[شهروند] پس از انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و با توجه به رویکرد وی در دوره اول حضورش در کاخ سفید، نحوه مواجهه او با ایران بار دیگر مورد گمانهزنی رسانههای داخلی و بین المللی قرار گرفته است. برخی از احتمال ازسرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکا بر سر توافق هستهای سخن میگویند و برخی می گویند که ترامپ به هیچ وجه سابقه خوبی در عمل به تعهدات آمریکا ندارد. با اینهمه روز گذشته رئیسجمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا برای شروع مذاکرات، با ایرانیها درباره نوعی توافق تماس گرفتهاید؟ گفت: من با آنها تماس میگیرم، برایم مهم نیست که آنها تماس بگیرند یا من بگیرم.
رئیس جمهور آمریکا توافق میخواهد!
در این میان در خصوص مذاکرات ایران و امریکا جالب است بدانید که پل پیلار استاد دانشگاه «جرج تاون» با اذعان به اینکه ترامپ قبلا غیرقابل اعتماد بودنش را ثابت کرده و حتی به توافقاتی که خودش به دست آورده پایبند نیست، اظهار کرد: با این حال، ترامپ خواهان توافق با ایران است و انتظار دارد که ایران از این تمایل در مذاکرات جدی استفاده کند.
ایسکانیوز با پل پیلار -استاد دانشگاه «جرج تاون» و از کارشناسان ارشد اندیشکده بروکینگز- مصاحبه کرده است.
او می گوید: ایران همان دلایلی را برای مذاکره دارد که در گذشته داشته است؛ از جمله نیاز به خلاص شدن از شر برخی از تحریمهای اقتصادی که آثار مخربی داشتهاند. بدون شک ترامپ قبلا غیرقابل اعتماد بودنش را ثابت کرده است. او حتی به توافقاتی که خودش قبلا به دست آورده پایبند نیست و نمونه اخیر آن را میتواند در مورد مسائل تجاری آمریکای شمالی به وضوح مشاهده کرد. با این حال، ترامپ خواهان توافق با ایران است و انتظار دارد که ایران از این تمایل در مذاکرات جدی استفاده کند.
امتیازاتی که ایالات متحده میتواند به ایران بدهد تقریبا همه مربوط به تحریمها از جمله تجارت نفت و همچنین سایر مسائل اقتصادی است. ایران بهطور مشخص به دنبال این است که هرگونه توافق جدید به گونهای تنظیم شود که خروج از آن برای ترامپ سختتر باشد و عدم پایبندی به تعهدات ایالات متحده به روشی که در مورد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) اتفاق افتاد، دیگر رخ ندهد.
پاسخ دقیق به این سوال بسیار سخت است که ساختار توافق احتمالی با آمریکا باید چطور باشد که امکان خروج مجدد را از بین ببرد. در حالی که جنبه های اجرایی برجام همگی به سمت حصول اطمینان از پایبندی ایران به تعهداتش بود، هر توافق جدید باید به همان اندازه به مسئله پایبندی ایالات متحده به تعهداتش توجه کند.
آنچه ترامپ میخواهد یک توافق است؛ توافقی که بتواند آن را بهعنوان «توافقی بهتر» از آنچه مخالفان سیاسیاش میتوانستند به آن دست پیدا کنند، تبلیغ کند. بسیاری از کارهایی که او انجام میدهد به جای نگرانی واقعی در مورد پرونده هستهای ایران، موضوع خودنمایی است، اما یک ملاقات صرف به اندازه کافی خوب نیست. او توافق میخواهد.
من معتقدم مقامات ایرانی نشانههای متعددی مبنی بر تمایل به ورود به مذاکره ارائه کردهاند. با این حال چه آنها مذاکره بکنند با نکنند، سیاست دولت ترامپ در کوتاه مدت بازگشت به «فشار حداکثری» علیه ایران در قالب جنگ اقتصادی و انزوای دیپلماتیک خواهد بود.
