روح الله پورطالب، کارشناس فضای مجازی با ذکر اینکه امروزه فضای مجازی و گسترش فن آوری های نوین ارتباطی از جمله شبکه های اجتماعی به نوعی به زندگی «دوم» همه مردم تبدیل شده است و عضوی از فرایند جهانی شدن را تبدیل به واقعیت کرده است
وی ادامه می دهد: فرایند جهانی شدن و تبدیل آن به روندی از زندگی افراد در جوامع باعث شده است تا بتوان با استفاده از فضای مجازی شرایطی را مهیا کرد که ارزش های دینی، فرهنگی، و اجتماعی هم به عنوان ارزش تلقی شوند و هم در شرایطی نوع استفاده از این شبکه ها مسائل مختلف را تبدیل به ضد ارزش کند.
پورطالب با بیان اینکه البته باید ابتدا تعریفی از «ارزش» داشته باشیم
می گوید:ارزش، يكي از عناصر برجسته و اثرگذار فرهنگ و اجتماع است و فرهنگ نيز همچون هوايی است كه تنفس اجتماعی بدون آن ممكن نخواهد بود.
وی با اشاره به اینکه اصولا سه دیدگاه در مورد تاثیر فضای مجازی در زندگی شهروندان یک جامعه وجود دارد می گوید: در دیدگاه اول که از آن به عنوان دیدگاه بدبینانه یاد می شود، به طور کلی استفاده از فضای مجازی اقدامی ناثواب و به عنوان تهدیدی برای جامعه تلقی می کنند.
این کارشناس فضای مجازی همچنین با ذکر دیدگاه دوم که کاملا با نظر اول در تناقض است می گوید: دیدگاه دوم دیدگاه خوش بینانه است که تسری بخش به جهانی شدن است. این دیدگاه ها فرایند استفاده از شبکه های اجتماعی را ملزم به تغییر باورها و ارزش ها می داند که این روند باعث به وجود آمدن شرایط نامناسبی در جامعه خواهد شد.
وی همچنین به سومین دیدگاه در این میانه اشاره می کند و می افزاید: دیدگاه سوم که آن را به عنوان میانه رو می توان یاد کرد، از نظر اینجانب کسانی هستند که به باور خیلی ها فضای مجازی را هم تهدید عنوان می کنند و هم فرصت . برای همین این فضا را از زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار می دهند.
وی تصریح می کند:استفاده نسل جدید یا به عبارتی نسل «زد»از شبکه های اجتماعی باعث شده که روند تبدیل ارزش هایی که برای پدران و مادران بزرگ مهم بودند، تبدیل به ضد ارزش برای نسل امروزی شود، به عبارتی نسل جدید دیدگاه متفاوتی را با پدر و مادر خود دارد .
پورطالب با ذکر اینکه در عمل فضای مجازی ارزش های مارا تغییر داده است می افزاید: به عنوان نمونه فضای مجازی باعث شده تا طلاق گرفتن و دوستی با جنس مخالف ، نوعی آزادی و ارزش باشد، یا توجه به فاکتورهای دینی و ارزش های مذهبی که جزء شالوده های خانواده های ایرانی محسوب می شود، کمرنگ تر از گذشته شود .چرا چون هم والدین و هم خود فرزندان دائما در فضای مجازی هستند و کمتر به دنبال با هم بودن می باشند! در نتیجه پدر و مادر ها کمتر برای فرزندان خود وقت اختصاص میدهند در نتیجه فرزندان این خانواده ها، نیازهای روحی و رفتاری خود را از طریق با وابستگی به افراد بیگانه یا از راه پناه بردن به فضای مجازی تامین می کنند! در حقیقت به نظر می رسد والدین نقش بسزایی در تبدیل مسائل ضد هنجاری در بهنجار نشان دادن این موارد دارند.
اما برای خروج از این چرخه معیوب چه باید کرد؟ پورطالب دراین خصوص می گویداولین راهکار؛ نزدیک شدن والدین به فرزندان و به روز شدن آنها در استفاده از نرم افزارهای مختلف و فضای مجازی است.از سویی به نظر می رسد در شرایط مختلف مسئولان فرهنگی باید بودجه های فرهنگی را افزایش دهند و در راه درست استفاده کنند. در کنار این موارد باید کلاس های سواد رسانه ای، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی در مدارس از دوران ابتدایی و آموزش درس زندگی اصولی به همه دانش آموزان به شکل گسترده و جدی تری برگزار شود.وی ادامه می دهد: چهارمین راهکار که می توانیم به آن اشاره کنیم بحث استفاده از ظرفیت داده های هوش مصنوعی در آموزش ارزش های دینی و فرهنگی و اجتماعی به فرزندان است که با استفاده از ظرفیت ساخت کلیپ های متنوع می توان این امر را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تولید و بازنشر داد ضمن آنکه باید برای حفظ ارزش ها از طریق آموزش والدین تلاش و برنامه ریزی شود. در این راستا نیز می توان از بسته های تشویقی و هدیه دادن به کسانی که ارزش ها را در جامعه پاس می دارند استفاده کرد. به طور مثال پوشش حجاب دخترانمان را در جامعه با اهدای هدیه زیباتر کنیم..