| منصور کوشان | نویسنده |
حدود ۴ دهه قبل، هنگامی که منطقهای در شمال تهران به احداث «شهربازی» اختصاص داده شد،
هیچ کس فکرش را نمیکرد این مکان تفریحی یک روز بیفتد وسط این شهر شلوغ و بی سر و ته. این بود تا عاقبت بزرگی و شلوغی تهران به حدی رسید که دیگر تحمل ترافیک شبهای تابستانی این شهربازی را نداشت، حالا بماند که قرار بود یک بزرگراه هم از وسط آن رد شود، بنابراین یک روز مسئولان به این نتیجه رسیدند که شهربازی بیشهر بازی! اما اینکه داستان شهربازی در تهران از کجا شروع شد، بر اساس تحقیقات نویسنده این سطور، در دهه ۵۰ در یکی از نقاط شمالی تهران فردی به نام «پدر ثانی» وقتی زرق و برق شهربازیهای دنیا را دید به فکر احداث یک مکان مشابه در تهران افتاد و بالاخره کلنگ احداث آن را در محدوده اوین به زمین زد. نتیجه این کلنگزنی در سال ۱۳۵۲ به بهرهبرداری رسید و اسمش را هم گذاشتند «لونا پارک». بر اساس برخی اخبار و روایات، در دوران پیش از انقلاب وسایل شهربازی مرتب به روز میشد تا اینکه بعد از انقلاب این مکان تفریحی بزرگ تحویل آستان قدس رضوی شد و بعد در اختیار بنیاد شهید قرار گرفت. بنا بر اطلاعات موجود در آرشیو برخی خبرگزاریها و سایتها، زمزمههای تخریب شهربازی از سال ۱۳۸۲ شنیده شد تا اینکه در نهایت شهردارى تهران در سال ۱۳۸۵ در ازاى پرداخت ۲۳ میلیارد تومان سند مالکیت شهربازى را به نام خود زد. طی پروسه تخریب و محوسازی شهربازی تهران، مهندسان، جمعآورى وسایل شهربازى را در دستور کار قرار دادند. ظاهرا آن زمان قرار شده بود برخی از وسایل بازی که قابل استفاده هستند به شهربازى استان قم منتقل شوند. آن روزها همزمان با تخریب یکی از خاطرهانگیزترین شهربازیهای پایتخت، سوالی که مرتب تکرار میشد این بود که شهربازی تهران به کجا میرود؟ سوالی که البته تا به امروز هیچ جوابی به آن داده نشده است. قطار، سفینه، ارابه، اسب پرنده، تاب بچه، چرخ عصار، سینما سه بعدى، طوفان، کاترپیلار، آبشار، آکروجت، ترن هوایى، کشتى سبا، ماشین برقى، قالیچه پرنده، رودخانه وحشى، سورتمه، چرخ و فلک، رولر کاستر، رنجر و دیگر بازیهایی که یک زمان خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و حتی جوانی ما را تشکیل میدادند امروز دیگر وجود ندارند. زمانی (یعنی درست ۸ سال پیش) شهردار تهران از احداث بزرگترین شهربازی خاورمیانه در شهر آفتاب - نزدیک حرم امام خمینی (ره) - تا ۳ سال آینده (یعنی سال ۸۸) خبر داده بود. قولی که حداقل تا این لحظه عملی نشده است. این روزها در برخی مجتمعهای تجاری بزرگ – به طور مثال کوروش – مکانهایی برای بازی و تفریح بچهها (و بزرگترها) در نظر گرفته شده که به خودی خود و با توجه به فقر مکانهای تفریحی مناسب در پایتخت، اتفاقی فرخنده محسوب میشود، اما پر واضح است که چنین مکانهایی با توجه به کاربری خاص مجتمعهایی که در آن واقع شدهاند هرگز پتانسیل ارائه خدمات یک شهربازی و مکان تفریحی صِرف را ندارند. مطالعه در احوال مکانهای صرفا تفریحی در کشورهای دیگر – به طور اخص دیزنیلندها – میتواند میزان تفاوت موجود را که از ارض تا ثریاست، به خوبی برای طالبان حقیقت روشن و شفاف کند.