شادمهر راستین فیلنامه نویس
بعد از پیدا شدن جسد فلیپ سیمورهافمن، بازیگر برنده اسکار هالیوود در نیویورک اتفاقات عجیبی درحال رخ دادن است. هرچند به نظر میرسد این خودکشیها به یک قاعده برای بازیگرانی که مدتها پُرکار هستند، فیلم بازی میکنند و مورد توجه قرار میگیرند و بعد از مدتی به خاطر بالا رفتن سن به آنها کمتر پیشنهادی جدی میدهند و مورد بیتوجهی قرار میگیرند. در نظام هالیوود بازیگرانی که سعی میکنند بیشتر از اینکه خودشان دیده شوند، نقشهایشان دیده شوند بیشتر با این بحران روبهرو میشوند. چون بعد از مدتی مخاطبانشان دیگر آنها را با نقشهایشان به جا میآورند، نه خودشان. خصوصا رابین ویلیامز که از 18سالگی بازی را به صورت جدی آغاز کرد و برای همین بیشتر اوقات، زندگی خودش را نداشته و بیشتر با نقشهایش زندگی کرده است. بازیگرهای پُرکار و موفقی مانند او وقتی سنشان بالا میرود و نقش کمتری به آنها پیشنهاد داده میشود، بیشتر در خودشان فرو میروند که درنهایت به اتفاقات اینچنینی میانجامد. بهخصوص کمدینها بیشتر با این مشکل مواجه میشوند. من بازی ویلیامز را در فیلم «عکاسی فوری» دوست دارم چون او در آن فیلم نقشی را بازی میکند که شخصیت ظاهرا خنثی است، بنابراین ویلیامز نمیتوانست با بیان و میمیک چهره احساسات آن نقش را ارایه دهد. این نقش نمونهای از بازیهای خوب و ماندگار ویلیامز است. به یاد دارم که در همان سالها جک نیکلسون هم میخواست در فیلم «درباره اشمیت» نقشی به همان صورت بازی کند اما درنهایت شاهد بودیم که او نتواست نقش را طوری بازی کند که از بیان و چهرهاش برای ایفای آن استفاده نکند. با این حال مشکل دیده نشدن بعد از سالها برای هر بازیگر موفقی ممکن است پیش بیاید، البته این نوع خودکشیها قبلا بیشتر در میان زنان بازیگر رواج داشت اما حالا مردان همه به آن اضافه شدهاند.
پس باید قبول کنیم که مریل استریپ یک اسطوره بازیگری است، چون هم توانسته زنده بماند و هم نقشهای متفاوت بازی کند.