[ شهروند] سمفونی سقوط هواپیماها و مرگ جیمی کارتر و چند خبر ریز و درشت دیگر ماحصل فضای رسانه ای خارجی دیروز بود و با اینهمه در داخل موضوعات جدیدتری در کنار موضوعات گذشته مطرح شد. از جمله موضوعاتی که رسانه ها به آن پرداخته بودند وجود پر تعداد شوراهای عالی تصمیم گیری در کشور و ناکارآمدی برخی از آنها بود. همچنین مسائلی چون امنیت پلتفرم های داخلی و تاثیر فیلترینگ بر سرمایه اجتماعی، سرفصل های ادامه داری بودند که مورد توجه قرار گرفته بودند. تکه کلامهایی هم مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته بود که مهمترین آنها متعلق به «محمد قوچانی» روزنامه نگار کارگزارانی بود که در صفحه قسمتی از آن را می آوریم .
مفید نیستند، فقط کارها را به تاخیر می اندازند
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، درباره تعدد تشکیل شوراهای عالی گفت: واقعیت این است که این شوراها چرا اینقدر زیاد شدهاند؟ یکی از دلایل اینکه کشور اقدام به تشکیل شورا کرده، این است که مسئولان مربوطه از وزیر یا بالاتر یا پایینتر، برای اینکه خودشان از نتایج تصمیمگیریشان رها شوند، کار را به شوراها سپردهاند.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا، در گفتوگو با انتخاب درباره تعدد تشکیل شوراهای عالی اظهار داشت: چندی پیش آماری را به من گفتند که بیش از صد شورای عالی در کشور داریم. شورای عالی محیط زیست، کار، فضای مجازی، فرهنگی و... که عموم اینها با حضور رئیس جمهور یا معاون اول تشکیل میشود. واقعیت این است که این شوراها چرا اینقدر زیاد شدهاند؟ یکی از دلایل اینکه کشور اقدام به تشکیل شورا کرده، این است که مسئولان مربوطه از وزیر یا بالاتر یا پایینتر، برای اینکه خودشان از نتایج تصمیمگیریشان رها شوند، کار را به شوراها سپردهاند. این انگیزه، ریشه شکلگیری شوراهاست. توجیهاتی آورده میشود که برای هماهنگی میان دستگاههای مختلف، شورا تشکیل شده اما به نظر من تشکیل این حجم از شورا، نشان میدهد که مسأله هماهنگی نیست.
او افزود: من اصل لزوم شوراها را منکر نمیشوم و در قانون اساسی ما نیز به اهمیت آن اشاره شده و نمونههایی مثل شورای عالی امنیت ملی، ریشهی قانونی دارد؛ اما دیگر شوراها، بیشتر برای به عهده نگرفتن مسئولیت است. به نظر من این شوراها کارها را به تأخیر میاندازند و مفید هم نیستند.
وی درباره لزوم اصلاح قانونی شوراها و حذف تعدادی از آنها بیان کرد: در قانون اساسی اول جمهوری اسلامی، تعدادی شورا در نظر گرفته شده بود؛ مانند شورای عالی قضایی، بنیانگذار این نظام، یعنی امام خمینی، در بازنگری قانون اساسی مطرح کردند که مسئولیت با شورا اداره نمیشود و شورای عالی قضایی مورد بازنگری قرار گرفت و یک نفر رئیس قوه قضاییه شد. در صدا و سیما نیز چنین مشکلی داشتیم و یک شورا وجود داشت که صدا و سیما را اداره میکرد اما بعد از آن یک نفر مسئول صدا و سیما شد. مدل شورایی دوباره باید مورد بازنگری قرار بگیرد و یک سری از شوراهای اضافی را حذف کنیم. متأسفانه هر چند وقت یکبارهم به تعداد شوراها اضافه میشود.
ایمانی درباره سوءاستفادههای جناحی و مدیریتی در شوراها گفت: موضوع شوراها را نباید فقط جناحی نگاه کرد؛ شوراها میتوانند از تمام طریق مورد سوءاستفاده مدیریتی قرار بگیرند. در این شوراها بحثهای مختلف مطرح است، ممکن است دو مدیر درگیر بده بستانهای مدیریتی شوند. اگرچه برخی اوقات نیز بده بستانهای سیاسی در قالب شوراها انجام میشود. در نهایت مشخص نیست مسئولیت کارها در کشور برعهده کیست. فرد مسئول با شوراها از نتایج کار خود فرار میکند.
