[ شهروند ] از قدیم گفتهاند که مذاکره چهار ویژگی اصلی دارد: اول اینکه حداقل دو طرف در آن درگیر هستند. این دو طرف ممکن است دو فرد، دو گروه یا دو کشور باشند. دوم اینکه بین خواستهها و نیازهای این دو (یا چند طرف) تعارض وجود دارد. سوم اینکه دو یا چند طرف درگیر در مذاکره، براساس انتخاب خود و نه به اجبار با یکدیگر مذاکره میکنند. چهارم هم اینکه کسانی که درگیر مذاکره میشوند برای «داد و ستد» که زیربنای مفهوم مذاکره است، آمادهاند. حالا در مورد این چهار موضوع بحث فراوان وجود دارد و افراد و گروهها و جناحهای سیاسی مفصل در باب این موارد بحث میکنند. امروز هم بحث داغ داغ است...
دولت پزشکیان تصمیمگیرنده اصلی درباره موضعگیری ایران در برابر آمریکا نیست
مراسم تحلیف دونالد ترامپ برگزار شد و حالا او دوباره رئیسجمهور رسمی آمریکا است. ترامپ و اعضای کابینهاش هنوز واکنش رسمی به مصاحبه پزشکیان برای مذاکره نشان نداده و از این نظر چشمانداز پیش روی ایران و آمریکا در هالهای از ابهام قرار دارد، هر چند با توجه به ترکیب کابینه ترامپ احتمال اینکه سیاست فشار دوباره در دستور کار ترامپ قرار گیرد منتفی نیست.
به گزارش آرمان ملی، سیدمصطفی هاشمی طبا، عضو شورایعالی مشورتی حزب کارگزاران سازندگی، در مصاحبهای دیدگاه خود را در این زمینه بیان کرده است.
او میگوید: آقای پزشکیان تنها عنوان کردند ما حاضر هستیم با آمریکا مذاکره کنیم و اصلا مشخص نیست که پزشکیان و تیم او در وزارت خارجه قرار است درباره چه چیزی با آمریکا مذاکره کنند. ما باید از دور و تسلسل مذاکره برای مذاکره با غرب خارج شویم. سالهاست موضوع مذاکره در کشور ما مطرح است و هر بار مذاکره میکنیم تا مذاکرات را به دور بعدی موکول کنیم. به هر حال زمان آن رسیده که از این دور و تسلسل خارج شویم. اگر ما دنبال لغو تحریمها هستیم، مشخص است که آمریکا به آسانی از این اهرم فشار علیه ایران عبور نخواهد کرد. زمانی که برجام به نتیجه رسید مشخص بود که طرفین دنبال چه چیزی هستند و قرار است به چه نتایجی برسند، اما حالا مشخص نیست قرار است درباره چه چیزی مذاکره صورت گیرد. برجام هم که دیگر وجود ندارد و عملا از بین رفته است.
می گویند دنبال رفع تحریم نرویم، اما پیشنهادی برای رشد اقتصادی ندارند
روزنامه اطلاعات با گوشه چشمی به رسانه ملی نوشت: با توجه به زمزمههایی که درباره امکان از سرگیری مذاکرات برجامی و تحصیل توافقی برای رفع تحریمها درگرفته، همزمان تبلیغات ضدبرجامی صداوسیما هم اوج گرفته است.
برنامههای ویژه دعوت از مخالفان مذاکره و حمله به تیم مذاکره قبلی برجام و بهویژه جواد ظریف و تهیه گزارشهای خبری درباره آثار و تبعات زیانبار برجام به تعبیر متولیان و برنامهسازان سیمایی ازجمله تلاشهایی است که در جریان است تا قبل از اینکه حتی مذاکرهای در کار باشد یا گفتوگویی آغاز شود، مرگ آن را از همین حال رقم بزنند یا اصولاً امکان تحقق آن را از بین ببرند و جالب اینکه حتی آنقدر خوش سلیقه هم نیستند که در مناظرهها از یک موافق نیمبند و از یک حریف ضعیف هم دعوت کنند تااش اینقدرها هم شور نباشد و حداقل اقناعی هم در مخاطب پدید آورد.
