اسدالله علم، وزیر دربار و از نزدیکترین چهرهها به محمدرضا شاه، تنها رجل سیاسی دوران پهلوی دوم است که خاطرات خود از ١٠ سال همنشینی نزدیک با شخص شاه و خاندان پهلوی را مکتوب کرده است. این تقریرات در ٧ جلد تحت عنوان «یادداشتهای علم» به چاپ رسیدهاند و ما در این ستون به تناوب این یادداشتها را مرور میکنیم.
کارچاق کنی کندی!
نامهای از سناتور ادوارد کندی برایم رسیده بود.[کندی در نامه خود به علم درخواست کرده بود که به بنجامین اسمیت سناتور پیشین ماساچوست که قرار است با شریک خود دکتر آلبرت فیوج برای فروش و حمل لوازم مورد نیاز نیروی هوایی ایران به تهران بیاید، وقت ملاقات دهد. اسمیت با جان کندی در دانشگاه هاروارد هم اتاق بود و پس از او سناتور ماساچوست شد.] عرض کردم ملاحظه میفرمایید، تازه اینها کشورهای ما را فاسد مینامند. فرمودند: «چیز عجیبی است. اخیراً در سازمان ملل ما قطعنامهای دادیم تا شرکتهایی که بخواهند برای معاملات رشوه بدهند، دیگر از معامله با کشور ما محروم خواهند شد. حالا آمریکاییها سعی میکنند این قطعنامه را بخوابانند که به تصویب نرسد.» عرض کردم همیشه همین طور است که دزدها داد میزنند که دزدها را بگیرید. 54.8.14
سگ گزیدگی پای مبارک!
صبح شرفیاب شدم. وقتی پاریس بودم میدانستم شاهنشاه در کیش تشریف دارند و فکر میکردم پنجشنبه و جمعه را هم تشریف خواهند داشت، ولی دیشب در کمال تعجب ملتزمین رکاب مبارک را دیدم که به استقبال من آمدهاند. خیلی ناراحت شدم. علت را پرسیدم گفتند تصمیم این طور اتخاذ شد. اما بعد معلوم شد پای مبارک شاهنشاه را سگ گاز گرفته است. امروز اعلیحضرت همایونی قضیه را برای من تعریف کردند. به این صورت که سگ دختر فرانسوی که همراه بوده است، به سمت سگ کوچک اعلیحضرت همایونی میرود، سگ بزرگ و مورد علاقه شاهنشاه به این علت به سگ دخترک پریده است. شاهنشاه خواستهاند سگها را از هم جدا کنند که سگ دخترک، ماهیچه پای شاهنشاه را دندان خطرناکی گرفته است، به طوری که زخم عمیقی برداشته و در آن جا مجبور شدهاند بخیه بزنند. بخیه خوردن جای دندان سگ خیلی ناراحتی دارد به خصوص که باید از لحاظ هاری سگ (که البته چون فرانسوی است مورد اعتماد است) و همچنین از لحاظ کزاز فوری واکسن ضد کزاز بزنند. چون شاهنشاه هم مثل من نمیتوانند هیچ نوع واکسنی بزنند. باید یک واکسن کم اثر ولی به مقدار متناوب زد و باید با پروفسورهای معالج تبادل نظر کرد. باری گرفتاریهای بزرگ درست کرده، البته همه کارها انجام شده ولی واکسن باید از فرانسه برسد که عرض کردم من هر دقیقه منتظرم که به دستم برسد. فرمودند: «رفتیم دو سه روز در آن هوای بهشتی نفس بکشیم و شنایی بکنیم، روز اول این بلا به سرمان آمد.»55.8.27