مملکت را نمیتوان با ۱۰۰ شورایعالی اداره کرد
از سوی دیگر عباس عبدی روزنامه نگار اصلاح طلب در روزنامه اعتماد نوشت: مشکلات و ناترازیهای بر زمین مانده، دیگر قابل تحمل نیست. متولی اصلی رفع اغلب این مشکلات نیز دولتها به نمایندگی تامالاختیار از حکومت هستند. ولی این اشتباه را نکنند که گمان کنند مسوولیت این مساله فقط متوجه دولتها است و حکومت و ساختار سیاسی میتواند خود را مبرا از مسوولیت بداند.
برنامهریزی در ایران نمیتواند معطل جلسات پایانناپذیر و کماثری مثل شورای عالی فضای مجازی باشد، بیش از ۱۰۰ شورای عالی وجود دارد که در عمل جز معطل کردن امور، کار دیگری نمیکنند. گمان نکنید که همه این اتلاف وقتها آگاهانه است. اصولا این نظام اداری بسیار بیجان است. نگاهی به برخی از وزرای خود بکنید تا ببینید چگونه منفعلانه ساکت هستند، یا حتی از ترس تندروها در برابر یک شادی کودکانه که خیلی هم طبیعی و حتی مثبت است واکنش عجیب و غیرمعقولانهای از خود نشان میدهند.
آقای پزشکیان تاکنون مجبور شده که در چند مورد به گرمای بیش از حد محیط اداری یا روشن بودن لامپهای ادارات شکایت کنند، حتی در یک مورد وزیر مخاطب اعتراض به جای آنکه شرمنده این وضع شود طلبکار هم شده است. ظاهرا مساله صرفهجویی انرژی فقط مساله خود آقای رییسجمهور است. با این رویکردها و فضای عمومی چگونه میخواهید رویکرد موثر، تفاهم و وفاق جمعی یا وحدت مدیریت و راهبری ایجاد کنید؟
خلاصه اینکه همه نیروهای سیاسی مخاطب این پیشنهاد هستند که باید آمادگی حمایت بدون قید و شرط از پزشکیان را برای رسیدن به یک تفاهم جدی جهت عبور کشور از این وضع فراهم کنند و آقای رییسجمهور نیز باید قدر این حمایت را دانسته و بهترین رویکرد و توافق و وفاق را در بالاترین سطح رقم بزند. در غیر این صورت در حل هیچ کدام از مسائل کشور موفقیتی حاصل نخواهد شد.
تجربه رفع فیلترینگ باید حساب کار را به دست دولت داده باشد که ۵ ماه معطل هیچ بودید و در آخر هم چند تا موتورسوار مملکت را معطل خود خواهند کرد. بدون این تفاهم هم حتما اتفاقات خوبی را میتوان ایجاد کرد، ولی اینها بسیار جزیی و ناپایدار خواهد بود و با کوچکترین توفانها نیز از میان خواهد رفت. جناب آقای رییسجمهور !خود دانید.
با همین دست فرمانی که آقای رئیس جمهور پیش میروند بر مشکلات کشور غلبه میکنیم
اما نگاه به توفیق یا عدم توفیق رئیس جمهوری را میتوان از منظری دیگر هم جست. کاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتوگو با ایرنا درباره رویکرد دولت چهاردهم در جلب مشارکت عمومی و استفاده از ظرفیت نخبگان و کارشناسان برای حل مشکلات کشور گفت: یکی از رویکردهای صحیح آقای پزشکیان برای صیانت از وحدت و انسجام ملی و تولید قدرت ملی، استفاده از ظرفیت نخبگان و کارشناسان و تاکید ایشان بر اتحاد اقوام، مذاهب و آحاد ملت است.
انبارلویی افزود: دومین ویژگی رئیس جمهور کمک گرفتن از نظام دانایی کشور برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. این رویکرد، اقدام مبارکی است و درست در مقابل توطئهها و دسیسههای سرویسهای امنیتی دشمن قرار دارد که برای تفرقه، نفاق و تشتت میان ملت ایران و افزایش شکاف دولت و ملت تلاش میکند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه شکاف دولت و ملت به تامین منافع و مصالح ملی برمیگردد که توسط حکمرانان اجرا میشود، اظهار کرد: هر چقدر حکمرانان به تحقق منافع و مصالح ملی کمک کرده و رضایت ایجاد کنند این فاصله کمتر و هر چقدر عدم توفیق داشته باشند این فاصله بیشتر خواهد شد.