بحث بر سر اصرار عجیب جریانی است که با وجود ملاحظه تنگناها و مشکلاتی که تحریمها و نبود ارتباطات لازم بینالمللی برای کشور به بار آورده، از همین حال راه را برای عبور از این بحران میبندند و شوربختانهتر اینکه راهحل جایگزین و قابل دسترسی هم برای آن پیش چشم نمیآورند.
بهعنوان مثال اگر میگویند ما به رفع تحریم نیازی نداریم و مشکل اصلی معضلات اقتصادی کشور، وجود تحریمها نیست (که واقعاً هم تمامی مشکلات اقتصادی را نمیتوان به آن ارتباط داد)، سازوکاری هم برای اداره بهتر کشور و رشد اقتصاد پیشنهاد نمیدهند و صرفاً برای ایجاد مانع بر سر راه دولت تازه، به حمله و هجوم روی آوردهاند و در این مسیر هم البته برخی تریبون داران با نفوذ و ازجمله برخی ائمه محترم جمعه همنوایی میکنند.
نکته اینجاست که همه میدانیم تصمیماتی در این حد مهم صرفاً با اراده یک دولت یا یک رئیسجمهوری قابل تحقق نیست و به نوعی اراده و تصمیم نظام حکمرانی است. نگارنده هم معتقد است بخش مهمی از مشکلات موجود بهویژه در حوزه اقتصاد و مالیه و ناترازیهای بسیار خطرناک آن، حتی با رفع همه تحریمها هم از بین نمیرود و به اصلاحات ساختاری مهمی نیازمند است؛ اما بیتردید در مسیر انجام این اصلاحات رفع تحریمها به نوبهخود نقش قابل توجهی دارد.
کوتهسخن آنکه بیاییم برای کمک به دولت و ملت و برای فائق آمدن بر مشکلاتی که هر روز آستانه تحمل جامعه را پایین و پایینتر میآورد، بهخاطر خدا و مردم، همدلی و مهر و مدارا و وفاق را تحقق بخشیم.
امثال علی مطهری خط قرمز ندارند؟
دیروز بخشی از سخنان علی مطهری منتشر شد. روزنامه کیهان در اخبار ویژه خود در گزارشی با عنوان «آقای مطهری! فریب جریان تحریف را درباره مذاکره نخورید» به نقد اظهارات علی مطهری، نماینده پیشین مجلس، درباره اهمیت مذاکره مستقیم با آمریکا پرداخته است.
این روزنامه در این گزارش آورده است: «اولاً هیچ عضو تیم ترامپ درباره مذاکره با ایران سخنی نگفته مگر افرادی که بر مذاکره تحت فشار حداکثری برای دیکته کردن آرزوهای خود سخن گفتهاند. ثانیاً امثال آقای مطهری توضیح نمیدهند که خط قرمزشان چیست؟ یعنی طرف آمریکایی ازجمله ترامپ کدام خباثت و بدعهدی و جنایت و خیانت را مرتکب شود، اینها باور میکنند که آمریکا درباره ایران، مذاکره پذیر از موضع برابری و احترام نیست؟ اینگونه هم میتوان پرسید که اگر حضرات از سر توهم و آرزواندیشی دم از مذاکره میزنند، چه خط قرمزی برای مقاومت دارند، درحالیکه در عمل نشان میدهند به خون شهید سلیمانی و حقوق پایمال شده ملت ایران در برجام هم احترام نمیگذارند و عبور میکنند؟! در این صورت طرف گستاخ و عهدشکن چرا باید به شما احترام بگذارد و امتیاز بده، شما که هیچ خط قرمزی برای خود نمیشناسید!»
این روزنامه اصولگرا با اشاره به اینکه پزشکیان در مصاحبه با NBC گفته بود «مشخص نیست که اگر مجدداً وارد مذاکره شویم، همان اتفاق تکرار خواهد شد یا خیر. نوعی بیاعتمادی در حاکمیت و نزد رهبر معظم انقلاب شکل گرفته است، زیرا طرف مقابل بهدنبال براندازی ما است، نه حل مسئله از طریق گفتوگو» نوشته: «بر خلاف تحرکات جریان تحریف که گویا آقای مطهری را هم فریب داده و سردرگم کردهاند، موضع رهبر انقلاب کاملاً روشن است. ایشان به تازگی در پاسخ به این پرسش که برخی که میگویند چرا ایران با اروپاییها مذاکره میکند و ارتباط دارد، اما با آمریکا حاضر به ارتباط و مذاکره نیست، فرمودند: آمریکا اینجا را تملک کرده بود ولی از کف و قبضه او بیرون کشیده شد؛ لذا کینه او نسبت به کشور و انقلاب کینه شتری است! و به این آسانیها دستبردار نیست. آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند.»