کشور امکان فرو رفتن در یک دوره طولانی چند ساله تقابل و تحریم بیشتر و سختتر را ندارد
کوروش احمدی در گفتوگو با جماران در تحلیل خود از اقدام ضدایرانی ترامپ و امضای آنچه بخشنامه خوانده شد، اظهار کرد: باید از این پس، متنی که ترامپ امضا کرد و سخنانی که گفت را به عنوان موضع رسمی کاخ سفید و دولت آمریکا به شمار آوریم. این سخنان و این متن اگرچه هیچ سنخیتی با نحوه گفتار و کردار او طی دو هفته بعد از شروع به کارش ندارد، اما از ترامپی که ما در گذشته و حال شناخته ایم کاملا انتظار میرفت. طی دوره بعد از انتخاب ترامپ از اواخر آبان به این سو، برای من همیشه این سوال مطرح بود که او سیاستش در قبال ایران را با فشار حداکثری شروع خواهد کرد یا با پیشنهاد مذاکره و بر این مبنا فکر میکردم که خوب است مسئولان ما با هدف تلاش برای اینکه او با فشار حداکثری شروع نکند، با تیم او تماس قرار بگیرند.
وی با بیان اینکه ترامپ طی دو هفته بعد از تحلیفش به گونهای برخورد کرد که امید به شروع با پیشنهاد مذاکره ایجاد شده بود، افزود: اکنون برای من روشن نیست که این چرخش ناگهانی که هیچ کس انتظار آن را نداشت، چرا و با چه هدفی شکل گرفت. شاید هدفش این است که به همان شکلی که با مکزیک و کانادا و پاناما شروع کرد، با ایران هم شروع کند؛ با آن کشورها نیز ابتدا با توپ پر جلو رفت و بعد از اعلام آمادگی مقامات آن کشورها برای مذاکره، توافقاتی حاصل شد و سپس ترامپ عقب کشید.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: اما مشکل این جاست که ممکن است مقامات ما این گونه انعطافپذیریها را نداشته باشند. به هر حال، فکر میکنم واکنش مقامات ما به این فشار حداکثری نباید تند و طوفانی باشد؛ باید خونسردی خود را حفظ کنند، یکی دو روز واکنش رسمی نشان ندهند، اگر بشود تماس غیررسمی و غیرعلنی بگیرند و بنا بر این باشد که با برخی مانورهای لازم، در نهایت مذاکره با دولت ترامپ را بپذیرند. واقعا کشور امکان فرو رفتن در یک دوره طولانی چند ساله تقابل و تحریم بیشتر و سختتر را ندارد. نظام ما باید یک استراتژی داشته باشد و به آن پایبند بماند و با این گونه مانورها آن را رها نکند.
دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل با بیان اینکه صحبت ترامپ مبنی بر اینکه امیدوار است مجبور به اجرای این بخشنامه نشود هم مهم است، گفت: در این مورد لازم به ذکر است که اجرای مفاد این بخشنامه یعنی اجرای سختگیرانه مفاد قوانین و فرمانهای اجرایی در مورد تحریم ایران، به چندین هفته و شاید چند ماه زمان نیاز دارد. این فاصله میتواند پنجرهای برای دیپلماسی باشد. لذا همان طور که قبلا گفتم، من فکر میکنم این تحول نباید تاثیر محتوایی و تعیینکنندهای در خط مشی نظام سیاسی ما بر جای بگذارد؛ به این معنی که قاعدتا و نهایتا ایران باید به سوی حل مشکل تحریم پیش برود و با توجه به مشکلات عظیمی مانند روند تشدید ناترازیها و همچنین بحرانیتر شدن مسائل اجتماعی در داخل و مسئله مهم مکانیسم ماشه و مسائل منطقهای در خارج، چارهای جز اینکه به سمت یافتن یک راهحل برای مسئله تحریم برویم، نداریم.
احمدی تاکید کرد: در نتیجه فکر میکنم مقامات ما باید این تحول اخیر را در بستر وسیعتری مورد توجه قرار دهند و به نحوی واقعبینانه و منطقی و به دور از احساسات و تعصبات با آن برخورد کنند. فکر میکنم برقراری تماس به هر شکل باید گام اول باشد. البته تماس اعم از گفتگو یا مذاکره الزاما به معنای حصول توافق نیست و ممکن است بینتیجه باشد یا شکست بخورد و طرفین به نقطه قبل از تماس بازگردند، اما قطعا بیضرر است. انواع تماسهای دیپلماتیک یک ابزار است که ابدا به معنای تسلیم نیست. در مذاکره میتوان شدیدترین موضع را داشت و طرف مقابل را به عقبنشینی یا تعدیل مواضع وادار کرد. لذا اینکه گفته می شود مذاکره به معنی تسلیم است هیچ منطقی ندارد. آنچه بسیار عجیب و غیرقابل درک است این است که مذاکره در ایران تابو شده است.