وی ادامه داد: مسئله کوتاه کردن فاصله دولت و ملت یکی از ماموریتهای نظامهای دموکراسی و دموکراتیک است و آقای پزشکیان بهحق در این مسیر گام برمیدارد و البته این رویکرد خطراتی را هم در پی دارد. ما دشمنانی داریم که برای ایجاد انشقاق و تفرقه بین ملت برنامه دارند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی افزود: دشمن ممکن است در یکی از دو ضلع، هر دو ضلع و یا چند ضلع رقابت، نفوذ کرده، سخنانی را مطرح و مواضعی بگیرد و یا شایعپراکنی کند و آبشاری از دروغ و تهمت به راه بیندازند به این منظور که بین گروههایی که باید بر سر مصالح ملی و منافع ملی توافق کنند اختلاف ایجاد شود.
انبارلویی معتقد است که با همین دست فرمانی که آقای رئیس جمهور پیش میروند و فهمی که در نخبگان ملت در حوزه و دانشگاه وجود دارد ما میتوانیم به تدریج بر مشکلات کشور غلبه کنیم.
موساد در ایتا حضور دارد؟
اما برویم سراغ فیلترینگ و پیامرسانهای داخلی.روزنامه اصولگرای فرهیختگان نوشت: گزارش چند هفته پیش یکی از دستگاههای امنیتی درباره ایتا این بوده که موساد با استفاده از برخی اکانتهای ایتا در گروههای بزرگ این پیامرسان حضور دارد.
بدون شک یکی از بلندمدتترین برنامههای دشمن علیه جمهوری اسلامی تضعیف سرمایه اجتماعی نظام بین آحاد مردم بوده است؛ اینکه انواع ابعاد بیاعتمادی به ساختارهای مختلف نظام را ترویج دهد و جمهوری اسلامی را بیاعتبار سازد، حتی ناکارآمدنمایی نظام را هم میتوان در همین چهارچوب دید. جایی که به مردم گفته میشود این حاکمیت امکان حل مسائل را ندارد. فاسدنمایی تمامی ساختارهای نظام را هم باید در همین چهارچوب تعریف کرد. اثر چنین تخریب زیربنایی در افکار عمومی شکلدهی به این گزاره است که هیچ اصلاحی از درون ساختار جمهوری اسلامی ممکن نیست.
چه گزارهای برای براندازی درونی نظام از این گزاره بهتر است؟ نتایج برخی پیمایشهای ملی نشان از آن دارد که ابعاد مختلفی از سرمایه اجتماعی در کشور با فرسایش جدی و اساسی مواجه است، یعنی تلاش دشمن در ترکیب با اشتباههای مختلف دولتها در دو دهه گذشته توانسته به نتایجی برسد و اثر مخرب خود را تثبیت کند. حالا، اما خطری اساسیتر در کمین سرمایه اجتماعی نظام است. جایی که هسته اصلی حامیان نظام و معتقدان به انقلاب اسلامی با تخریب سرمایه اجتماعی خود مواجهند.
درحالیکه این بخش از جامعه همیشه حامی اصل نظام بوده و هستند، حالا زیر بار بمبارانی از اخبار و تحلیلها میروند که میگویند دیگر نمیتوان به ساختارهای جمهوری اسلامی اعتماد کرد. رخدادهای مختلف بهانه میشود برای تخریب اعتماد عمومی به نهادهای اساسی نظام و مسئولان آنها. دولت منتخب و برآمده از ساختارهای رسمی نظام و آرای عمومی را یکسره تخریب میکنند که انگار دولتی مربوط به غیر جمهوری اسلامی و مصداق نفاق است. نیروهای انقلابی همکار با او را «وفاقی» معرفی میکنند تا بگویند اینان هم مشحون به همان نفاق شده و از ناببودگی انقلابی جدا شدهاند. خطرناکتر از اینها سپاه را با انواع صفات زیر ضربه میبرند. فرماندهان آن را که همین هفته پیش مورد تأیید مجدد رهبری قرار گرفتند «دیپلمات» مینامند تا آنها را کوتاه آمده از جهاد معرفی کنند. مصلحتاندیشی در پاسخ به دشمن را نه با زبان انتقاد که با زبان کنایه و تخریب و ترس معرفی میکنند.