تندروها حضور دارند و نمیتوان آنها را حذف کرد
به گزارش اعتماد، سرعت تحولات مرتبط با مذاکرات ایران و آمریکا، هر روز بیشتر از قبل میشود. بهنظر میرسد چنانچه نظام، تصمیم به مذاکرات مستقیم بگیرد، فضا برای این مذاکرات کاملا مهیا است. حضور چهرهای مانند ایلان ماسک در دولت جدید ترامپ و اظهارات گاه و بیگاه او درباره اولویت دیپلماسی در مواجهه با ایران باعث شده تا وزن دیپلماسی در این دوران سنگینتر شود. فارینپالیسی حتی خبر علاقهمندی ترامپ برای دیدار از تهران را روی خروجی خود قرار داده؛ خبری که دیروز در شبکههای اجتماعی بازخوردهای بسیاری پیدا کرد و دست بهدست چرخید.
سیدحسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی، اما معتقد است ایران با عبور از این ظواهر شکلی و کلیشهای باید سعی کند در زمینههای محتوایی، تارهای ارتباطی جدیدی را با آمریکا بتند. به اعتقاد مرعشی با توجه به این واقعیت که در مناسبات ارتباطی ایران و آمریکا مشکلات سیاسی بسیاری وجود دارد، دو کشور باید تلاش کنند زنجیره توافقات احتمالی را حول محور مسائل اقتصادی شکل بدهند.
فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی گفت: «برداشت شخصی من این است که هنوز رهبری در فضای جدید اظهارنظر روشنی نداشتهاند. برای آگاهی از اینکه سیاست نظام به چه سمت و سویی میرود، باید منتظر اظهارنظر ایشان باشیم. ایشان این هفته احتمالاً صحبتی در این زمینه خواهند داشت.»
تندروها حضور دارند و نمیتوان آنها را حذف کرد. در جمهوری اسلامی آنها همواره حرکتهای ایذایی داشتهاند ولی تعیینکننده نبودهاند. وقتی رهبری تصمیمی را بگیرند، آنها نیز ساکت میشوند.
مرعشی به یکی از مشکلات عدیده برجام نیز اشاره کرده و معتقد است در شرایطی که برای امضای برجام اوباما و کری، نقش محوری را ایفا کردند، ایران منافع ناشی از برجام را با اروپا، چین و روسیه تقسیم کرد و سهمی برای آمریکا درنظر نگرفت. شکافی که باعث شد ترامپ به بهانه آن از برجام خارج شده و آن را از درجه اعتبار خارج سازد. مبتنی با این تجربیات است که مرعشی به دولت پزشکیان توصیه میکند توافقات احتمالی با آمریکا را مبتنی بر مسائل اقتصادی شکل بدهد تا هر توافقی از پایداری قابل توجه برخوردار باشد.
۴ محور اصلی مذاکره ایران و آمریکا
از سوی دیگر ناصر هادیان، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در روزنامه ایران نوشت: سیاست ایالات متحده در قبال ایران همواره «مهار همراه با تعامل گزینشی» و متقابلاً سیاست ایران در برابر آمریکا «ضدمهار همراه با تعامل گزینشی» بوده است.
در همین چهارچوب در گذشته تعامل دو کشور از موضوع عراق و افغانستان گرفته تا پرونده هستهای در یک وضعیت اورژانسی جریان داشته است و به محض پایان وضعیت اضطرار، دوباره روابط به وضعیت تخاصم بازگشته است، اما اکنون این فرصت مهیا شده است تا این روند معکوس و حرکت به سمت تعامل همهجانبه آغاز شود.
ایران در پیگیری رویکرد جدید با آمریکا باید خواستها و اهداف خود از مذاکره را روشن و اولویتبندی کند؛ بهعنوان نمونه، در مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، میتوان مشخص کرد که تحریمهای اولیه، ثانویه و حتی تحریمهای ایالتی بهتدریج لغو شوند.
