[شهروند] «...گورباچف موضع خود را تغییر داده و پذیرفته است که اتحاد جماهیر شوروی از یکم ژانویه وجود نخواهد داشت. پرچم سرخ اتحاد جماهیر شوروی از شب اول سال نو مسیحی از کاخ کرملین پایین آورده خواهد شد. گورباچف برای جامعه مشترکالمنافع آرزوی موفقیت کرد و قول داد مانعی سر راه این جامعه بهوجود نخواهد آورد. او پیشبینی میکند تمام ساختارهای موجود تا پایان سال جاری مسیحی منحل خواهد شد و از آغاز ژانویه ما میتوانیم در یک کشور جدید بدون اتحادیه قدیم زندگی کنیم...» متنی که خواندید گوشهای از کنفرانس خبری بوریس یلتسین رئیسجمهوری فدراتیو روسیه در سال 1991 میلادی با حضور خبرنگاران بود. او در این کنفرانس خبری از ملاقات یکصد دقیقهای خود با رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی گفت و تایید کرد که گورباچف راضی به انحلال سرزمین شوراها شده است. در حقیقت با مطالعه همین چند خط از سخنان یلتسین نیز میتوان دریافت که گورباچف راضی به انحلال شوروی نبود و رضایت او را با زور برای این امر جلب کردند.
«فدراتیو روسیه»، وارث و جانشین بلافصل
33 سال پیش در چنین روزی، برابر ٢٥ دسامبر ١٩٩١ میلادی، میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی از سمت خود استعفا داد و انحلال کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را پس از 70 سال اعلام کرد. شوروی را باید وارث بلافصل حکومت تزارها در سرزمین روسیه قلمداد کرد که با انقلاب اکتبر 1917 به رهبری ولادیمیر لنین، سربرآورد و پس از جنگ جهانی دوم در قامت یک ابرقدرت به نقشآفرینی پرداخت. میراثی که لنین و یاران او همچون تروتسکی و استالین به یادگار گذاشتند اما حالا میرفت تا به 15 جمهوری مستقل ریز و درشت تقسیم شود. جمهوریهایی که با صحنهگردانی بوریس یلتسین رئیسجمهوری فدراتیو روسیه (به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین جمهوری در بین این 15 کشور و بالطبع در نقش وارث نام و نشان و پرستیژ بینالمللی شوروی در عرصه جهانی)، مقرر شد ذیل تشکیلاتی با نام «اتحادیه کشورهای مستقل مشترک المنافع»
قرار بگیرند.
ایدئولوژی پوسیده و اقتصادِ فاقد تاب و توان
اتحاد جماهیر شوروی در طول حیات 70 ساله خود 8 رهبر به خود دید که عبارت بودند از: ولادیمیر لنین، ژوزف استالین، گئورگی مالنکوف، نیکیتا خروشچف، لئونید برژنف، یوری آندروپوف، کنستانتین چرنینکو و در پایان میخائیل گورباچف. شوروی پس از پایان جنگ بینالملل دوم، بهعنوان ابرقدرت شرق در برابر ایالات متحده قد علم کرد و کوچکترین فرصتی را برای مبارزه و رقابت با امپریالیسم آمریکا از دست نداد. جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ سرد، محاصره برلین غربی، بحران کوبا، جنگ افغانستان، عصر اتم، عصر فضا، و... از مهمترین مقاطع تاریخ سیاسی جهان به شمار میروند که یک طرف آن اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت. در نهایت آنچه سرزمین شوراها را به زانو درآورد بنیه اقتصادی ضعیف آن و همچنین ایدئولوژی کمونیسم بود که دیگر برای هیچ کس جذابیت نداشت. این حقیقتی بود که 2 سال قبل از فروپاشی شوروی، امام خمینی(ره) طی نامهای به میخائیل گورباچف یادآور شدند و پایان کار کمونیسم را به شکلی دقیق پیشبینی کردند.