اگر سرمایه اجتماعی نباشد، اگر اعتماد نباشد، چگونه میتوان انتظار داشت این حامیان همیشگی جمهوری اسلامی در مقابل تهدیدهای مختلف از آن دفاع کنند؟ یعنی این مسیر که به اسم انقلابیگری توسط برخی پیگیری میشود، تنها به تخلیه درونی قدرت نظام از توان خود منجر خواهد شد. چگونه است که برخی با ادعای دفاع از نظام و انقلاب، نظام و انقلاب را تضعیف میکنند؟ این خطر بزرگ را باید جدی گرفت و برای آن تدبیر کرد. بخشی از تدبیر از رهگذر تضعیف آن بوقها میگذرد؛ اما کار اصلی را باید با تقویت عقلانیت پیش برد. عقلانیتی مبتنی بر انقلابیگری راستین و واقعاً ولایتمدار.
تأثیر رفع فیلترینگ بر سرمایه اجتماعی و کاهش شکاف اجتماعی
روزنامه نواصولگرای صبح نو هم در گزارشی به واکنشها بعد از تصمیم شورای عالی فضای مجازی برای رفع فیلتر واتساپ و گوگل پلی پرداخته بود. این روزنامه نوشت: با نگاهی به روند فیلتر کردن پلتفرمهای خارجی و برداشتن این محدودیتها، چند نکته مهم قابل توجه است که میتواند در درک عمیقتر از این تصمیم و اثرات آن بر جامعه کمک کند.
یکی از نکات جالب توجه این است که علیرغم فیلتر شدن پلتفرمهای بزرگی مانند واتساپ و گوگل پلی، مصرف مردم از این پلتفرمها کاهش نیافته است. بسیاری از کاربران به استفاده از فیلترشکنها و روشهای غیررسمی ادامه دادهاند تا بتوانند به این پلتفرمها دسترسی داشته باشند. این موضوع نشاندهنده این است که فیلترینگ به تنهایی نتواسته جلوی استفاده از این سرویسها را بگیرد و به نوعی به یک رویه و شیوه غیررسمی برای دسترسی به اینترنت جهانی تبدیل شده است. این خود یکی از دلایلی است که باعث میشود فیلتر کردن تنها به شکافهای اجتماعی و اقتصادی دامن بزند و نتایج مطلوبی نداشته باشد.
با برداشته شدن محدودیتها و فراهم شدن امکان دسترسی آزادانه به پلتفرمهایی مانند واتساپ و گوگل پلی، این فرصت برای مردم ایجاد میشود تا ارتباطات اجتماعی خود را گستردهتر کنند. این خود میتواند باعث افزایش سرمایه اجتماعی شود، چرا که ارتباطات آزادانه و تبادل آزاد اطلاعات در نهایت باعث افزایش اعتماد اجتماعی و همبستگی ملی میشود.
فیلترینگ پلتفرمهای اجتماعی به شکافهای اجتماعی دامن زده است. این شکافها بهویژه در میان نسل جوان و طبقات مختلف اجتماعی مشاهده میشود که با وجود فیلتر شدن، همچنان تمایل دارند از این پلتفرمها استفاده کنند. برداشتن فیلتر از این پلتفرمها میتواند به کاهش این شکافها کمک کند و به جامعه این پیام را بدهد که فضای مجازی باید بهعنوان یک ابزار توسعه اجتماعی و اقتصادی در نظر گرفته شود، نه تنها ابزاری برای محدودسازی و کنترل.
بسیاری از کسبوکارهای آنلاین و استارتاپها وابسته به پلتفرمهایی مانند واتساپ و گوگل پلی هستند. فیلتر شدن این پلتفرمها موجب اختلال در فعالیتهای تجاری و ایجاد مشکلات اقتصادی برای این کسبوکارها شد. رفع فیلتر این پلتفرمها میتواند به این کسبوکارها کمک کند تا به فعالیت خود ادامه دهند و حتی رشد کنند. در عین حال در تصمیم شورای عالی توجه کافی به حکمرانی فضای مجازی هم دیده می شود.