من بهعنوان مثال در چهارچوب حل پرونده هستهای، پیشنهادهای مشخصی را به مسئولان ایرانی برای مذاکره با آمریکا ارائه دادهام؛
نخست - ذخیرهسازی اورانیوم در داخل کشور تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در داخل کشور برای ممانعت از کارشکنی طرف مقابل
دوم - تعیین مکانیزمی مشخص و شفاف برای راستیآزمایی اجرای تعهدات طرف مقابل که میتواند با توافق دو طرف برای تشکیل کمیتهای متشکل از افراد سرشناس مستقل بینالمللی باشد که وظیفه نظارت را بر عهده داشته باشند.
سوم - تفاهم بر سر جبران خسارت از دست رفته ایران در چهارچوب برجام؛ ایران از توافق هستهای خارج نشد، اما آمریکا بهدلیل سیاستهای داخلی خود از برجام خارج شد و این امر خسارتی بالغ بر ۲۴۰ میلیارد دلار به ایران وارد کرد. هرچند نمیتوان انتظار داشت که این مبلغ بهطور کامل جبران شود، اما میتوان راهکارهایی برای جبران خسارت مطرح کرد.
چهارم- مکانیزم ماشه باید مورد بازنگری قرار گیرد.
این چهار محور اصلی ازجمله مواردی است که درصورت ورود طرفین به مذاکره در زمینه مذاکره هستهای باید مورد توجه قرار گیرند.
هم مذاکره، هم توافق!
روزنامه شرق به فردای پس از مذاکره اشاره دارد. این روزنامه نوشت: آقای پزشکیان، لطفا ضمن احترام به دیدگاههای منتقدان واقعی مذاکره، به هیاهو و جوسازیهای کاسبان تحریم و اقلیتی که در دو دهه گذشته با سیاستهای ماجراجویانه و تندرویها و نابخردیهای خود، پرونده ایران را به شورای امنیت بردند و زمینهساز تحریمهای خانمانسوز علیه ملت ایران شدند و امروز هم طلبکارانه دولت را تحت فشار قرار میدهند و از مذاکره منع میکنند، توجه نکنید.
رئیسجمهور قرار است هم به وعده خود برای تعامل با جهان عمل کند و هم صدای کسانی را بشنود که در چند انتخابات اخیر به نشانه اعتراض به همان سیاستهای اقلیت اندک، پای صندوقهای رأی حاضر نشدند.
لذا بدون فوت وقت لطفا هم مذاکره کنید و هم توافق. این منطق دیرین و پیام رسای فرهنگ و تمدن و ملت بزرگ ایران است که شایسته زندگی بهتر و امیدوارانهتر و سربلندتر است.
آقای پزشکیان برای اطمینان بیشتر از مسیری که برای مذاکره انتخاب کردهاید، میتوانید بهنظرسنجی معتبر از مردم و نخبگان اقدام کنید تا با اعتمادبهنفس بیشتری مسیر را ادامه دهید. گرچه قانون اساسی هم ظرفیت لازم برای انجام چنین اموری را دارد [همه پرسی]که درصورت نیاز میتوان از آن بهرهبرد.
ماشاءالله به این همه فهم و معرفت!
روزنامه جمهوری اسلامی هم آستینها را بالا زده و برای پاسخ به مخالفان مذاکره به میدان آمده است. این روزنامه نوشت: کسی که دستی پُر، منطقی گویا و زبانی رسا داشته باشد، از مذاکره نمیترسد که هیچ، حتی در چیدن میز تعجیل هم میکند.
ترس، لباسِ تن کسانی میشود که چیزی در چنته ندارند. میدانند چون سخن بگویند عیار عیب و هنرشان نمایان میشود. لذا ترجیحشان «نامذاکره» و «ناگفتوگو» است و الا آنجا که تریبون یک طرفه باشد، لحظهای هم به سکوت و تامل فرصت ابراز وجود نمیدهند. تجربهای که چند سال، یک ملت را، یک کشور را به گروی آن گرفتند که گفتوگو نکنند.
