شماره ۵۱۹ | ۱۳۹۳ يکشنبه ۱۷ اسفند
صفحه را ببند
یاد نگرفتیم حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم

افسر افشارنادری  جامعه شناس

در جامعه کنونی ما معضلات فراوانی وجود دارد. برخی از این معضلات ریشه در رواج رفتارهایی دارد که از منظر اجتماعی، مثبت انگاشته می‌شود. یکی از این موارد، فردگرایی است. فردگرایی به‌حدی در جامعه ما نفوذ کرده است که هر کسی در هر جایگاه، حق را به جانب خود می‌دهد؛ وقتی که مستاجر هستیم حق را به جانب خودمان می‌دهیم؛ وقتی مالک هستیم حق را به خود می‌دهیم و هیچ وقت خودمان را جای دیگری نمی‌گذاریم تا ببینیم اگر جای دیگری باشیم، آیا دوباره حق را به خودمان می‌دادیم یا نه؟ به همین دلیل است که بیشتر اوقات در جهت شناخت حق دیگران تلاش نمی‌کنیم و نمی‌توانیم حقوق دیگران را محترم بشماریم. بارها دیده‌ایم وقتی تصادفی در خیابان رخ می‌دهد، راننده قبل از این‌که مقصر شناخته شود، با طرف مقابل درگیر می‌شود و کتک کاری می‌کند؛ چون تقصیر تصادف را به گردن فرد مقابل می‌اندازد درحالی‌که حتی شاید خودش مقصر باشد. درواقع در کشور ما این فرهنگ جا نیفتاده است که ما حقوق دیگران را به رسمیت بشناسیم که اگر می‌شناختیم، مالکین درک می‌کردند مستاجری که در قبال خانه پول می‌دهد در کنارش انتظار دارد حداقلی از آسایش و حریم خصوصی، در خانه داشته باشد؛ یا این طرز تلقی از طرف مستاجران هم باید وجود داشته باشد تا این حق را به مالک بدهد که او خانه‌اش را به‌طور موقت و براساس یک قرارداد در اختیارش قرار داده است و اگر این قرارداد دوطرفه نباشد خواه ناخواه فسخ می‌شود. هر یک از طرفین اگر این حقوق را زیر پا بگذارند، کوتاهی کرده‌اند.

به نظر من این فرهنگ زندگی همراه با درگیری و بحث و جدل که بین مالکین و مستاجران در کشور ما به‌وجود آمده است، از همین نشناختن حقوق دیگران ناشی می‌شود. این فرهنگ غلطی است که در جامعه به‌وجود آمده و فردگرایی حرف اول را می‌زند. برای اصلاح و تغییر این رویکرد و نهایتا تغییر فرهنگ، باید این موارد را از داخل خانواده و آموزش‌های مدرسه شروع کنیم. ما حتی در قوانین و اجرای درست قوانین در جامعه مشکل داریم. قانون در بسیاری از موارد قابل انعطاف است و در مواردی چشم‌پوشی می‌کند و در موارد دیگر تحت هیچ شرایطی چشم‌پوشی نمی‌کند و اشد مجازات را تعیین می‌کند. وقتی در قوانین این حالت وجود داشته باشد، افراد هم یاد می‌گیرند می‌توانند چارچوب‌ها را تغییر دهند و به نفع خودشان از آن استفاده کنند. مردم این تصور را دارند که اگر حق خودشان در خطر باشد می‌توانند حق دیگران را به راحتی زیر پا بگذارند. بحث مالک و مستاجر هم از همین امر ناشی می‌شود که ما فکر می‌کنیم در هر جایی که قرار داریم حق به نفع ما است و هیچ‌کس خود را جای دیگری قرار نمی‌دهد.


تعداد بازدید :  195