بین مواضع ظریف و عراقچی درباره مذاکره با آمریکا دوگانگی وجود دارد
روزنامه جوان سعی دارد به اثبات برساند که صدای واحدی از دولت در خصوص مذاکرات به گوش نمی رسد. این روزنامه نوشت: موضع وزارت خارجه پیرامون مذاکره با امریکا به عنوان مسئول اصلی دیپلماسی در کشور، بر مواضع دیگر افرادی در دولت که در ماههای اخیر بر طبل مذاکره کوبیدند، خط بطلان میکشد.
به عنوان نمونه یکی از این افراد علی عبدالعلیزاده، نماینده رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور بود که حدود دو هفته پیش از آمادگی دولت برای مذاکره با امریکا گفت.
او در گفتوگویی با تأکید بر ضرورت مذاکره مستقیم میان ایران و امریکا تصریح کرد که «برنامه دولت در این باره کاملاً شفاف اعلام شده و آماده مذاکره هستیم. با شروع این مذاکرات میان دو کشور دست یافتن به توافق دو تا سه ماه زمان خواهد برد.»
البته عبدالعلیزاده در جایگاهی نبود و نیست که پیرامون مذاکره ایران و امریکا موضع رسمی بیان کند و آنچه میگوید، صرفاً باید در قالب «نظر شخصی» دیده شود، اما در هر حال او عضوی از دولت است و سخنان او بازتابهای منفی و مثبتی پیدا کرد. چه موافق مذاکره باشیم و چه مخالف آن، اینکه فردی در جایگاهی غیرمرتبط با موضوع مذاکره، از آمادگی برای مذاکره بگوید و از سویی فردی که مسئول سیاست خارجی دولت است، آن را رد کند، نشان از دوگانگی در دولت پیرامون موضوع دارد و طبعاً در این مسیر، نظر وزارت خارجه که ذیربط موضوع است، ارجح خواهد بود.
دوگانگی بعدی، در تقابل مواضع علنی ظریف با مواضع عراقچی و دولت در کمیسیون امنیت ملی است. ظریف صریح و علنی و در داخل و خارج از مذاکره با امریکا دفاع میکند. سابقه او هم چنین چیزی را تأیید میکند، تا جایی که برخی معتقدند اصرار اصلاحطلبان بر باقی ماندن او در دولت با وجود همه حواشی و نیز بهرغم غیرقانونی بودن حضورش برای این است که چراغ مذاکره با امریکا در دولت روشن نگه داشته شود.
با این حال سخنان عراقچی نشان میدهد بین او و ظریف هم در این میان دوگانگی وجود دارد.
گشت ارشاد برای خودسرها
در مقابل اما سخنگوی حزب اعتدال و توسعه با بیان این که مذاکره در شرایط کنونی را ضروری می دانم، گفت: مذاکره با آمریکا به عنوان مهمترین اهرم توفیق در سیاست خارجی میتواند مناسبات اقتصادی ما را تسهیل کند و مشکلات داخلی را از بین ببرد.
جواد هروی در گفت وگو با ایرنا با اشاره به یادداشت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اعلام آمادگی برای مذاکره با رئیس جمهور ایران اظهار داشت: ما معتقدیم که اهرم اصلی توفیق ما در سیاست خارجی بحث مذاکرات است که می تواند مناسبات اقتصادی با جهان را تسهیل کند در بدترین شکل مذاکره این است که طرف مقابل به تعهدات خودش عمل نکند و ما هم ملزم نباشیم به تعهدات خودمان عمل کنیم.
وی ادامه داد: مانور در دیپلماسی یک امر بدیهی است که نباید ما را در حسرت مذاکره نگه دارد اما مذاکره باید از موضع مقتدرانه باشد مشروط به تدبیری که نظام بر اساس مصالح خودش میکند و بر همین اساس هم باید از رویکردهای ارتجاعی و حرکتهای خودسرانه پرهیز شود.
هروی افزود: آنچه که در روزهای گذشته شاهد بودیم و برخی از عناصر خودسر تحصنهای خیابانی انجام دادند این در مغایرت با اعتماد رهبری به آقای پزشکیان و تیم مذاکره کننده است و اگر واقعا اینها بخواهند مقابل رهبری و تصمیم نظام بایستند باید یک گشت ارشادی هم برای عناصر خودسر تشکیل بشود که مانع از حضور اینها در اعتراضات خیابانی بشود.
