[شهروند] 118 سال پیش در چنین روزی، برابر 12 دی 1285 خورشیدی، مظفرالدین شاه، پنجمین حکمران ایران از سلسله قاجار در ٥٣ سالگی درگذشت تا آخرین شاه تاریخ باشد که در ایران جان میسپارد. او پس از ترور پدرش ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی، پس از نزدیک به ٤ دهه ولیعهدی، از تبریز (اقامتگاه ولیعهدهای سلسله قاجار) عازم تهران شد و در سال 1275 خورشیدی بر تخت سلطنت نشست. در فیلم «کمال الملک» اثر علی حاتمی، دوره ولایتعهدی طولانی مدت پنجمین شاه قاجاری با دیالوگی زیبا از زبان خودش-با نقشآفرینی علی نصیریان-ادا شده است، آن جا که خطاب به درباریان میگوید: «اکثر عمر ما در دوران ولیعهدی گذشت و رسم پادشاهی را خوب نمیدانیم.» اما مظفرالدین شاه با آن که دیر به سلطنت رسید و فقط یک دهه حکومت کرد، تاثیری عمیق بر روند به ثمر رسیدن یکی از بزرگترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران یعنی «انقلاب مشروطه» داشت. در حقیقت اگر نبود التفات خاص او به مشروطهخواهان که حرف حسابشان کم شدن قدرت شاه بود، شاید این رویداد سیاسی-اجتماعی عظیم، نه که هیچگاه، اما دیرتر و با هزینهای بیشتر به سرانجام میرسید.
امضای فرمان مشروطیت و ایستادگی برابر درباریان
«از آنجا که حضرت باریتعالی جلشأنه، سررشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بهکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع که اراده همایون ما بر این تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوایر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود، چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکان و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیأت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد، اعانت و کمک لازم را بنماید...» متنی که خواندید بخشی از آن چیزی است که در تاریخ ایران به «فرمان مشروطیت» معروف است. فرمانی که 14 مرداد 1285 خورشیدی، به رغم مخالفت اکثر رجال، شاهزادگان و درباریان قاجاری به امضای مظفرالدین شاه رسید و به این ترتیب مشارکت مردم در امر حکومتداری توسط شخص اول مملکت رسمیت یافت.
شاه بیعلاقه به اِعمال قدرت اما عاشق فرنگستان
امضای فرمان مشروطیت آن هم با وجود مخالفت رجال سرشناس و گردن کلفتی چون علیاصغرخان اتابک صدراعظم و همچنین عبدالمجید عینالدوله حاکم تهران، کار کوچکی نبود، آن هم با وجود کسالت مزاج مظفرالدین شاه که در این دوران سختتر شده و میتوانست اراده او را تحت تاثیر خود قرار دهد. در این دوران حتی زمزمههایی مبنی بر لزوم کنارهگیری شاه به دلیل بیماری و سپردن زمام امور به ولیعهد (محمدعلی میرزا) در گوشه و کنار دربار شنیده میشد، اما مظفرالدین شاه با این استدلال که بار تکلیف فوق برای ولیعهد زیاده از حد سنگین است، مسئولیت پذیرش مشروطیت را یک تنه بر عهده گرفت تا حداقل در این مورد بهخصوص، نامی نیک از خود در تاریخ به یادگار بگذارد. پنجمین شاه قاجار بر خلاف اسلاف خود علاقه زیادی به اعمال قدرت و خونریزی نداشت که این البته بیارتباط با رنجوریاش نبود. آنچنان که در تاریخ آمده او حتی مایل به قصاص میرزا رضا کرمانی قاتل پدرش هم نبود و به دلیل فشار درباریان راضی به آن شد. البته مظفرالدین شاه نیز همچون پدرش علاقه وافری به سفر فرنگ داشت که دستاورد آن برای کشور چیزی جز قرض و بدهی خارجی نبود.