشانهای بروز دهد که ایران بداند حداقل در حد مذاکره میتوان به آنها اعتماد داشت. در مورد اظهارات ترامپ درباره راستیآزمایی درخصوص فعالیتهای هستهای ایران هم باید یادآور شد که راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران، ارتباطی با ترامپ ندارد! این موضوع تشکیلات خاص خود را در نظام بینالملل دارد، اینکه قرار باشد هر طرفی دیدگاههای خود را در مورد راستیآزمایی بدهد، معنایی جز هرج و مرج ندارد. در نظم بینالمللی، تعهدات کشورها تعریف شده، ایران به تعهدات پایبند و حتی بیشتر از تعهدات خود در مسیر راستیآزمایی حرکت کرده است. ترامپ نباید مدعی راستیآزمایی باشد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که میتواند ابهامات و پرسشهای خود را مطرح کند و ایران هم مانند قبل به این پرسشها پاسخ میدهد. اما دوباره از طریق فضاسازی و انتشار اخبار کذب موارد تازهای مطرح میشود. با وجود این، ایران همواره با آژانس همکاری قانونی و حتی فوقالعاده را داشته و همچنان نیز خواهد داشت.»
پاسخ بیشرمانه ترامپ
روزنامه کیهان نوشت: ترامپ با انتشار یادداشتی اجرایی، دستورات جدیدی را برای فشار بر اقتصاد ایران در تداوم سیاست پیشین خود یعنی فشار حداکثری اعمال کرد. انتشار یادداشت موسوم به «یادداشت امنیت ملی ریاستجمهوری» از سوی ترامپ رئیسجمهور آمریکا در ساعات آغازین چهارشنبه 17بهمنماه، فضای مبهمی که درباره سیاستی که وی در دولت جدید در برابر ایران اتخاذ خواهد کرد را تا حدی شفاف و آشکار کرد. کیهان طی5ماه گذشته بارها نسبت به خطر ارسال پالسهای مثبت در شرایطی که غربیها هیچ پاسخ سازندهای به این سیگنالها نداشتهاند، اشاره داشته و تصمیمگیران در دولت را نسبت به تکرار مسیر اشتباه برجام در ضعیف نشان دادن خیانتبار کشور برحذر داشته است. هشدارهایی که متأسفانه به درستی از سوی دولتمردان شنیده نشد و با جولان برخی از افراد در دولت که هیچ کارنامه مثبتی در حوزه سیاست خارجی نداشته و سوابق آنان پر از شکستهای پیاپی در مذاکره و امتیازگیری از غرب بوده است، سیگنالهایی به غرب ارسال گردید که از سوی آنان به ضعف ایران تلقی شده و منجر به تغییر دستگاه محاسباتی دشمن درباره قدرت ایران شد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب در اسفندماه 1395صراحتا آن را موجب تشویق دشمن دانستند. یادداشت امنیت ملی ترامپ چه بود؟ ترامپ در این یادداشت دستورالعملهایی را درخصوص فشار حداکثری بر ایران به نهادهای مرتبط با تحریمها در این کشور صادر کرد. در متن این یادداشت آمده است: «بازگرداندن حداکثر فشار بر ایران: امروز، رئیسجمهور دونالد جی. ترامپ یک یادداشت امنیت ملی ریاستجمهوری (NSPM) امضا کرد که فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران را بازمیگرداند، تمامی مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود میکند و با نفوذ مخرب ایران در خارج مقابله میکند.» در ادامه این یادداشت اشاره شده است: «این یادداشت امنیت ملی ریاستجمهوری تعیین میکند که: ایران باید از دستیابی به سلاح هستهای و موشکهای بالستیک قارهپیما محروم شود؛ شبکه تروریستی ایران باید خنثی شود؛ توسعه تهاجمی موشکها و دیگر تواناییهای تسلیحاتی نامتقارن و متعارف ایران باید متوقف شود.» این یادداشت ریاستجمهوری امنیت ملی به وزیر خزانهداری آمریکا دستور میدهد که حداکثر فشار اقتصادی را بر دولت ایران اعمال کند، ازجمله با تحریم یا اجرای اقدامات تنبیهی علیه افرادی که تحریمهای موجود را نقض میکنند. وزیر خزانهداری همچنین برای همه بخشهای مرتبط تجاری - ازجمله حملونقل، بیمه و اپراتورهای بندری - دستورالعملهایی درباره خطراتی که متوجه هر شخصی است که عمداً تحریمهای آمریکا علیه ایران یا گروههای تروریستی نیابتی ایران را نقض کند، صادر خواهد کرد.» همچنین در این یادداشت عنوان شده است: «وزیر امور خارجه نیز معافیتهای تحریمی موجود را اصلاح یا لغو خواهد کرد و با وزیر خزانهداری همکاری خواهد کرد تا کمپینی را برای کاهش صادرات نفت ایران به صفر اجرا کند. نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل با متحدان کلیدی برای تکمیل بازگرداندن تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران همکاری خواهد کرد.» در ادامه این یادداشت عنوان میشود: «حفاظت از میهن در برابر ایران: تحمل دولت پیشین آمریکا در برابر تهدیدات ایران علیه شهروندان و شرکتهای آمریکایی از همین لحظه پایان مییابد. دادستان کل تمامی اقدامات قانونی ممکن را برای تحقیق، مختل کردن و پیگرد شبکههای مالی و لجستیکی، عوامل یا گروههای پوششی داخل ایالات متحده که توسط ایران یا گروههای تروریستی نیابتی ایران حمایت میشوند، پیگیری خواهد کرد. دادستان کل رهبران و اعضای گروههای تروریستی تحت حمایت مالی ایران را که شهروندان آمریکایی را اسیر، مجروح یا کشتهاند، تحت پیگرد قرار داده و بهدنبال بازداشت و استرداد آنها به ایالات متحده خواهد بود.» همچنین در بخش دیگر این یادداشت اظهار شده است: «حذف برنامه هستهای ایران از معادلات: رئیسجمهور ترامپ اجازه نخواهد داد ایران به توانایی تولید سلاح هستهای دست یابد و همچنین حمایت مداوم ایران از تروریسم، بهویژه علیه منافع ایالات متحده، را تحمل نخواهد کرد. در سال ۲۰۲۰، رئیسجمهور ترامپ اعلام کرد: «تا زمانی که من رئیسجمهور ایالات متحده هستم، ایران هرگز اجازه نخواهد داشت سلاح هستهای داشته باشد. یادداشت امنیت ملی ریاستجمهوری امروز وعده رئیسجمهور در سال ۲۰۲۰ برای مقابله با نفوذ مخرب ایران در سراسر جهان را عملی میکند: برای مدت بسیار طولانی - از سال ۱۹۷۹ تاکنون - کشورها رفتار مخرب و بیثباتکننده ایران را در خاورمیانه و فراتر از آن تحمل کردهاند. آن روزها دیگر به پایان رسیده است. ایران بزرگترین حامی تروریسم بوده و تلاش آنها برای دستیابی به سلاح هستهای تهدیدی برای جهان متمدن است. ما هرگز اجازه نخواهیم داد چنین اتفاقی رخ دهد.»
در کنار این موضوع ترامپ در پاسخ به سؤال خبرنگاری در حاشیه ملاقات خود با نخستوزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی با اشاره به قدرت ایران عنوان داشت: ایران خیلی قدرتمند است. ترامپ در جواب این سؤال که اکنون با ضعف ایران زمان حمله به تاسیسات هستهای است میگوید: «ایران اصلا ضعیف نیست؛ خیلی هم قوی است.»