وی تصریح کرد: بنابراین پرهیز از رویکرد ارتجاعی در زمان حاضر با توجه به ناترازی ها و مشکلات عدیده اقتصادی که کشور با آن مواجه است جزو الزاماتی است که میتواند سرنوشت مردم ما را تعیین کند.
این نماینده ادوار مجلس با تاکید بر این که مذاکره را در شرایط کنونی ضروری می دانم اظهار داشت: در دفتر سیاسی حزب اعتدال هم در واقع بر این قضیه اتفاق نظر شد که امروز بحث مذاکره به عنوان مهمترین اهرم توفیق در سیاست خارجی میتواند مناسبات اقتصادی ما را تسهیل کند و مشکلات داخلی را از بین ببرد.
هروی ادامه داد: به تعبیر دیگر یکی از مهمترین راه های رفع شدن فشارهای اقتصادی در داخل، مذاکرات در سیاست خارجی است.
این فرض که ترامپ جدید، مانند ترامپ قبل ضدایران نیست واقعیت ندارد
روزنامه همشهری با توجه به صحبت های ترامپ نوشت: صحبتهایی که اخیرا از سوی رئیسجمهور جدید آمریکا درباره ایران مطرح شده، نوعی از خوشبینی را در میان برخی از تحلیلگران ایرانی ایجاد کرده که احتمالا ترامپ رفتار عاقلانهتری را در دستورکار قرار خواهد داد و دیگر خبری از راهبردهایی نظیر فشار حداکثری علیه تهران نخواهد بود.
اما این نکته نباید نادیده گرفته شود که تیم ترامپ در حال طراحی زمینی برای ایجاد بستر اقدامات ضدایرانی از سوی او هستند.
پازل جدید ضدایرانی برای تحریک ترامپ به اقدام علیه ایران ۲محور اصلی دارد: اول، توصیف ایران در وضعیت ضعف و دوم، تلاش برای متهمکردن ایران به تولید سلاح اتمی. این وضعیت بهطور جدی در ۲ ماه اخیر، صحنهپردازی شده تا «اقدام نظامی علیه ایران» بهعنوان یک گزاره معتبر روی میز رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده قرار بگیرد تا ترامپ در راستای روحیه شخصی و غیرقابل پیشبینی خود، احتمالا از آن نیز
استفاده کند.
صحبتهای روزیکشنبه رهبرانقلاب نیز موید این مدعاست که طرف غربی بهدنبال زمینهسازی برای اجرای چنین سناریویی- فارغ از موفقیت یا ناکامی آن - است؛ جایی که ایشان بهصورت صریح و مستقیم رئیسجمهور آمریکا را خطاب قرار دادند و گفتند: «آن متوهم خیالباف اعلام کرد که ایران ضعیف شده؛ آینده نشان خواهد داد چهکسی ضعیف شده است. صدام هم به خیال اینکه ایران ضعیف شده، حمله را شروع کرد. ریگان نیز به تصور ضعف ایران، آن کمکهای آنچنانی را به رژیم صدام انجام داد. آنها و دهها متوهم دیگر به درک واصل شدند و رژیم اسلامی روزبهروز رشد پیدا کرد.»
بهنظر میرسد راهکار اصلی - حداقل در ماههای ابتدایی دولت جدید آمریکا - برای مهار این سناریوی ضدایرانی، باید کلیشهشکنی از ۲ پیشفرض مطرح شده درباره ایران باشد؛ ۲گزارهای که بهدنبال القای ضعف ایران و همچنین تلاش ایران برای گرایش به سمت تولید سلاح اتمی است. این راهبرد میتواند بهطور ویژه در منطقه خود را نمایش دهد و زمینه را برای تغییر بازنمایی ایران در اذهان سیاستمداران آمریکایی فراهم کند.
«تندروها» اسم رمز حمله به نیروهای انقلاب
کیهان اما به دفاع در مقابل رسانه های اصلاح طلب پرداخته است و با متنی نقدگونه از جنگ روانی بر علیه جریان انقلابی سخن می گوید.. این روزنامه نوشت: مدعیان اصلاحات با برچسبزنی و اطلاق واژههایی چون «افراطی»، «تندرو» و «رادیکال»، طرح آمریکا مبنی بر تخریب و تخفیف نیروهای انقلابی در ایران را عملیاتی میکنند. طرحی که ذیل اسمرمز «تندروها» در رسانهها و جراید زنجیرهای در جریان است.