جالب است که وقتی رئیسجمهور، از آمادگی برای گفتوگو میگوید، میخروشند و مینویسند که شما چکارهاید؟ ماشاءالله به این همه فهم و معرفت! اگر رئیسجمهور کارهای نیست، پس چرا هرچه حاصل بدعملی خودتان هست را هم به پای او مینویسید؟
اگر رئیسجمهور کارهای نیست، آیا مدعیان و تریبونداران حاضرند به لوازم این سخنان خود ملتزم باشند؟ فلان کس که این را مینویسدآیا میتواند خود را معرفی کند که کیست و نقشش در سپهر تصمیمگیری ایران چیست؟ لابد برای خود حقی بالاتر از رئیسجمهور صاحب رأی مردم قائل است که در همه امور دخالت میکنند.
متأسفانه کسی هم یقه اینان را نمیگیرد که شما چکاره کشورید؟ آنان که نتیجه تصمیم و ایجاد موانعشان سر راه امور کشور، بیشترین آسیب را ایجاد کرده است همچنان به طلبکاری سخن میگویند.
اگر ماجراهایی چون کرسنت، دقیقخوانی میشدند، اگر تراز نفع و عدمالنفع، به سنجه در میآمد، برخیها الآن باید در جایگاه پاسخگویی مینشستند نه طلبکاری.
متأسفانه تا اوضاع در این هندسه میچرخد نه پزشکیان که هر رئیسجمهوری هم که بیاید کاری از پیش نخواهد برد. این جماعت حتی راه گفتوگو را بر دولت شهید رئیسی هم میبستند و الا مسیر چنان میرفت که امروز گرفتار اما و اگر نباشیم.
باید این جماعت را یا به راه آورد و یا راهی تازه از کنار اینان باز کرد و الا به دیوارهایی برمیخوریم که دست زدن به آن همان را در پی میآورد که رئیسجمهور چندبار گفته است؛» هر کجا هم که میخواهیم دست بزنیم. میگویند دست نزن. صدا در میآید. خب چی کار کنیم تا مشکل حل شود؟» صدا هم از همین جماعت کمتعداد اما پرهیاهو برمیخیزد. انگار همهجا بساطشان را راهبندان اصلاح کردهاند که چون بخواهند دولتها کاری کنند، اینان منافع خود را در خطر میبینند و نمیگذارند...
گفتنی است، حسین شریعتمداری پنجشنبه گذشته در سرمقاله کیهان به پزشکیان بهخاطر مطرح کردن بحث مذاکره با لحنی توهینآمیز حمله کرد و نوشت: شما در این زمینه هیچکارهاید؟
چرا دو ساختمان شرکت ملی نفت در اروپا مصادره و فروخته شود
اما دست آخر برویم سراغ موضوع قدیمی کرسنت. روزنامه هم میهن نوشت: محمود احمدینژاد، اجرای قرارداد کرسنت را در دوره ریاستجمهوری خود پذیرفت، اما به توصیه سعید جلیلی این قرارداد اجرا نشد تا ایران در دادگاه بینالمللی محکوم به پرداخت ۲/۶ میلیارد دلار جریمه شود. حالا شرکت کرسنت گس کورپوریشن با حکم دادگاه، ساختمانهای شرکت ملی نفت را یک به یک مصادره و به نفع خود به فروش میگذارد.
تا به حال شرکت ملی نفت ۲ ساختمان خود در اروپا را از دست داده است. روز گذشته خبر مصادره ساختمان این شرکت در روتردام هلند منتشر شد. اردیبهشت امسال نیز خبر مصادره و فروش ساختمان شرکت ملی نفت در لندن از سوی پایگاه اینترنتی نشنال مخابره شده بود.
هرچند در ابتدا دولت احمدینژاد مخالف قرارداد بود ولی پس از مدتی احمدینژاد به طیف موافقان قرارداد پیوست اما سعید جلیلی، دبیر شورای امنیت ملی وقت، هیچگاه موافق قرارداد نشد. در این مدت مخالفت با کرسنت و محکومیت ایران بهدنبال آن، مورد انتقاد اعضای درگیر قرارداد یا افرادی در نهادهای نظارتی قرار گرفته است. برخی خواستار پاسخگویی مخالفان و تشکیل پرونده برای آنها شدند.
از جمله این افراد مصطفی سناییفر، معاون پیشین رئیس قوه قضاییه در دادستانی ویژه روحانیت است که سهشنبه گذشته با ارسال نامهای به رهبری درخواست کرده به برخی پروندهها که نام سعید جلیلی در آنها مطرح شده است رسیدگی شود.