عداوت و دشمنی ابن تیمیه با اهل بیت (ع) در کتاب «منهاج السنه» بیشتر از همه به چشم میخورد؛ تا جایی که در این کتاب از هر کس که با اهل بیت (ع) مخالفت داشته، حمایت میکند! تمام هدف و انگیزهاش هم در این کتاب در دو چیز خلاصه میشود: دشمنی با اهل بیت (ع) و دفاع از مخالفان اهل بیت (ع). همین طرز فکر انحرافی است که زیربنای اعتقادات باطل تکفیریهای امروز در جهان اسلام قرار دارد. تخریب بارگاه و قبر بزرگان دین و ائمه و پیروان اهل بیت (ع) نیز بر پایه همین اثر ابن تیمیه است. او در واقع پایهگذار سنتی انحرافی ضد سنت نبوی و ضد قرآنی و ضد فقه شیعه و سنی و ضد حکم عقل بود. عجیب اینجاست که در روش منحط و افراطگرایانه خود حتی از «بنی امیه»، «ابن ملجم» و بهویژه «یزید» دفاع کرد! آنچه در ادامه میآید نمونههایی از افکار منحط اوست به روایت گزارشی مفصل از «قدسآنلاین» که آن را خلاصه کردهایم.
دفاع از بنی امیه
ابن تیمیه چشم بر تمامی جنایات بنیامیه میبندد و همه جا حامی امویان است. او در مدح بنیامیه مینویسد: «همانا بنیامیه، متولی جمیع اراضی اسلام شدند و دولت در زمان آنان عزیز بود.» (منهاج السنه، ج 8، ص 238 و ص 242). همچنین مینویسد: «سنت قبل از دولت عباسی ظاهرتر بود تا دولت آنان! زیرا در دولت بنیعباس بسیاری از شیعیان و دیگران از اهل بدعت وارد شده بودند.» (همان، ج 4، ص 130) در جای دیگر نزول آیه «والشجره الملعونه فی القرآن» (اسراء/60) را که مسلمانان اعتقاد داشتند در حق بنیامیه بود، انکار میکند، در حالی که تفسیر «شجره ملعونه» به بنیامیه از بسیاری از اهل سنت هم نقل شده است.
به عنوان مثال میتوان میتوان به نقل حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین (ج 4، ص 480)، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد (ج 6، ص 271) و (ج 8، ص 280) و فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب ذیل آیه و خازن در تفسیرش و جلالالدین سیوطی در الدر المنثور ذیل آیه، پیوند «شجره الملعونه فی القرآن» اشاره کرد. در واقع نکته اینجاست که تفسیر «شجره ملعونه» در قرآن به بنی امیه مورد اجماع مفسران بوده است.
دفاع از خوارج
ابن تیمیه بهشدت از خوارج دفاع کرده است. او در تعریف خوارج میگوید: «خوارج از بزرگترین مردم از حیث نماز و روزه و قرائت قرآن هستند که دارای لشگر و لشگرگاه بودند. آنان متدین به دین اسلام در باطن و ظاهرند.» (منهاج السنه، ج 4، ص 37 و ص 38).
همچنین مینویسد: «خوارج از رافضه راستگوتر و دیندارتر! بلکه خبر نداریم که خوارج عمداً دروغ بگویند، بلکه آنان راستگوترین مردماند.» (همان، ج 7، ص 36). همچنین اضافه میکند: «خوارج عاقلتر و راستگوتر و بیشتر دنبالکننده حقاند از رافضه... بسیاری از رهبران رافضه و عامه آنان زندیق هستند.» (همان، ج 7، ص 260). منظور ابن تیمیه از «رافضه»، شیعیان بوده است.
او انحطاط فکریاش را تا جایی میرساند که خوارج را بهتر از شیعیان میداند و اینگونه به شیعیان که پیروان راستین سنت پیامبرند و حقگوترین و راستگوترین افراد، بیحرمتی میکند.
دفاع از ابن ملجم
پیامبر خدا (ص) در حدیثی صحیح السند، ابن ملجم را «اشقی الناس» توصیف کردهاند (مسند احمد، ج 1، ص 130- خصایص نسائی، ص 39- طبقات ابن سعد، ج 3، ص 21). همانطور که قرآن این تعبیر را درباره قاتل شتر حضرت صالح در میان قوم ثمود به کار برده است. اما ابن تیمیه در ستایش ابن ملجم مینویسد: «آن کسی که علی را کشت، نماز به جا میآورد و روزه میگرفت و قرائت قرآن میکرد. علی را به این اعتقاد که خدا و رسول کشتن او را دوست دارند، به قتل رسانید!» (منهاج السنه، ج 7، ص 154).
او در جای دیگر ابن ملجم را عابدترین مردم مینامد (همان، ج 5، ص47). در واقع روش ابن تیمیه بهگونهای است که هر کسی علیه اهل بیت (ع) ایستاده از نظر او به حق بوده است! در این راستا نیز بر خلاف عقل و شریعت و سنت نبوی گام برمیدارد و هرگونه دروغ و تهمت و فسادی را مرتکب میشود. این روش غلط و فاسد ابن تیمیه است که بعدها منجر به جنایات عجیب و غریب پیروان فکریاش یعنی داعش و تکفیریها شد.
دفاع از یزید
ابن تیمیه در دفاع از یزید، کارهای زیادی انجام داده است. او به چند صورت از بزرگترین جنایتکار تاریخ و مجرم اصلی حادثه کربلا حمایت کرده و تلاش کرده جنایات یزید را از کارنامه و پروندهاش محو کند و بر خلاف گزارشهای متواتر و قطعی تاریخی، او را از تبهکاریها و اقدامات فراوان ضد دینی
تبرئه کند.