یکی از راههای تخفیف و تخریب رقیب استفاده از اصول «ترور شخصیت» است که عموما با برچسب زدن شروع میشود؛ بدین شرح که هرگاه در عرصه رقابت سیاسی، دایره استدلال و برهان برای اثبات یک موضع تنگ آید؛ رقیب با به خدمت گرفتن واژگان و عبارات درصدد استخفاف و استحقار نفر مقابل گام برمیدارد.
در همین شرایط، روزنامه «ایران» با تیتر «مهار تندروها، دستور کار جناحها»، روزنامه «هممیهن» با تیترهای «خطدهی تندروها برای کشیدن پای کشور به جنگ» و «تندروها علیه سران قوا»، روزنامه «اعتماد» با تیتر «فشار تندروها» و روزنامه «شرق» با تیترهای «قرعه تندروها برای کابینه» و «تندروها و سد ظریف» ادعای پیشگفته را اثبات میکنند.
به نظر میرسد، هدف از تخریب جبهه انقلاب که مکرر از جانب مدعیان اصلاحات صورت میگیرد و به نوعی کار ویژه این طیف حساب میشود، بازداشتن انقلابیون از اهداف و آرمانها اصیل انقلاب و تمرکززدایی است؛ بدین معنا که توجه و توان جبهه انقلاب از مسائل کلان منحرف شده و به مسائل حاشیهای معطوف شود.
به عبارتی دیگر، مدعیان اصلاحات ذیل جنگ روانی و با کمک گرفتن از این طرح، بخشی از توان جبهه انقلاب را در پاسخگویی به تخریبها مستهلک میکنند.
رهبر انقلاب درباره استفاده واژه «تندرو» در سال 1394 طی دیدار با مردم نجفآباد فرمودند: «یک نکته دیگر این است که ما از ادبیّات سیاسی دشمن استفاده نکنیم؛ من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیردولتی و مانند اینها تأکید میکنم؛ از ادبیّات دشمن استفاده نکنید. دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانهرو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بنده حقیر هستم. میانهرو حرف قشنگی است امّا اسلام اینجوری حرف نمیزند؛ بفهمیم معارف اسلامی را. اسلام، طرفدار میانه و طرفدار «وسط» است: وَ کَذلِکَ جَعَلنکُم اُمَّةً وَسَطًا. امّا «وسط» در اسلام چیست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَلیَمینُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الوُسطی هِیَ الجادَّة؛ این نهجالبلاغه است. راه میانه یعنی راه مستقیم، راه جادّه. اگر از این راه مستقیم منحرف شدید -چه به این طرف و چه به آن طرف- این غیر میانه است. پس در مقابل میانهرو تندرو نیست؛ در مقابل میانهرو منحرف است. آن کسی میانهرو نیست که منحرف از راه و منحرف از جادّه است؛ امّا در جادّه، بعضیها تندتر میروند و بعضیها کندتر میروند. تند رفتن در صراط مستقیم چیز بدی نیست؛ سابِقوا اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم».
رهبر انقلاب مرتبط با همین موضوع، یک سال پس از تشریح حیله دشمن در جمع مردم نجفآباد، در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله علیه) نیز فرمودند: «انقلابی را میگویند تندرو، غیرانقلابی را میگویند میانهرو! این یک دوگانه بیگانه است، آنها اینها را در رادیوهایشان، در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان تکرار میکنند، ما این را نباید تکرار بکنیم. انقلابی، انقلابی است».
در همین رابطه، بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) فرمودند: «من نمیخواهم دل شما را بشکنم، لکن شما دل ملت ما را نشکنید، شما دل مسئولین ما را نشکنید، شما هی تندرو و کندرو درست نکنید، دودستگی ایجاد نکنید، این خلاف اسلام است، خلاف دیانت است، خلاف انصاف است، نکنید این کارها را».
علیایحال، مدعیان اصلاحات با برچسبزنی و اطلاق واژههایی چون «افراطی»، «تندرو» و «رادیکال»، طرح آمریکا مبنی بر تخریب و تخفیف نیروهای انقلابی در ایران را عملیاتی میکنند. طرحی که ذیل اسمرمز «تندروها» در رسانههای و جراید زنجیرهای در جریان است.
شایان ذکر است، حملات مدعیان اصلاحات به جبهه انقلاب بدون مبنا، پوچ و فاقد استدلال است که در حوزه علم روانشناسی ذیل عملیات روانی دستهبندی میشود و با نیت تمرکززدایی صورت گرفته است، بدین شرح که توان جبهه انقلاب در پاسخ به استحقار و استخفاف دشمن محصور و کانالیزه شود.